امیر آقایی از جمله بازیگرانی است که دیگر سال‌های زیادی از حضورش در سینما و تلویزیون می‌گذرد. حضور پررنگ او در تلویزیون در سال‌های اولیه مطرح شدنش باعث شد تا تماشاگر چهره‌اش را به خاطر بسپارد و با حضور بر پرده سینما این تصویر در ذهن او پررنگ‌تر شد.
البته باید ذکر کرد که اولین حضور امیر آقایی در سینما به سال‌ها پیش یعنی ۱۳۸۰ برمی‌گردد که در فیلم ارتفاع پست ابراهیم حاتمی‌کیا نقش‌آفرینی کرد. حضور او در سریال‌ها بیشتر در آثار ماجرایی یا پلیسی مانند ارمغان تاریکی و نوار زرد، بوده و اولین شب آرامش از جمله اولین نقش‌آفرینی‌های سریالی آقایی بود که برایش شهرتی فراهم کرد. این روزها بار دیگر نام او در آستانه انتشار سریال آقازاده بر سر زبان‌ها افتاده و از جمله عوامل این سریال جنجالی است. به این بهانه پنج بازی خوب او در سینما را مرور کرده‌ایم.

شنای پروانه

شنای پروانه - امیر آقایی

آخرین فیلم به‌نمایش درآمده از امیر آقایی که اولین سیمرغ بلورین را هم برای این بازیگر به ارمغان آورد. او در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد موفق به دریافت این جایزه از هییت داوران شد. این درحالی است که کارنامه کاری آقایی نشان می‌دهد که موفق‌ترین حضورهای او دقیقا در نقش‌های مکمل بوده است. کاراکترهایی که هرچند زمان حضورشان بر پرده زیاد نیستند اما نقش پررنگی دارند و آقایی در مدت زمان کمی که در دست دارد می‌تواند شخصیت را برای تماشاگر باورپذیر اجرا کند.
بازی او در نقش یکی از اراذل و اوباش مشهور تهرانی که برداشت آزادی از وحید مرادی است، بی‌شک مهم‌ترین نقش‌آفرینی‌اش تا به امروز است. خصوصا به‌خوبی از پس اجرای لهجه خاص لاتی شخصیت برآمده و نگاه‌های عصبانی و بی‌رحمانه‌اش تماشاگر را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد.

بدون تاریخ، بدون امضا

بدون تاریخ، بدون امضا - امیر آقایی

یکی از سخت‌ترین نقش‌هایی که امیر آقایی از عهده اجرای آن برآمده است و همچنین یکی از متفاوت‌ترین کاراکترهایی که در قامت آن‌ها خود را نشان تماشاگر داده است. در فیلم تلخ و طاقت فرسای وحید جلیل‌وند، امیر آقایی نقش اصلی فیلم را بر عهده دارد. او دکتری است به نام دکتر کاوه نریمان که در زمان رانندگی با یک موتورسیکلت که خانواده ای سوار آن بوده تصادف می کند. فردای آن روز او در محل کارش در پزشکی قانونی با جسدی روبه‌رو می‌شود که او را می‌شناخته اما از روبه رو شدن با خانواده متوفی خودداری می کند.
فیلم به موفقیت‌های بین‌المللی زیادی دست یافت و خصوصا در بخش افق‌های جشنواره ونیز بسیار مورد توجه قرار گرفت، از آن فیلم‌هایی که همان چهره فلاکت‌زده و مغمومی را از جامعه معاصر ایران نمایش می‌دهند که جشنواره‌های رده اولی اروپایی با سیاست‌گذاری‌های خاص خود برای نمایش و تبلیغ آن‌ها سر و دست می‌شکنند.
امیر آقایی در نقش کاوه بازی پرطمطراقی از خود به جا می‌گذارد تا بر ابعاد فلاکت فیلم به نوبه خود تاکید مضاعفی کند که به‌خوبی هم از عهده‌اش برآمده.

