احتمالا همه با گرتل و هانسل و آن خانه شکلاتی بینظیر که آب از دهان خیلی از ما راه انداخت آشنا هستند. حالا آز پرکینز فیلم فراطبیعی ترسناکی با الهام از این داستان ساخته است. پرکینز تنها سابقهٔ کارگردانی دو فیلم را در کارنامه هنریاش دارد. گرتل و هانسل Gretel & Hansel، گواهی بر استعداد پرکینز است که او را به یکی از فیلمسازهای هیجانانگیز ژانر وحشت تبدیل کرده است. اولین فیلم او به نام دختر سیاهپوش The Blackcoat’s Daughter (که با نام فوریه February نیز شناخته میشود)، بهعنوان یکی از نمونههای برجستهٔ فیلمهای ترسناک در دهه پیشین مثال زده میشود.
همچنین بخوانید:
نقد و بررسی آقایان The Gentlemen – مردان بزرگ در یک داستان جنایی مهیج خندهدار
در عین حال، I Am the Pretty Thing That Lives in the House، فیلم دیگر او، یک واقعهٔ غمانگیز از یک داستان فراطبیعی آمریکایی است.
حالا پنکینز با گرتل و هانسل و روایتی تازه از داستان برادران گریم به سینماها بازگشته است. این فیلم بدون شرمندگی، نوجوانان را گروه هدف خود قرار داده (پرکینز برای گرفتن درجه PG-13 حسابی جنگید) و اجازه دادن به بچهها برای تماشای این فیلم جن و پری پرخشونت، چالش بزرگی به حساب میآید.
گرتل (سوفیا لیلیس) و هانسل (سم لیکی) بدون پدر و با وجود مادری که از وحشت طاعون اروپا خانهنشین شده، باید یاد بگیرند گلیمشان را خودشان از آب بیرون بکشند. آنها در جنگل راهی سفری میشوند که مسیرشان را به سمت خانهٔ هولدا (آلیس کریج) میکشاند. هولدا پیرزنی است که به تنهایی در جنگل زندگی میکند و با دیگر اهالی روستا متفاوت است؛ مثلا بهنظر میرسد که او مشکل کمبود غذا ندارد. این دو بچه به یک توافق میرسند: آنها آشپزی و تمیز کردن خانهٔ هولدا را در قبال غذا و محل خواب بپذیرند و این پیرزن خیلی زود از پیشنهاد آنها استقبال میکند.
هانسل در اطراف خانه مشغول کار میشود و در همین حین، هولدا شروع به دادن وعدههای شیرین دربارهٔ قدرت به گرتل میکند: «زیبای من! کمتر فکر کن و بیشتر بدان». گرتل برای رسیدن به چنین قدرتی، باید عزیزترین چیزی که دارد را قربانی کند.
آخرین جزئیات این داستان جذاب، در دل فیلم گرتل و هانسل Gretel & Hansel پرکینز نهفته است. هدف این جادوگر پیچیدهتر از نگهداری صرف از این بچههاست.
هولدا قدرت درونی گرتل را تشخیص میدهد (همان قدرتی که یک بار او را به مسیری تاریک کشاند) و مشتاق است تا این دختر جوان را به هدف خودش جذب کند. اگر گرتل به استقبال تباهی برود، تأییدی بر تصمیم شخصی هولدا خواهد بود و به او مصاحبتی که همیشه به دنبالش بود را میبخشد. کریج در شخصیت هولدا هم به خشم و هم به ناراحتی رسیده است؛ دیدن او که به نرمی، سیاهی درون شخصیت گرتل را بیرون میآورد یکی از لذتهای بیشمار این فیلم است.
تا جایی که مشخص است، بزرگترین قدرت این فیلم در طراحی صحنههای قدیمی و فرسودهٔ آن است. بسیاری از فیلمهای اقتباسی از داستانهای جن و پری روی درختها بهعنوان منبع تاریکی و تهدید تمرکز میکنند. در عوض، گرتل و هانسل Gretel & Hansel، در ساختمانها به دنبال ایجاد رعب و وحشت است. راهروهای نمدار، آلونکهای فلزی سیاه پر از ابزار و زیرزمینهای خشتی تنها برخی از مکانهای خطرناکی هستند که این دو نوجوان با آنها روبرو میشوند و این باور را تقویت میکنند که خطر واقعی به شکلی انسانی ایجاد میشود.
پرکینز در این فیلم با استفاده از ریزهکاریهای از مد افتاده که به منظور ایجاد هیجان بیشتر شکل گرفتهاند، سعی در پر کردن داستان دارد. یکی از مهمترین عوامل در این بخش، موسیقی نیمه الکترونیک ساختهٔ روبن کودر است. کودر کمک کرده تا فیلم بدون از دست دادن ریشههای گوتیکاش، حسی از داستانهای دوران معاصر را داشته باشد. پرکینز هم برای شخصیتهای فیلم کمترین میزان از دیالوگهای پرآبوتاب را در نظر گرفته تا گذشته و حال را با هم ترکیب کند. با وجود نثر سلیس فیلم، کجخلقیهای هانسل گاهی حسی از دوران مدرن را القا میکند. نصیحتهای هولدا به این دو نوجوان هم یادآور همین موضوع است.
در نهایت، گرتل و هانسل Gretel & Hansel یک قدم ادبی رو به جلوی جذاب از طرف یکی از امیدبخشترین کارگردانهای ژانر وحشت محسوب میشود. همچنین این فیلم با محتوای بهشدت تکاملیافتهای که دارد، به استقبال نوجوانان برای ورود به دنیای تزلزلناپذیر بزرگسالان میرود. ساختهٔ پرکینز در بهترین حالت، یک فیلم ترسناک برای مخاطبان بزرگسال جوان است.
این مقاله برگرفته از نوشته متیو موناگل در سایت austinchronicle.com است.
سایر منتقدان دربارهٔ این فیلم چه گفتهاند؟
درک اسمیت | اسلنت
عنوان فیلم گرتل و هانسل Gretel & Hansel که اسمهای جابهجای شدهٔ شخصیتهای اصلی را با خود به یدک میکشد، آشکارا این موضوع را اعلام میکند که با یک چرخش کاملا زنانه نسبت به افسانهٔ گریم روبرو هستیم.
پیتر سابچینسکی | RogerEbert.com
گرتل و هانسل برای طرفداران ژانر وحشت یک فیلم ترسناک ارزشمند است که به ندرت پیدا میشود. این فیلم از نظر بصری دارای سبک است، هوشمندانه داستان را پیش میبرد و هر از گاهی بسیار ترسناک میشود.
چندلر لیواک | گلوب اند میل
همه چیز در این فیلم هوشمندانهتر، عجیبتر و حتی از نظر سینمایی متفاوتتر از انتظاری است که از آن داشتم. به دلیل انتخابهای سینمایی بینظیر آز پرکینز، با یک فیلم خوب روبرو هستیم.
ویلیام بیبیانی | درپ
بهعنوان یک فیلم فانتزی، گرتل و هانسل ترکیب زیرکانهٔ دلخواهی است که داستان اصلی را به روش متفکرانهای تجدید ارزیابی کرده، لایههای کاملا جدید از بدخواهی و بدشگونی به آن اضافه کرده و در عین حال ریشههای غیرشفاف و افسانهای قصه را حفظ کرده است. فیلم پرکینز بهعنوان یک فیلم ترسناک، بیشتر از آنکه به وحشتهای بیرونی متکی باشد، دست به دامن تشویش و نگرانی است و انرژی ذهنی مخاطب متفکرش را میطلبد.