یک کتاب خوب پیش از خواب میتواند به تخیل کودکان و نوجوانان سر و شکلی دهد، اما تولید جادو بر صفحهنمایش اصلاً کار سادهای نیست. به مناسبت انتشار فیلم کلاسیک امیل و کاراگاهان Emil and the Detectives 1931 بر روی دیویدی، در اینجا ده فیلمی را معرفی میکنیم که هر کدامشان اقتباسی از یک کتاب کودکان هستند و تماشایشان شما را جادو میکند.
برلین، 1931. در یکی از مناطق شهر، هانس بکرت، قاتل زنجیرهای بچهها که پیتر لوره نقش آن را بازی میکند، بیسروصدا در خیابانها قدم میزند و کودکانی را که از جمعیت جدا افتادهاند شکار میکند. در یکی دیگر از مناطق شهر که همانقدر تیره و تار است امیل جوان با قطاری از شهرستان سر میرسد، غریبهای تلخ گوشت که کنار او در واگن نشسته، پولی که مادرش به او داده را میدزدد.
این دو فیلم صامت سینمای اولیهی آلمان ــ ام M ساختهی فریتز لانگ و امیل و کاراگاهان اثر گرهارد لمپرخت (که هر دویشان در سال 1931 ساخته شدند) ــ کلانشهری پر هیاهو را به تصویر میکشند آنجا که آدمهای نه چندان خوش قلب در کمین هستند تا کسی که انتظار ندارد را به دام بیاندازند یا فریب دهند. اما در حالیکه فیلم لانگ نیروی پلیس، جهان زیرزمینی و عامهی شهر را به یک میزان محکوم میکند و معتقد است که جامعهی اخلاقاً فاسد دنبال یک بلاگردان میگردد، پسر بچهی قهرمان خردسال فیلم لمپرخت بر خلافکاران چیره میشود، ارتشی از آدمهای مال باخته تشکیل میدهد و دوره میافتد تا برای بازداشت دزدها کمک جمع کند.
رمان سال 1929 اریش کاستنر، که والتر تریر تصاویر آن را طراحی کرد، متفاوت از سایر آثار شاخص ادبیات کودک است که سرزمینهای عجیب و غریب جادوگرهای شگفتانگیز و گنجههای طلسم شده را به خورد خواننده میدهد. در عوض این داستان در برلین بسیار واقعی میگذرد جایی که دیدنیها و شنیدنیهای یک شهر مدرن موجب خطرآفرینی میشود و هیجان کافی برای ماجراجوی جوان تاثیرپذیرش فراهم میآورد.
اقتباس لمپرخت بر اساس فیلمنامهای به قلم بیلی وایلدر جوان و امریک پرسبرگر که نامش در عنوانبندی نیامده پر از مهارتهای بصری خلاقهی سینمای آلمان آن دوره است و با زیردستی احساس حضور در شهری مملو از تحرک و تراکم سردرگم کننده را خلق میکند. این فیلم که به عنوان یک فیلم کودکان به طرزی ستایشبرانگیز غیراحساسی است، از این نظر که تصاویری خیابانی از پایتخت آلمان در سالهای پیش از ظهور نازیسم نشان میدهد ارزشی مضاعف مییابد و به عنوان یکی از بهترین اقتباسهای سینمایی از ادبیات کودکان و از قصهای که کنار تختخواب برای کودکان خوانده میشود قابل توجه است.
به مناسبت تجلیل از انتشار دی وی دی این فیلم (البته این دی وی دی یک فیلم بریتانیایی نایاب از 1935 را هم در خود جای داده)، میخواهیم ده اقتباس سینمایی همچنان تر و تازه از رمانهای شاخص کودکان را برایتان فهرست کنیم.
همچنین بخوانید:
بهترین فیلم های اقتباس شده از کتاب های رولد دال
یک. جادوگر شهر از The Wizard of Oz 1939
دوروتی وسط دشتهای بزرگ کانزاس زندگی میکرد، با عمو هنری که کشاورز بود و زن عمو اِم که همسر عمو هنری بود. خونهاشون کوچک بود چون الوارهایی که جمع میکردند را باید با واگن مایلها حمل میکردند.
