“چطور کسی که همیشه فقط یک حرف را تکرار میکند، میتواند آدم صادقی باشد؟” این سوال زنی در مورد همسر خود است، نویسنده معروفی که تمام مصاحبههای تلویزیونیاش شبیه هم هستند. تمام کسانی که طرفدار کارهای کارگردان و نویسنده کرهای، هونگ سانگ سو، هستند، با طنز او در موقعیتهای جدی آشنایی دارند. این ویژگی به خصوص در جدیدترین ساخته او، زنی که فرار کرد The Woman Who Ran، فیلمی که در جشنواره فیلم برلین نیز حضور داشت، به چشم میخورد.
همچنین بخوانید:
نقد فیلم هرگز به ندرت گاهی همیشه Never Rarely Sometimes Always – یک داستان جگرسوز و مصمم درباره سقط جنین
در طول داستان که به سه بخش تبدیل شده است و در هر بخش آن، شخصیت اصلی داستان با سه دوست خود ملاقات میکند، صحنهها و الگوهای تکراری دیده میشود: بارها سیبی پوست کنده میشود، منظره قله کوهی از پنجره پیداست. با اینحال نتیجه آن بسیار جالب و سرگرمکننده از آب درآمده است.
بیشتر آثار هونگ تا به امروز بیشتر مناسب جشنوارههای فیلم بوده است تا اکران در سینما. و از آنجایی که زنی که فرار کرد The Woman Who Ran نه به چشمگیری «همین حالا، نه همون موقع» است و نه به علت همکاری با یک ستاره، ایزابل هوبرت، شناخته شده است، به نظر نمیرسد کمپانیهای زیادی در پی خریدن حق اکران آن باشند.
با اینحال طرفداران هونگ خوشحال هستند که او پس از یک سال بیخبری، بالاخره پس از سه فیلم در سال ۲۰۱۷ و دو فیلم در ۲۰۱۸، امسال با فیلمی با حال و هوای مشابه و در عینحال از جهتهایی متفاوت، بازگشته است.
بازیگر محبوب هونگ، کیم مین-هی در نقش گام-هی بازی میکند، زن گلفروش اهل سئول که همسرش به سفری کاری رفته است و به همین دلیل او فرصتی یافته تا با دوستانش ملاقات کند. اولین کسی که او به دیدنش میرود، یانگ-سون (با بازی سئو یانگ-هوآ) است، که به تازگی از همسر خود جدا شده و به حومه شهر نقل مکان کرده است. آنها در این قرار ملاقات خود در مورد عشق، املاک، رفتار خشونتآمیز خروسها و گیاهخواری صحبت میکنند.
همخانه مهربان یانگ-سو، یانگ-جی (با بازی لی اون-می) آشپز قابلی است و در کنار آشپزی عاشق گربهها نیز است که همین موضوع باعث به وجود آمدن یکی از صحنههای بامزه فیلم میشود: مرد همسایه یونگ-جی را برای غذا دادن به گربههای خیابانی سرزنش میکند، گربههایی که همیشه همسر او را میترسانند. صحنه واکنش یکی از گربهها در آخر این قسمت یا از شانس خوب این کارگردان بوده است و یا یک همکاری موفقیتآمیز با مربی حیوانات.
هونگ پس از سه فیلم سیاه و سفید قبلی خود، که آخرین آن «هتلی در کنار رودخانه» بود، با زنی که فرار کرد The Woman Who Ran به دنیای فیلمهای رنگی برگشته است. نماهای نزدیک فیلمبردار کیم سو-مین، مشابه فیلمهای قبلی این کارگردان است.
یکی از نکات جالب دیگر فیلم شخصیتهای مرد داستان هستند که همگی فقط از پشت سر فیلمبرداری شدهاند، که با این کار بر نقش اساسی شخصیتهای زن فیلم تاکید شده است. در واقع نقش زنان در این ساخته هونگ از تمامی آثارش بیشتر و پررنگتر است. او دید جدیدی به این ژانر آشنای خود، فیلمی بر پایه مکالمههای قوی، ارايه کرده است.
بخش دوم فیلم، که مانند بخش اول ۲۵ دقیقه و البته کمی جدیتر است، الگوی مشابهی با آن دارد. گام-هی به دیدن دوست خود سو-یانگ (با بازی سونگ سئون-می)، مربی پیلاتس و تهیهکننده رقص با موهایی سفید، میرود. آن دو نیز در مورد ارزش املاک و همسایههای خوب صحبت میکنند و با هم غذا میخورند. در اینجا بار دیگر گام-هی اظهار میکند که در طول پنج سال زندگی مشترک خود حتی برای یک روز از همسرش دور نبوده است. مکالمه آنها با آمدن مردی به خانه سو-یانگ قطع میشود. او یکی از معشوقهای قدیمی سو-یانگ است که برای دیدن او آمده است.
دو بخش اول فیلم سبک و روان هستند، اما گام-هی آنطور که باید با دوستانش صادقانه درددل نمیکند. اما بخش پایانی زنی که فرار کرد The Woman Who Ran تا حدی جواب سوالهای مخاطب را میدهد. چرا که تا اینجای فیلم اصلا مشخص نشده است که این زن کیست و از چه چیزی فرار میکند. سرنخهای زیادی در این بخش نهایی فیلم وجود دارد. در این قسمت از فیلم گام-هی به سالن تئاتری میرود و در آنجا به یکی از آشناهای خود به نام وو-جین (کیم سا-بیوک)، که در آنجا مشغول کار است، برمیخورد.
(خطر لو رفتن داستان در دو پاراگراف بعدی)
این حقیقت که گام-هی از محل کار وو-جین بیخبر بوده است کمی عجیب است. و این موضوع که این دیدار مانند دو دیدار قبلی گام-هی برنامهریزی نشده است، مشخص میکند که رابطه او با وو-جین به صمیمیت دوستیش با آن دو نفر دیگر نیست. اما نکات ظریف دیگری وجود دارد که این ادعا را تا حدی رد میکند.
در اینجا وو-جین از گام-هی میخواهد که او را بابت اتفاقی که در گذشته افتاده است ببخشد. پس از آن گام-هی اتفاقی همسر وو-جین را میبیند که البته مانند تمام شخصیتهای مرد داستان فقط از پشت سر فیلمبرداری شده است.
او همان نویسندهایست که در اول فیلم به آن اشاره شد و یکی از نکات حیاتی برای حل معمای عنوان فیلم است. بینندههایی که از اول فیلم به دنبال پیدا کردن جواب سوالات خود بودهاند حالا میتوانند درستی حدسهای خود را بسنجند.
هونگ که علاوه بر کارگردانی، نویسندگی فیلمنامه، ویرایش و موسیقی فیلم زنی که فرار کرد The Woman Who Ran را به عهده داشته است، الان در اوج دوران حرفهای خود است. بازی ملایم و روان او با عناصر تکراری، به او این فرصت را میدهد تا در داستان خود بر روی تداوم و همچنین تغییر ناگهانی تاکید کند و به بیننده این امکان را میدهد تا نگاهی به پشت پرده زندگی احساسی پیچیده شخصیتهایی بیندازد که به خیال خود کار خاصی نمیکنند، چرا که هیچوقت از حد صحبتهای روزمره فراتر نمیروند. شاید این جادوی سینمای هونگ است، آدمها وقتی صادق هستند که خیال میکنند هیچ احساسی را بروز نمیدهند.
این مطلب از نوشته بوید ون هویج در سایت هالیوود ریپورتر گرفته شده است.