رابرت فارست در شعری به نام Home Burial میگوید: “دقیقا از همان زمانی که کسی درگیر بیماری مهلکی میشود، تنها میشود.” کسانی که درگیر بیماریهای جدی و مرگبار هستند تمام مراحل کنار آمدن با غم، به گفته الیزابت کویلر-راس را به تنهایی طی میکنند: انکار، عصبانیت، چانهزنی، افسردگی و پذیرش. اطرافیان بیمار نیز این مراحل را به روشی دیگر میگذرانند. آنها با ترس، غم، درماندگی، همدردی، تنهایی، احساس گناه، خستگی و احساس گناه به دلیل عصبانی بودن از بیمار، روبهرو میشوند. این تجربه برای آنها بسیار دردناک است، با اینحال آنها هیچوقت نمیتوانند حس کسی که روزهای آخر عمر خود را میگذارند را به درستی درک کنند.
عشق معمولی Ordinary Love با بازی لیام نیسون و هنرنمایی فوقالعاده لسلی منویل، داستان زوجی است که مراحل مختلف بیماری، از تشخیص تا جراحی و شیمی درمانی را طی میکنند. نقش کادر درمانی غیرقابل انکار است با اینحال این بیماران دیگر هستند که نقش مهمی در داستان زندگی یک بیمار دارند.
همچنین بخوانید:
نقد و بررسی راه بازگشت The Way Back – بازی بینظیر بن افلک در نقشی که به واقعیت نزدیک است
اوون مککافرتی فیلمنامه عشق معمولی Ordinary Love را براساس تجربه شخصی خود و همسرش که به سرطان سینه دچار شده بود، نوشته است. تام (نیلسون) و جوآن (منویل) رابطه آرام و عاشقانهای دارند، آنها به روش خود به یکدیگر ابراز علاقه میکنند و از کنار هم بودن لذت میبرند. نام شخصیت جوآن میتواند اشارهای به عبارت انگلیسی “دری و جوآن” باشد. عبارتی که به معنی زوجی است که به اندازه هم در زندگی مشترکشان از خودگذشتگی نشان میدهند و زندگی آرامی دارند.
اما اتفاقی زندگی آرام تام و جوآن را بهم میریزد. جوآن در هنگام دوش گرفتن تودهای را در سینه خود حس میکند. دکتر از او میخواهد آزمایشهای جدیدی را انجام دهد اما به او میگوید که هنوز جای نگرانی نیست. اما نتایج آزمایشها خوشحالکننده نیست. پس از دریافت این خبر، دوره درمان سخت جوآن آغاز میشود.
جوآن در اتاق انتظار بیمارستان چهره آشنایی را میبیند، پیتر (با بازی دیوید ویلوت) که او نیز به سرطان مبتلاست. او در گذشته معلم دختر جوآن، دبی، بود.
مککافرتی به خوبی اطمینان و صداقت بین بیماران با یکدیگر را در عشق معمولی Ordinary Love به تصویر کشیده است. تام و جوآن نیز با روش ارتباطی محبتآمیز و غیرمستقیم خود کاملا راحت هستند. صراحت کلام آنها نشان از این واقعیت میدهد که هردوی آها میدانند که برای با هم بودن زمان زیادی نمانده است.
مککافرتی حس همدلی و حمایت بین بیماران را با صحنههایی زیبا نشان داده است، مانند صحنهای که بیماری به جوآن نکاتی در مورد شیمی درمانی میگوید و بعدتر در صحنهای دیگر جوآن همین نکات را برای بیماری دیگر بازگو میکند.
منویل با بازی چشمگیر خود، لطافت و شجاعت این شخصیت را به نمایش میگذارد. زمانی که موهای جوآن کمکم شروع به ریزش میکند، تام با حوصله موهای او را از ته میتراشد. جوآن تا زمانی که تام در اتاق است سعی میکند تظاهر کند که این اتفاق برای او اصلا مهم نیست، اما وقتی تنها میشود و خود را در آینه میبیند، میتوان غم و ناراحتی را در نگاه او دید. منویل احساسات مختلف و گسترده این شخصیت را به زیبایی به تصویر کشیده است. هیچ نکتهای در مورد تام و جوآن معمولی نیست، داستان عاشقانه این دو شخصیت به ما ثابت میکند که هیچ عشقی معمولی نیست.
این مطلب از نوشته نل مینوو در سایت راجر ابرت گرفته شده است.