ــ جادوگر شگفتانگیز از نوشتهی ال. فرانک باوم (1900)
رمان 1900 ال فرانک باوم به نام جادوگر شگفتانگیز اُز، با این شروع ساده و بیتکلف، قصهی یک دختر جوان بی حوصله در یک مزرعه در آمریکا را روایت میکند که خیلی زود در جریان یک گردباد به سرزمین جادویی اُز پرتاب میشود. طولی نکشید که پس از انتشار این کتاب نسخههای تئاتری و سینمایی این اثر تدریجاً به صحنه یا بر پردهی سینمای آغازین آمدند. اخیرترین اقتباس از این قصهی کودکان فیلمی است به کارگردانی سم ریمی که خوانش دیگری از این داستان به دست میدهد: اُز بزرگ و قدرتمند Oz the Great and Powerful 2013
اما نسخهی 1939 کمپانی متروگلدین مایر نسخهای معتبر و کامل از آن داستان به شمار میرود که تقریبا بر منبع ادبیاش سایه میافکند، خصوصاً با کیفیت خیرهکنندهی تکنیکالرش که خیابان آجری زرد، شهر امرلند، جادوگر شرور غرب، و همراهان خوش قلب دورتی، یعنی شخصیتهای اصلی کتاب از جمله مترسک، مرد حلبی، و شیر ترسو را به تصویر میکشد. در این فیلم جودی گارلند وقتی دوروتی ملبس به پیراهن پنبهای رویای جایی آنسوی رنگینکمان را میپروراند، قلب تماشاگران سراسر دنیا را میبرد.
دو. پنج نفر در جزیره گنج Five on a Treasure Island 1957
«مامان، هنوز برای تعطیلات تابستون تصمیم نگرفتی؟» جولیان سر میز صبحانه اینطور گفت. «میتونیم مثل همیشه بریم پلسیث؟» مادرش گفت، «فکر نکنم، اونجا امسال شلوغه.» سه کودک با نومیدی زیادی به هم نگاه کردند، آنها شیفتهی خانهی پلسیث بودند و ساحل آنجا هم برای شنا کردن عالی بود.
ــ پنج نفر در جزیره گنج نوشتهی انید بلیتون (1942)
هر بچهای که کتاب انید بلیتون را خوانده باشد میداند که جولیان و خواهر و برادرش دیک و آن، به جای پلسیث، برای تعطیلات به خانهی عمو کوئینتین میروند و در آنجا با جرج، دخترعموی زبر و زرنگشان، و سگش تیمی به گروه «پنج مشهور» شکل میدهند و در حین ماجراجوییشان برای گنج در جزیرهی کیرین گرفتار میشوند.
در اواخر دههی پنجاه، کودکان هر هفته مشتاق پیگیری ماجراجوییهای این پنج نفر در سریال عصرانهی بنیاد فیلم کودکان بودند. این اثر به کارگردانی جرالد لاندو، بهنحوی جذاب و گیرا جان کلام داستان بلیتون را تجسم میبخشد. برای هر بچهای که با ایدهی نقشههای گنج به هیجان میآید و علاقهمند به کشتیهای شکسته و قلعههای ویران است، این هشت اپیزود مثل هدیهای از بهشت به شمار میآید.
سه. سفر به مرکز زمین Journey to the Center of the Earth 1959
در بیست و چهار ماه مه 1863 که برابر با روز یکشنبه بود، عمویم پروفسور لیندنبروک با عجله به کلبهاش، شمارهی نوزده خیابان کونیگز برگشت که یکی از قدیمیترین خیابان بخش قدیمی هامبورگ بود.
ــ سفر به مرکز زمین نوشتهی ژول ورن (1864)
فرانسویها از ایدهی دستهبندی شدن رمانهای ژول ورن به عنوان بخشی از ادبیات کودکان منزجر شدند، اما در جهان انگلیسی زبان ویراستهای موجزی از مشهورترین کارهای ژول ورن از دیرباز جزء کتابهایی به شمار میآمد که موقع خواب برای بچهها میخواندند. در اولین صفحات داستان سفر به قلب زمین پروفسور لیندنبروک شتابان به خانه برمیگردد تا آخرین چیزی را که به دست آورده بررسی کند: یک دستنوشتهی ایسلندی که رمزی باستانی دارد و مسیری را توصیف میکند که از طریق یک آتشفشان غیرفعال به اعماق سیارهی ما میرسد.