بادیگارد

بادیگارد - امیر آقایی

ک نقش مکمل دیگر، این‌بار با کمی شور و خروش متفاوت و در مقابل پرویز پرستویی. در اینجا آقایی نقش مافوق پرویز پرستویی را بازی می‌کند. انتخابی که در نگاه اول ممکن است کمی ناملموس به‌نظر بیاید. چراکه از لحاظ سنی بسیار جوان‌تر از پرستویی است اما با پیش رفتن فیلم می‌بینیم که این قضیه‌ لطمه‌ای به باورپذیری فیلم وارد نکرده.
در لحظاتی که آقایی جدی می‌شود و خصوصا به دفاع از مامور خود جلوی دیگران می‌ایستد، صلابت امیر آقایی به خوبی به تماشاگر منتقل می‌شود و فاز ریاستی‌اش را می‌پذیرد. ظاهرش با ریش و شمایل مذهبی هم جالب است و در میان گریم‌هایی که برای ایفای نقش‌های مذهبی، روی چهره‌اش پیاده شده، متفاوت است.

کوچه بی نام

کوچه بی نام - امیر آقایی

این را می‌توان متفاوت‌ترین نقش‌آفرینی امیر آقایی دانست. نقشی که تماشاگران انتظارش را از امیر آقایی ندارند. همانطور که پیشتر گفته شد او عموما به عنوان کاراکتری مذهبی، مثبت و در بسیاری از مواقع در لوای پلیس یا مامور قانون شناخته می‌شود و بازی در چنین نقش‌هایی به‌هرحال یک تصویر پیش‌زمینه‌ایی به تماشاگران داده است. امیر آقایی در «کوچه بی‌نام» این تصویر از پیش ساخته شده از خودش را در هم می‌شکند و از این جهت بازی در «کوچه بی‌نام» مهم به‌نظر می‌رسد. ضمن اینکه گریم جالب با کله کچل و ریش پروفسوری هم به باورپذیری کاراکترش کمک شایانی کرده است. او در این فیلم نقش مردی دخترباز را بازی می‌کند که با دختر یک خانواده سنتی رابطه مخفیانه دارد. صحنه‌های دو نفره او و باران کوثری را می‌توان بهترین صحنه‌های فیلم دانست و چرب‌زبانی کاراکتر که تعمدا کمی هم چندش آور است، خوب از آب درآمده.

سعادت آباد

سعادت آباد - امیر آقایی

این اولین جایی بود که تماشاگر و سینماگران حضور امیر آقایی را جدی گرفتند و از این نظر «سعادت آباد» فیلم حائز اهمیتی در کارنامه اوست. او در این فیلم در مقابل مهناز افشار بازی می‌کند. باز هم از همان کاراکترهای مکمل تاثیر گذار و متفاوت.
در جمع رفقای قدیمی که حالا هرکدام دغدغه‌های شخصی زندگیشان را دارند، امیر آقایی به عنوان نامزد افشار، تازه وارد این جمع است و در میان شخصیت‌هایی با باورها و شکل زندگی مشترک و مشابه، با همه آنان متفاوت است.
نگاهی سنتی دارد، غییرتی است و شکل ابراز علاقه‌اش به همسر با بی‌خیالی و لااوبالی‌گری مردان دیگر فیلم متفاوت است. این تفاوت در نهایت هم به زد و خورد با همسرش در مهمانی منجر می‌شود. صحنه‌ای که کیفیت اجرای هم‌سطح و هماهنگ آقایی و افشار، باعث تاثیرگذاری بیشترش می‌شود. او در این فیلم شخصیتی خاکستری دارد که تماشاگر در لحظاتی از او خوشش می‌آید و بعضی مواقع هم از او منزجر می‌شود. آقایی این دو فاز مختلف شخصیتش را به‌خوبی به شکلی هماهنگ و توامان مجزا، جلوی دوربین بازسازی می‌کند.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.