کرک داگلاس ستاره مشهور هالیوود، در سن ۱۰۳ سالگی درگذشت. او سه بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد و در ضدیت لیست سیاه هالیوود قرار گرفته بود؛ چراکه به فیلمنامهنویس «اسپارتاکوس» Spartacus، دالتون ترامبو، بهحق اعتبار داد. این اقدام او به مسیر حرفهای کارگردانان، بازیگران و نویسندگان بسیاری که متهم به روابط کمونیستی در دهه ۵۰ میلادی بودند، زندگی تازهای بخشید.
داگلاس در طول مسیر حرفهای خود و بعد از آن، یک جایزه اسکار افتخاری، جایزه یک عمر دستاورد هنری بنیاد فیلم آمریکا، جایزه مرکز کندی، جایزه سیسیل ب. دومیل گلدن گلوب، جایزه یک عمر دستاورد هنری انجمن بازیگران فیلم و نشان ملی هنر را دریافت کرده بود.
کرک داگلاس متولد سال ۱۹۱۶ بود و پس از خدمت در نیروی دریایی در جنگ جهانی دوم، فعالیت در حرفه بازیگری را آغاز کرد. نخستین فیلم او نقشآفرینی کوتاهی در فیلم «عشق عجیب مارتا ایورز» ۱۹۴۶ The Strange Love of Martha Ivers بود.
اولین نامزدی اسکار او به عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد در سه سال بعد، برای درام بوکسمحور مارک رابسون، «قهرمان» ۱۹۴۹ Champion به دست آمد. او دو نامزدی اسکار دیگرش را در همکاری با کارگردان وینسنت مینلی به دست آورد؛ اولی برای ملودرام هالیوودی «بد و زیبا» ۱۹۵۲ The Bad and the Beautiful و نامزدی دوم برای فیلم زندگینامهای ونسان ون گوگ، «شور زندگی» ۱۹۵۶ Lust for Life حاصل گشت. فیلم دوم برای او در گلدن گلوب و حلقه منتقدان فیلم نیویورک جوایزی را به ارمغان آورد.
کرک داگلاس همچنین در تلویزیون نیز موفقیتهایی به دست آورد چراکه او برای Amos (بهترین بازیگر مرد فیلم/ مینیسریال در سال ۱۹۸۶)، برای Tales from the Crypt (بهترین بازیگر مرد درام در سال ۱۹۹۲) و برای Touched by an Angel (بهترین بازیگر مهمان مرد در مجموعه تلویزیونی درام در سال ۲۰۰۰) نامزد دریافت جایزه امی شد.
فرزند او، مایکل داگلاس نیز خصوصیاتی مشابه پدرش داشت. او نیز موفقیتهای متعددی را به دست آورد که از جمله آنها میتوان به برنده شدن جایزه اسکار برای تهیهکنندگی فیلم «دیوانه از قفس پرید» ۱۹۷۵ One Flew Over the Cuckoo’s Nest و بازی درخشان وی در فیلم «وال استریت» ۱۹۸۷ Wall Street اشاره کرد. اگرچه این پدر و پسر به ندرت با هم همکاری میکردند، در هفتادوپنجمین مراسم اسکار هردو با هم جایزه بهترین فیلم را به «شیکاگو» ۲۰۰۲ Chicago تقدیم کردند و هر دو در فیلم «خصلت خانوادگی» ۲۰۰۳ It Runs in the Family حضور داشتند.
۱۵ – دو هفته در شهری دیگر ۱۹۶۲ Two Weeks In Another Town
کرک داگلاس برای یک دنباله معنوی از فیلم «بد و زیبا» دوباره با وینسنت مینلی همکاری میکند. این بار در پس پرده به رنجها و سختیهای عوامل یک فیلم در رم نگاه میکنند (در واقع طول فیلمهایی از فیلم قبلی در این اثر گنجانده شده است) او نقش جک آندروس، یک بازیگر فراموششده را بازی میکند؛ کسی که سه سال از عمرش را در یک آسایشگاه سپری کرده و حالا فرصتی به دست آورده است تا با ایفای یک نقش جزئی تحت هدایت کارگردان محبوبش (با بازی ادوارد جی. رابینسون) به رستگاری برسد. در زمان فیلمبرداری، او ماتومبهوت ورونیکای زیبا (با بازی دالیا لاوی) میشود. این فیلم ملودرام تکنیکالر در پارهای از اوقات برای خوب بودنش بیش از حد کار شده است، اما مطمئناً هرگز کسلکننده نیست.