فیلم سال 1959 کمپانی فاکس قرن بیستم بهترین اقتباس از این داستان در بین سایر نسخهها به شمار میآید. در این فیلم جیمز مسون در نقش لیندنبروک در فرمی مناسب و بدعنق ظاهر میشود و طراحی صحنهی جذاب فیلم از دهلیزها و هزارتوهای شگرف فسفری رنگ زمین و دایناسورهای عجیب و سایر جلوههای بصری چشم نواز است.
چهار. خانوادهی سوئیسی رابینسون Swiss Family Robinson 1960
چند روزی در توفان این سو آن سو در تلاطم بودیم. شش بار تاریکی بر ما بال گسترد و صحنهای موهش و وحشی بر ما حائل شد، و با برگشتن نور اضطرابی تازه ما را فرا گرفت زیرا توفان خشمگین با هیبتاش چنان فزونی گرفت که تا روز هفتم هر چه امید برایمان باقی مانده بود از کف داده بودیم.
ــ خانوادهی سوئیسی رابینسون نوشتهی یوهان دیوید ویس، 1812
این کتاب یوهان دیوید ویس طبق الگوی رمان سال 1719 دنیل دفو به نام رابینسون کروزوئه نگاشته شد و کشتیشکستگانش نه یک نفر بل یک خانوادهاند که پس از شکستهشدن کشتیشان در اثر یک توفان در جزایر هند شرقی سرگردان میشوند. اقتباس سال 1960 کمپانی والت دیزنی در قیاس با کتاب اصلی اقتباس نسبتاً آزاد و رهایی به شمار میرود. و فقط بر خانههای درختی شگفت انگیز و تلههای پرنده و دارودستهی دزدانی تاکید میکند که خانهی جزیرهای ساده و خوشمنظر خانواده را به خطر میاندازند. در این فیلم جان میلز در نقش رئیس خانواده ظاهر میشود و حیوانات عجیب و غریب و وحشی این فیلم نیز جزء ستارهها و جذابیتهایش به شمار میآیند.
پنج. مری پاپینز Mary Poppins 1964
اگر میخواهید کوره راه درخت گیلاس را پیدا کنید، تنها کاری که باید انجام بدهید این است که از پلیس سر چهارراه بپرسید. او به آرامی کلاهش را به جهتی میگیرد، سرش را به نحوی سنجیده میخاراند و سپس انگشت درشت سفیدپوشش را به سمتی میگیرد و میگوید: «اول به سمت راست میپیچی، بعد به سمت چپ، و دوباره به سمت راست و بعد میرسی. صبحاتان به خیر»
ــ مری پاپینز نوشتهی پی. ال. تراورس (1934)
در اولین مجموعه رمان محبوب کودکان نوشتهی پی.ال. تراورس، پرستار بچهها مری پاپینز با چتری که او را حمل میکند و بادهای شرقی که توی چترش افتاده، به خانهی خانوادهی بنکس در مسیر درخت گیلاس، شمارهی 17، لندن میرسد. یک جورهایی انگار که جن و پری ها در کار بودند تا جولی اندرو نقش الیزا دولیته در فیلم بانوی زیبای من (1964) را نپذیرد و به ایفای نقش پاپینز در نسخهی موزیکال 1964 دیزنی بپردازد، نقشی که باعث شد جایزهی اسکار بهترین بازیگر زن را از آن خود کند.
او با ترفندهای پرستاری نقش را از آن خود کرد، او برای پرستاری بچهها از شگردهای عجیب و غریبی استفاده میکند، و زبانشان را با ترانههای «شگفتانگیز و دلربایی» که موقع پرستاری در اتاق کودکان میخواند میبندد. فیلم رابرت استیونسون در سنت فیلمهای خانوادگی دیزنی یک اثر ماندگار به شمار میآید.
شش. بچههای راهآهن The Railway Children 1970
آنها از اول بچههای راه آهن نبودند. گمان نمیکنم اصلاً به راه آهن فکر کرده باشند، مگر به عنوان وسیلهای برای رسیدن به ایستگاههای مختلفی چون مسکلین و کووک، پانتومیم، باغهای جانورشناسی، و مادام تاسو.
ــ بچههای راهآهن نوشتهی ای. نسبیت (1960)
اما آنها به بچههای راهآهن تبدیل شدند، آن هم وقتی پدرشان به خاطر جاسوسی زندانی شد، و خانوادهی واتربری مجبور شدند از لندن به خانهی کنار ریل راهآهن در یورکشایر بروند. داستان ای. نسبیت در چند بخش به صورت سریالی در مجلهی لندن در سال 1905 منتشر شد و بعداً در 1906 به صورت یک رمان انتشار یافت. این کتاب الهامبخش یک اقتباس سینمایی کمیاب و درخشان در سال 1970 شد و لیونل جفریز بازیگر با کارگردانی این فیلم اولین فیلم خود را ساخت.
