عادل فردوسی پور فارغالتحصیل رشته مهندسی از دانشگاه صنعتی شریف است که در اواسط دهه هفتاد به عنوان گزارشگر مسابقات ورزشی و فوتبال وارد تلویزیون شد. (هرچند احتمالا فیلمی را که مربوط به همان سالهاست از مسابقه هفتگی با اجرای منوچهر نوذری مرحوم دیدهاید که در آن عادل فردوسیپور در جایگاه یکی از مسابقهدهنگان حضور دارد.) یکی از اولین دوره مسابقاتی که فردوسیپور گزارشگری را با آن آغاز کرد، مقدماتی جام جهانی فوتبال ۹۸ بود.
جوانی خوشصدا و پر انرژی در دورهای که گزارشگری فوتبال در افول بهسر میبرد و پیمان یوسفی مدام حرفهای بیهوده و اضافه میزد و مرحوم شفیع دقایقی طولانی سکوت میکرد، طوریکه تماشاگران گمان میبردند وسط گزارش بازی خوابش برده، ناگهان جوانی با شور و هیجان و البته اطلاعات تخصصی فوتبالی بسیار قوی سروکلهاش پیدا شد؛ تا با گزارشهایش شور مضاعفی به رقابتهای مقدماتی جام جهانی ۹۸ ببخشد. پشت بند آن هم خود جامجهانی ۹۸، سکوی پرتاب عادل فردوسیپور شد و او را تبدیل به گزارشگر محبوب تماشاگران کرد.
بلافاصله بعد از جامجهانی، تنها یک سال بعدترش در تابستان ۷۸، برنامه نود را برای شبکه سه سیما بهراه انداخت. برنامهای که از یک برنامه محبوب بریتانیایی با نام «بازی روز match of the day» با مجریگری لینهکر الگوبرداری شده بود.
همچنین بخوانید:
اگر کرونا نیامده بود – فیلم های ایرانی که قرار بود امسال اکران شوند
در برنامه «بازی روز» لیگ برتر انگلیس را بررسی میکردند. «نود» هم به بازیهای مختلف لیگ برتر ایران میپرداخت اما در شرایطی که تنها بازیهای استقلال و پرسپولیس از تلویزیون پخش میشد و راه پیگیری رقابتها بدون استقلال و پرسپولیس میسر نبود مگر با حضور در استادیومها یا خواندن روزنامههای ورزشی.
فردوسی پور بهواسطه تسلطش به زبان انگلیسی در وهله اول و عشق خاص و خورهطوری که به فوتبال داشت، از باقی گزارشگران هم جدیتر بود و مهمتر از آن بهروزتر. تماشاگر از خلل گزارشگری خوب او در روزهایی که اینترنت و سرچ و ویکی پدیا نبود، اطلاعات جالبی را بهدست میآوردد یا بعضا برای اولینبار میشنید و این باعث شد تا فردوسیپور خیلی زود محبوب و معروف شود. او سبک شخصی خود که پر از هیجان بود را در گزارشگری داشت. لحن بیانش با کشیدگیهای خاص حروف پایانی کلمه و تیکه کلامهای اختصاصیش خیلی زود بر سر زبانها افتاد.
در گذر زمان، در دهه هشتاد، فردوسی پور بدل به مهمترین گزارشگر فوتبال شد. بهشکلی که خبر اینکه یک بازی مهم داخلی یا خارجی را کسی جز فردوسی پور گزارش کند، برای تماشاگران یک ضدحال اساسی بهحساب میآمد. او نه تنها حالا مهمترین گزارشگر فوتبال بود که محبوبترین مجری برنامههای ورزشی و اصلا هر برنامه دیگری در صدا و سیما هم بهحساب میآمد. این روند محبوبیت و پیشرفت به همین شکل ادامه پیدا کرد.
از اواسط دهه هشتاد تا همین سالهای اخیر در دهه نود، برنامه «نود» رکورد پرتماشاگرترین برنامه تلویزیونی را داشت و تعداد پیامکهایی که برای شرکت در نظرسنجیهای «نود» به این برنامه ارسال میشد با اختلاف فاحشی بیشتر از هربرنامه دیگر صدا و سیما مینمود. عادل فردوسی پور در دهه هشتاد و بعد نود حتی بدل به یکی از مهمترین آدمهای عرصه فوتبال هم شد. هم دانش و بهروز بودنش، هم شم فوتبالی قوی و هم محبوبیتی که بهدست آورده بود به او در جایگاه فوتبال و رسانه قدرتی را میداد که کمتر کسی در صدا و سیما پیدا کرده است. همین مسئله باعث میشد تا عادل روزبه روز بلندپروازتر و صریحتر شود.