۱۴ – جدال در او.کی. کرال ۱۹۵۷ Gunfight At The O.K. Corral
داستان وایات ارپ و نبرد افسانهایاش در او.کی. کرال بارها و بارها توسط افراد بسیاری گفته شده که تقریباً وارد قلمرو شکسپیر شده است. این نسخه بلندپروازانه جان استرجس، از برت لنکستر یک کلانتر نمادین میسازد؛ با داگلاسی که این نمایش را تماماً مال خود میکند، او در نقش یک یاغی به نام داک هالیدی ظاهر شده است. مرحله نهایی مسابقه بین ارپ، هالیدی و یک باند تبهکاران بسیار جذاب است (حادثه واقعی زیاد طول نکشید، اما چه کسی اهمیت میدهد؟) فیلم جایزه اسکار بهترین تدوین و صدا را از آن خود کرد.
۱۳ – خشم ۱۹۷۸ The Fury
در این تریلر نوجوانانه تلهکینتیکِ برایان دی پالما، کرک داگلاس در اجرای خود غلو میکند، او در نقش یک مامور سابق دولت است که پسرش (با بازی اندرو استیونز) توسط یک همکار پلید (با بازی جان کاساوتیس) ربوده شده است. هدف او استفاده از قدرتهای روانیاش برای شیطان است. او از یک دانشآموز دبیرستانی روانی دیگر (با بازی ایمی اروینگ) کمک میگیرد تا قبل از اینکه خیلی دیر شود، پسرش را نجات دهد. خوشبختانه، تنها کسی که نابود میشود، کاساوتیس است؛ آن هم در یکی از باشکوهترین قطعههای خونین دی پالما. شاید طرح داستانی احمقانه و پر از حفرههای بزرگ به نظر برسد، اما همچنان به طرز وحشتناکی خوب است.
۱۲ – شجاعان تنها هستند ۱۹۶۲ Lonely Are The Brave
داگلاس اغلب این وسترن غربی را به عنوان یكی از کارهای حرفهای مورد علاقهاش مطرح میکرد، و در واقع یکی از بهترین کارهای این بازیگر محسوب میشود. او در نقش جان دبلیو. “جک” برنز، بازی میکند؛ یک کهنهسرباز جنگ کره که بیهدف از شهری به شهر دیگر و شغلی به شغل دیگر تغییر مسیر میدهد و قواعد جامعه مدرن را نمیپذیرد. او ترتیبی میدهد که خود را در زندان بیفکند تا با یک دوست (با بازی مایکل کین) که به خاطر ارائه کمک به مهاجران غیرقانونی زندانی شده است، از آنجا فرار کنند. کرک داگلاس برای این فیلم نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد خارجی بفتا شد، هرچند عملکرد او در اسکار نادیده گرفته شد.
۱۱ – داستان کارآگاه ۱۹۵۱ Detective Story
امروز میبینیم که نمایش سیدنی کینگزلی درباره زندگی یک پلیس فاقد سرسختی و شور و اشتیاق، منجر به این شد که در آن زمان به یکباره به یک نمایش محبوب برادوی تبدیل شود. اما اقتباس سینمایی ویلیام وایلر یک ملودرام تاثیرگذار درباره کاراکترهای گوناگون است که در محوطه نیویورک میچرخند. کرک داگلاس در مرکزیت این داستان و در نقش کارآگاه خشمگین جیمز مکلئود قرار گرفته است. او به طور وسواسگونهای در جستجوی فردی است که به صورت غیرقانونی اقدام به سقط جنین میکند (با بازی جورج مکریدی)، تنها به این دلیل که همسر نادیدهگرفتهشدهاش را بیابد (با بازی النور پارکر که برای این اجرایش نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن اسکار شد). همسر وی زمانی نزد این دکتر مراجعه میکرد. این نخستین فیلم لی گرانت محسوب میشود (که برای آن نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن اسکار شد) و او در این فیلم در نقش یک دزد ترسو ظاهر شده است.