در این فیلم ژنی آگورتر در نقش روبرتا ظاهر میشود، و نقش بزرگترین فرزند از سه خواهر و برادر را بازی میکند و در فضای روستایشان با تماشای آمد و رفت قظارها وقت میگذراند و با خدمتکار چمدانکش ایستگاه که فردی خوش قلب است (با بازی برنارد کریبینز) دوست میشود. گرچه این داستان خطر این را دارد که در چشم بینندگان امروزی غیرعادی و عجیب به نظر برسد اما تعداد کمی از تماشاگران میتوانند جذابیت این فیلم را انکار کنند، جذابیتی که جفریز از خلال درامپردازیاش به فیلم میبخشد.
هفت. ویلی وانکا و کارخانهی شکلاتسازی Willy Wonka & the Chocolate Factory 1971
این دو آدم بسیار پیر پدر و مادر آقای باکت هستند. نامهایشان پدربزرگ جو و مادربزرگ جوزفین است. و این دو آدم بسیار پیر نیز پدر و مادر خانم باکت هستند. نامهایشان بابابزرگ جورج و مامانبزرگ جورجینا است.
ــ چارلی و کارخانهی شکلاتسازی نوشتهی رولد دال (1964)
اولین خطوط کتاب رولد دال با طراحیهای خطی شگفتانگیز و ظریف تصویرگری به نام کوئنتین بلیک همراه میشود و در نتیجه هر فیلمسازی که به سراغ این فانتزی 1984 میرود باید آن را با دقت بسیار بسازد. خوانندگان خردسال این کتاب از قبل دقیقاً میدانند که شخصیتهای افسونگر و عجیب و غریب فیلم چگونه باید باشند.
خود دال نویسندهی کتاب از علاقهمندان فیلم موزیکال اقتباس شده از این کتاب در 1971 نبود، فیلمی با بازی جن وایلدر در نقش ویلی ونکا، شکلاتساز مرموزی که یک تور مجانی برای گشتن در کارخانه را به بچههای خوش شانسی که بلیطهای طلایی شکلات ونکا را پیدا کنند، میدهد. هر چند دال از این فیلم خوشش نیامد اما نسلهای زیادی از تماشاگران این فیلم مفتون کارخانهی عجیب و غریب ونکا، آبشارهای شکلاتی، درختهای آبنباتی، و تیم نارنجی پوست اومپا ـ لومپا شدند. تیم برتون در سال 2004 نسخهی خودش از این داستان را با بازی جانی دپ در نقش ونکا ساخت. هر چند برای خیلیها فیلم برتون نتوانست جای خاطرات عمیق وایلدر را بگیرد.
هشت. آلیس Alice 1988
آلیس کمکم داشت از اینکه کنار خواهرش در کنار آب بنشیند و هیچ کاری نکند، خسته میشد؛ یکی دوبار زیرچشمی به کتابی که خواهرش میخواند نگاه انداخت، اما هیچ تصویر یا گفتگویی در آن نبود، آلیس فکر کرد «اصلاٌ یه کتاب بدون تصویر یا گفتگو به چه در میخورد؟»
ــ ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب نوشتهی لوئیس کارول (1865)
وقتی در نسخهی سال 1988 یان شونکمایر از این کتاب، آلیس خرگوش سفید را میبیند و دنبالش میافتد، آغاز داستان در کنار رودخانه نیست، در عوض در اتاق بازی آلیس، خرگوشی که پوستش با کاه پر شده، ناگهان حرکت میکند، و بخشی از پوشالی را که توی بدنش هست را بالا میآورد، حصار شیشهایاش را میشکند و به سرعت در میدانی گلی محو میشود، و آلیس هم کنجکاوانه به دنبالش راه میافتد.
