در دوم اکتبر سال ۱۹۹۹، کمپانی وارنر برادرز فیلم اکشن «سه پادشاه» Three Kings، با داستانی در خاورمیانه و پس از جنگ خلیج فارس، را در سینماها به نمایش گذاشت. این فیلم توانست به فروشی بیش از ۱۰۷ میلیون دلار در سراسر دنیا برسد. در زیر نقد سایت هالیوود ریپورتر در مورد این فیلم در سال ۱۹۹۹ را آوردهایم:
همچنین بخوانید:
جنجالهای پیرامون فیلم جوکر Joker جدیدترین ساخته کمپانی وارنر برادرز
«سه پادشاه» فیلم بلندپروازانه موفقی است. کارگردان و نویسنده آن، دیوید او. راسل، که در گذشته فیلمهای کمدی تلخ Flirting With Disaster و Spanking the Monkey را ساخته بود، اینبار با فیلمی اکشن و هیجانانگیز با طنزی تند که به موضوعات مهمی مثل نژادپرستی، سیاست، جنگ و سیاسیتهای آمریکا در خاورمیانه پرداخته است، برگشته است.
در کل میتوان گفت راسل به خوبی از پس این کار برآمده است. این فیلم به تهیهکنندگی کمپانی Village Roadshow، فیلمی با محوریت شخصیتهای مرد، دقیقا همان چیزی است که کمپانی وارنر برادرز به ساخت و توزیع آن معروف است. به همین دلیل موفقیت «سه پادشاه» خیلی دور از ذهن نیست.
داستان «سه پادشاه» در صحرایی در عراق، در ماه مارس سال ۱۹۹۱، دقیقا پس از آتشبس جنگ در خلیج فارس اتفاق میافتد و راسل موفق شده است که وضعیت آشفته آن زمان را به خوبی به تصویر بکشد.
سربازهای بیکار، که ماموریت خاصی ندارند، تمام مدت به نوشیدن و استراحت مشغولند، درحالیکه مسئولان منتظر درگیری بعدی هستند و سربازان کهنهکار به دنبال گرفتن سهمی از این وضعیت نابهسامانند. اما تهاجمی بدون برنامه توسط چهار سرباز آمریکایی، تنها به دلیل حرص و طمع، آتش جنگ را دوباره شعلهور میکند.
این سربازان نقشهای پیدا میکنند که خیال میکنند مکان شمشهای طلایی که ارتش عراق دزدیده است را نشان میدهد. کاپیتان نیروهای ویژه، آرچی گیتس (با بازی جورج کلونی) تنها چند هفته با بازنشستگی فاصله دارد و از اینکه از کسی که تابهحال در هیچ جنگی شرکت نکرده دستور میگیرد، خسته شده است. سرهنگ ارتش تروی بارلو (با بازی مارک والبرگ) که برای تامین هزینههای خانوادهاش به پول نیاز دارد، منتظر شروع شدن درگیری تازه است.
سرهنگ چیف الجین (با بازی آیس کیوب) مردی مذهبی است که معتقد است مسیح از او حفاظت میکند. کونراد ویگ (با بازی اسپایک جونز) مردی از طبقه کارگر است که رفیق خود تروی را در همهجا، حتی در میدان جنگ همراهی میکند.
این چهار سرباز در هنگام سحر به امید برگشتن تا ظهر، برای پیدا کردن طلا از محل استقرار خود خارج میشوند. تنها مانع آنها روزنامهنگار آدریانا کروز (با بازی نورا دان) است که به دنبال گزارش کردن وقایع واقعی است و به اخباری که دولت آمریکا در اختیار او قرار میدهد اعتماد ندارد.
این سربازان به سرعت محل اختفای طلاها را پیدا میکنند، اما با صحنهای عجیب روبهرو میشوند. سربازان عراقی بدون هیچگونه مقاومتی به آنها اجازه میدهند که طلاهای صدام حسین را بدزدند، اما خشونت و آزار شهروندان توسط سربازان عراقی جلوی چشم آنها باعث میشود که واکنش نشان دهند. این سربازهای آمریکایی مجبور میشوند برخلاف میلشان، نقش قهرمان را بازی کنند.
راسل تمام این اتفاقات «سه پادشاه» را با چاشنی طنز تلخ روایت میکند. این درگیریها در بیابانی پر از اشیای دزدیده شده اتفاق میافتد. ماشینهای لوکس و لیموزینهایی که شخصیتهای اصلی داستان دزدیدهاند، در این بیابان و از کنار مردم ترسیده از جنگ و در حال فرار، با سرعت عبور میکنند. انبارهای مخفی زیرزمینی پر از تلفنهای همراه، ضبط صوت، ساعت و تلویزیون و نقاشیهایی از صدام حسین خیرخواه در حال بوسیدن کودکان است.
راسل با روش خاص خود و طنز تلخی که به داستان «سه پادشاه» داده است، فاصلهای بین تماشاچی و واقعیت جنگ ایجاد کرده است. تمام تصاویر فیلم با کنتراست رنگ بالا فیلمبرداری شده است، تصاویری که نشاندهنده آنچه در ذهن مخاطب میگذرد است. صحنه شکنجه تبدیل به مباحثهای میان یک بازجوی عراقی و سرباز آمریکایی در اسارت، در مورد ماجراجوییهای دولت آمریکا در دنیای عرب میشود.
این صحبتهای جدی گاهی در میان طنز تلخ داستان و صحنههای خونین درگیریها، عجیب به نظر میرسد. با اینحال، جنبهای سیاسی به این اوضاع آشفته میدهد و به نوعی «سه پادشاه» را به نسخه مدرن «تبصره ۲۲» تبدیل میکند.
شخصیت شوخ کلونی رهبری این ماجراجویی دیوانهوار را به عهده دارد، در حالیکه شخصیت آیس کیوب نماینده ویژگیهای اخلاقی آمریکایی است که معمولا در شرایط اینچنینی به فراموشی سپرده میشوند. شخصیت والبرگ معمولا براساس حس غریزی خود عمل میکند تا اینکه با دورویی اعمال و رفتارهای کشورش روبهرو میشود. و جونز، این کارگردان موفق ویدیوهای موسیقی، استعداد خود را در زمینه بازیگری در این فیلم به نمایش گذاشته است.
این مطلب از نوشته کرک هانیکات در سال ۱۹۹۹ در سایت هالیوود ریپورتر گرفته شده است.