۱۰ – هفت روز در ماه مه ۱۹۶۴ Seven Days In May
گرچه «هفت روز در ماه مه» جان فرانکنهایمر در سال ۱۹۶۴ اکران شد اما بهمانند یک داستان هشداردهنده ترسناک برای دوران دونالد ترامپ نقشآفرینی میکند. در مرکز داستان یک گروه نظامی تحت رهبری ژنرال جیمز ام. اسکات (با بازی برت لنکستر) قرار گرفته است؛ آنها قصد داشتند زمانی که رئیسجمهور لیبرال ایالات متحده (با بازی فردریک مارچ) بهآرامی در روسیه ظاهر میشود، کنترل کشور را به دست بگیرند. همه چیز به تصمیم سرهنگ مارتین “جیگس” کیسی (با بازی کرک داگلاس) وفادار بستگی دارد تا قبل از اینکه خیلی دیر شود، به فرمانده کل قوا در توقف این نقشه شیطانی کمک کند. یک فیلمنامه بهغایت هوشمندانه به قلم راد سرلینگ و اجراهای فوقالعاده همه بازیگران (از جمله ادموند اوبرایان در نقش یک سناتور دائمالخمر که برای این بازیاش، نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد اسکار شد) باعث شد، «هفت روز در ماه مه» به یک فیلم بسیار مهیج و دیدنی تبدیل شود.
۹ – نامهای به سه همسر ۱۹۴۹ A Letter To Three Wives
اگرچه فیلم «نامهای به سه همسر» تماماً درباره زنان است، اما هنوز هم نقشهای جالب و گیرا برای مردان در عاشقانههای کمدی جوزف ال. منکیهویچ وجود دارد. جین کرین، لیندا دارنل و آن سوترن در نقش زنان صاحبنامی ظاهر شدهاند که یادداشتی را از بهترین دوستشان دریافت میکنند (با صدای سلست هولم) او در نامه خود اعلام میکند که با شوهر یکی از آنها فرار کرده است. تنها مساله این است که او نمیگوید دقیقاً چه کسی. کرک داگلاس در نقش همسر سوترن بازی میکند؛ یک معلم مدرسه که از این واقعیت که همسرش درآمد بیشتری نسبت به او دارد، عذاب میکشد. منکیهویچ برای دو سال پیدرپی برنده هر دو جایزه بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه اسکار شد. این فیلم نخستین جایزه را برای او به همراه داشت (دومین مورد برای فیلم «همهچیز درباره ایو» ۱۹۵۰ All About Eve حاصل شد)
۸ – از درون گذشته ۱۹۴۷ Out Of The Past
این فیلم نوآر کلاسیک از ژاک تورنر، کرک داگلاس را که معمولاً در نقشهای قهرمانان ظاهر میشد، در نقش یک شرور کمیاب قرار میدهد و او ثابت میکند که در ایفای نقشهای منفی نیز واقعاً خوب است. «از درون گذشته» درباره یک کارمند ایستگاه گازرسانی (با بازی رابرت میچام) است که ناامیدانه تلاش میکند از زندگی گذشتهاش (که قبلاً یک کارآگاه خصوصی بوده) فرار کند. اما این مساله زمانی دشوار میشود که یک مشتری پیشین او (با بازی داگلاس) برمیگردد. سالها قبل داگلاس میچام را برای تعقیب کردن معشوقهاش (با بازی جین گریر) استخدام میکند؛ کسی که به سمت او شلیک کرده و با ۴۰۰۰۰ دلار گریخته است. اما گریر موفق شده بود این مرد حرفهای باتجربه را مسحور کند. تیلور هاکفورد بعدها بازسازی این فیلم را کارگردانی کرد؛ «برخلاف انتظارات» ۱۹۸۴ Against All Odds که بیشتر با آهنگ جذاب و خاطرهانگیز (و نامزد دریافت بهترین ترانه اسکار) فیل کالینز به یاد آورده میشود.