از اواسط دهه هشتاد به این سو «نود» انتقادیترین و تندترین برنامه صدا و سیما هم بود که البته در حوزه خودش یعنی فوتبال کار میکرد. اما هیچکس از زیر نگاه ریزبین عوامل سازنده برنامه به حواشی و نواقص فوتبال ملی، در امان نمیماند. چه دعواهای تلفنی و حضوری که در «نود» پا نگرفت و چه جنجالهای ساختارشکنانه و افشاگرانه که در «نود» ساخته نشد…شماری از این بحثهای انتقادی برنامه «نود» تاثیرات جدی و بهسزایی در مسیر فوتبال ایران گذاشتند. (آخرین نمونهاش حمایت تمام قد برنامه از کیروش سرمربی تیمملی در فضای مسمومی که همه علیه او صحبت میکردند.)
اما خب سیستم ریاست خشک و تکمحوری سیما از جایی به بعد نتوانست این میزان از محبوبیت و اقتدار و قدرت عمل برنامه «نود» و عادل فردوسی پور را تاب بیاورد.
از سوی دیگر هم محبوبیت فردوسی پور و برنامه و آوردهای که برای تلویزیون داشت به اندازهای بود که مدیران بههیچوجه نمیتوانستند آنرا کتمان کنند. باوجودیکه «نود» دیر شروع میشد و گاها تا ساعاتی طولانی پس از بامداد هم ادامه پیدا میکرد، اما رکورد پر بینندهترین ساعات تلویزیون ملی را از آن خود کرده بود. پس صدا و سیما هم شدیدا به او نیاز داشت (فردوسی پور در دوره اوج افول و تنزل صدا و سیما بود که جان گرفت و به اوج خود رسید.) و هم شدیدا او را محدود و دست و پا بسته میکرد تا اقتدارش را بهرخ بکشد و به اصطلاح نشان دهد که اینجا رئیس کیست. از همان اواسط دهه هشتاد اختلافات میان فردوسی پور و صدا و سیما آغاز شد اما چندان جدی نبود.
بعد از سال هشتاد و هشت اما این دشمنی و کینهتوزی عیان شد. از اینجا به بعد و خصوصا بعد از برنامهای که محمد دادکان مهمان آن بود و متاثر از فضای سیاستزده آن روزها، بازیای با نظرسنجی پیامکی برنامه بهراه افتاد، «نود» سویه سیاسی پیدا کرد و دیگر هرگز نتوانست از زیر یوغ این سویه سیاسی در فرهنگ سیاستزده جامعه پسا هشتاد و هشت خلاصی پیدا کند. به همین خاطر هم در دهه نود اجازه پخش مصاحبه فردوسیپور با جواد ظریف را صادر نکردند.
در سال گذشته درگیری صدا و سیما و فردوسی پور به اوج خودش رسید. با روی کار آمدن محمدعلی فروغی رئیس جدید شبکه سه، اوضاع وخیمتر شد و دعوا بالا گرفت.
هرچند تماشاگران و مخاطبان «نود» خیال میکردند این هم قايلهای مانند الباقی دعواهای این سالهای برنامه و صدا و سیما است و پایان خواهد گرفت، اما به نتیجه نرسید مگر به حذف پربینندهترین برنامه تاریخ صدا و سیما از کنداکتور شبکه سه! اتفاقی که تبدیل به یک التهاب عمومی در طبقه متوسط و مخاطبان فوتبال شد و روزهای متمادی صحبتش، نقل و نبات هر مجلس و دورهمیای بود.
فردوسی پور بعد از مدتی طولانی و درست در آستانه بیست سالگی برنامه، «نود» را از دست داد و از شبکه سه سیما اخراج شد. البته که این اتفاق محبوبیت او را حتی بیش از پیش هم کرد. جالب است که بعد از اخراج از شبکه سه، حتی جشنوارههای سینمایی و هر جریان خصوصی و مستقلی، توجه ویژهای به عادل فردوسی پور میکند. از دعوت کردن او به عنوان مهمان ویآیپی و ویژه تا تقدیر و جایزه دادن بهواسطه یک عمر دستاورد (در جشنواره حافظ که البته بیشتر یک شوی نمایشی برای جذب مخاطب بیشتر با استفاده برند عادل فردوسی پور یا به عبارت سادهتر همان از آب گلآلود ماهی گرفتن بود تا اینکه یک تقدیر واقعی و منطقی باشد!)
اما چیزی که واقعیست اینست که عادل فردوسی پور مهمترین و محبوبترین برنامه ورزشی همه این سالها را بهاجرا درآورد و برندترین مجری صدا و سیما بود. «نود» هرگز از تاریخ صداو سیما قراموش نخواهد شد همانطور که ننگ حذف لجبازانه و سیاسی او از تلویزیون تا ابد بر پیشانی صدا و سیما خواهد ماند و دهان به دهان به گوش نسلهای بعد هم خواهد رسید.