۷ – بد و زیبا ۱۹۵۲ The Bad And The Beautiful
کرک داگلاس یکی از بهترین اجراهایش را در نقش یک تهیهکننده بیرحم در این ملودرام هالیوودی وینسنت مینلی به نمایش میگذارد. (ظاهراً دیوید او. سلزنیک وکلایی را استخدام میکند تا بفهمد این کاراکتر براساس او نوشته شده است یا نه) داستان جاناتان شیلدز از طریق فلشبکهایی توسط یک بازیگر (با بازی لانا ترنر)، یک نویسنده (با بازی دیک پاول) و یک کارگردان (با بازی بری سالیوان) روایت میشود. این سه نفر او را میشناختند … و از او متنفر بودند. این فیلم در ۶ گروه نامزد دریافت جایزه اسکار شد و توانست ۵تای آنها را برنده شود از جمله جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای گلوریا گراهام در نقش همسر نویسنده و همچنین بهترین فیلمنامه برای چارلز شنی. متاسفانه تنها جایزهای که از دست رفت، جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد برای داگلاس بود؛ گری کوپر در آن دوره، برای ایفای نقش در فیلم «نیمروز» High Noon این جایزه را از آن خود کرد.
۶ – ۲۰۰۰۰ فرسنگ زیر دریا ۱۹۵۴ 20,000leagues Under The Sea
«۲۰۰۰۰ فرسنگ زیر دریا» یکی از بهترین لایواکشنهای والت دیزنی محسوب میشود؛ یک اقتباس با بودجه زیاد از رمان کلاسیک علمی- تخیلی ژول ورن. کرک داگلاس در نقش یک ملوان در قرن نوزدهم است که در مورد ناپدید شدنهای اخیر کشتیهای صید نهنگ تحقیق میکند. او به یکباره خود را بر روی یک زیردریایی فوقپیشرفته به فرماندهی کلانگرایِ کاپیتان نمو (با بازی درجه یک جیمز میسون) میبیند. یک اعجاز از کارگردانی هنری و جلوههای ویژه (که هر دوی آنها بهحق جایزه اسکار را برای فیلم به همراه آوردند) در این فیلم وجود دارد. این فیلم بیشتر با نبرد هولناکی که بین خدمه ناتیلوس و ماهی مرکب غولپیکر شکل گرفت، به یاد آورده میشود.
۵ – قهرمان ۱۹۴۹ Champion
کرک داگلاس اولین بار برای این فیلم درام بوکسمحور خیرهکننده مارک رابسون نامزد دریافت جایزه اسکار شد. او در نقش میدج کلی، یک کودک فقیر اما بااستعداد ذاتی برای مبارزه، ظاهر شده است. میدج با قدم گذاشتن بر پشت هر کسی که ملاقات میکند، خود را بالا میبرد. فیلمنامه کاوشگرایانه و پرمعنی و عمیق کارل فورمن (که از یک داستان کوتاه اثر رینگ لاردنر اقتباس شده است) راه را برای سایر داستانهای ستیزهجو (مشتزنی) و مبتنی بر روانشناسی همچون «راکی» ۱۹۷۶ Rocky و «گاو خشمگین» ۱۹۸۰ Raging Bull هموار میکند. فیلم همچنین ستارهاش را به یک مرد برجسته پولساز تبدیل میکند. این فیلم تنها توانست جایزه اسکار بهترین تدوین را به دست آورد و داگلاس جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را به برودریک کرافورد (برای فیلم «همه مردان پادشاه» All the King’s Men) واگذار کرد.
۴ – شور زندگی ۱۹۵۶ Lust For Life
کرک داگلاس سومین و آخرین نامزدی اسکارش را برای فیلم زندگینامهای جذاب و درخشان وینسنت مینلی به دست آورد. «شور زندگی» زندگی کوتاه و شکنجهشده نقاش هلندی ونسان ون گوگ را بازگو میکند؛ او با بیماری روانی دستوپنجه نرم میکرد و در عین حال تلاش میکرد اثر پیشگامانهاش را به مردم بیاعتنا بفروشد. آنتونی کوئین برای بازی کوتاه و بهیادماندنی خود در نقش یک هنرمند همراه و دوست پل گوگن جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به خانه برد. داگلاس برای این اجرای خود برنده جایزه گلدن گلوب و حلقه منتقدان فیلم نیویورک شد و راه رسیدن به یک پیروزی طولانیمدت برای جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد اسکار را نشانه رفت. متاسفانه او رقابت را به یول برینر (برای فیلم «پادشاه و من» The King and I) واگذار کرد و دیگر هرگز شانس برنده شدن این جایزه را پیدا نکرد.
۳ – اسپارتاکوس ۱۹۶۰ Spartacus
کرک داگلاس شخصاً تهیهکنندگی این فیلم حماسی بزرگ را برعهده گرفت و خود نقش اسپارتاکوس (بردهای که شورشی را علیه جمهوری استبدادی روم رهبری کرد) را ایفا کرد. او اطمینان داد که برای این کار، به فیلمنامهنویس دالتون ترامبو که در لیست سیاه قرار گرفته بود، اعتبار داده خواهد شد و پس از اخراج آنتونی مان در هفته اول تولید، با استنلی کوبریک برای کارگردانی اثر همکاری کرد. گرچه جنبههای خاصی از آن قدیمی شدهاند، اما این فیلم از نظر سیاسی و جنسی به طرز شگفتآوری مدرن است. (“من حلزون و صدف را دوست دارم”، لارنس الیویه به تونی کرتیس میگوید که این دو در یک حمام مشترک هستند) پیتر اوستینوف به دلیل عملکرد دوستداشتنیاش در نقش یک مدیر گلادیاتور، جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به دست آورد و جوایزی نیز برای فیلمبرداری، کارگردانی هنری و لباسها به عوامل این فیلم اهدا گردید.
۲ – تکخال در حفره ۱۹۵۱ Ace In The Hole
هجونامه رسانهای سوزان بیلی وایلدر برای داگلاس، شرورانهترین نقش زندگیاش را فراهم میآورد؛ در نقش یک خبرنگار دائمالخمر بیرحم که از همه خبرگزاریهای بزرگ کشور طرد شده است. او به کارش در یک روزنامه البوکرکی خردهپا ادامه میدهد و در ادامه مردی را میبیند که در یک معدن گیر افتاده است و از این طریق فرصتی برای احیای حرفهاش مییابد. از آنجا که او از این داستان برای هر آنچه که ارزشش را دارد سوءاستفاده میکند، اوضاع خیلی زود به یک سیرک خارج از کنترل تبدیل میشود. وایلدر مثل همیشه فراتر از زمان خودش گام برمیدارد و هم روزنامهنگاری کارناوالمانند و هم مخاطبان را متهم به نابودی آن میکند. گرچه این فیلم نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین فیلمنامه شد اما داگلاس برای این اجرای تاثیرگذار و استخوانسوزش نادیده گرفته شد.
۱ – راههای افتخار ۱۹۵۷ Paths of Glory
«راههای افتخار» در تخلیه هیجان و نمایش خیرهکننده نبرد بیش از هر فیلم ضدجنگیای که تاکنون ساخته شده، موفق بوده است. استنلی کوبریک، کارگردان این اثر است و کرک داگلاس را در قهرمانانهترین حالت خود، در نقش یک سرهنگ فرانسوی در جنگ جهانی اول قرار میدهد؛ او که از ادامه ماموریت خودویرانگری امتناع میورزد، بیشتر موجب حیرت ژنرالهایی میشود که با آسودگی تمام در دفاتر پرزرقوبرق خود نشسته بودند. وقتی که سه سرباز برای اعدام انتخاب شدند، اینبار وظیفه داگلاس است تا از آنها در برابر اتهامات بزدلانه دفاع کند. با یک سکانس نبرد بهشدت واقعگرایانه و یک پایان معروف عمیقاً احساسی، این اثر هم برای کارگردان و هم برای ستاره خود، یک نقطه شغلی برجسته باقی میماند. هر دو آنها این روایت را با استحکام و جاذبههای خاصشان ارائه میدهند.
منبع: goldderby.com