روح کارول به نحوی درخشان در این شاهکار گروتسک و نه چندان بچهپسند شونکمایر از نو تخیل میشود، اثری که اجرای لایو اکشن کریستینا کوهوتوا را با عروسکهای اسباببازی و شکمپر در یک حیات استاپموشن و عجیب تلفیق میکند. انیماتور اهل چک داستان اصلی کارول را از فضای داستان پریان که در اکثر اقتباسهای سینمای دیگر مورد توجه است به عرصهای اساساً مشوشکننده و سورئال از یک رویای روز میبرد. همانطور که صدای روی تصویر در یکی از صحنههای آغازین به مخاطب پند میدهد: «چشمانت را ببند یا در غیر اینصورت چیزی نمیبینی.»
نه. پرنسس کوچک A Little Princess 1995
زمانی در یک روز تاریک زمستانی، وقتی مه زرد غلیط و تیره در خیابانهای لندن معلق بود، خیابانهایی که چراغها در آن سوسو میزدند و شیشهی مغازهها از بخار چراغهای شب میدرخشیدند، دختری که ظاهری عجیب و غریب داشت کنار پدرش در یک تاکسی نشسته بود و به آهستگی در خیابان اصلی میراندند.
ــ پرنسس کوچک نوشتهی فرانسس هاچسن برنت (1905)
آلفونسو کوارون فیلمساز مکزیکی از چرخش گوتیک جنوبی بر گرد آرزوهای بزرگِ چارلز دیکنز (1998) تا یکی از ستایششدهترین شروعها در مجموعهی هری پاتر، هری پاتر و زندانیِ آزکابان (2004)، آشکارا با ماجراهایی که بر دنیای کودکی تمرکز دارند، احساس نزدیکی میکند. به رغم موفقیت تجاری نسبتاً ناچیزش این فیلم اول انگلیسی زبان و تقریباً والای کوارن همچنان یکی از بهترین فیلمهایش محسوب میشود. برگردان رمان قرن بیستمی فرانسس هاچسن برنت به داستان دخترک پولداری به اسم سارا میپردازد که از هند به لندن فرستاده میشود تا تحصیل کند، اما بعداً وقتی ناگهان خود را بیپول مییابد رفتار شاهانهاش به نفع بیرحمی و ظلم و بیداد کنار گذاشته میشود. کوارون با انتقال قصه از لندن به نیویورک برخوردی رئالیستی، جادویی و جذاب با ماجرا میکند و صفحهی نمایش در درخشش کهربایی عروسکخانهی فیلم غرق میشود. همانطور که جانت مسلین در نیویورک تایمز مینویسد تماشای سارا که با سرخوشی در اتاق سادهاش در شبی برفی میچرخد و از بابت تماشای منظرهای مهیج از پنجرهی کناری در پوست خود نمیگنجد، نشان دهندهی آن است که یک فیلم کودکان تا چه حد پر شور و زیبا میتواند باشد.
ده. قلعهی متحرک هاول Howl’s Moving Castle 2004
در سرزمین اینگاری که در آن چیزهایی چون چکمهها و رداهای هفت قلم برای نامرئی شدن واقعاً وجود دارند، بد بیاری بزرگی است که در خانوادهای به دنیا بیایی که ارشدترین بچه خانواده هستی. اگر هر سه نفر به دنبال بخت تو باشند، همه میدانند که تو آن کسی هستی که اول از همه و بدتر از همه شکست خواهد خورد.
ــ قلعهی متحرک هاول نوشتهی دایانا واین جونز (1986)
پادشاهی اینگاری که از تخیل نویسندهی بریتانیایی دایانا واین جونز تراوش کرده، یکی از دنیاهای فانتزی مسحورکننده در ادبیات مدرن کودکان است. سوفی که بزرگترین بچه خانواده است و در شهری از دنیای قدیم مارکت چیپینگ زندگی میکند، امیدهایی در سر میپروراند تا اینکه از روی شانس با جادوگر معمایی و مرموز هاول مواجه میشود. سوفی که به وسیلهی پیرزن ساحرهی شرور و کینهتوز زبالهها به یک پیرزن چروکیده تبدیل شده به جستجوی هاول راهی سفر میشود تا از او کمک بگیرد و نفرین را از بین ببرند.
پرواز تخیل واین جونز بهنحوی عالی اقتباس سینمایی درخورش را در فیلم خوش ساخت هیائو میازاکی در 2004 مییابد. فیلمی که بداعت بیحد و مرز استودیو گیبلی را چنان سر و سامان میدهد که در یک تصویر انیمیشن چنان جانی بدمد و آن را به این سرزمین جادویی و مسحورکننده ارتقا دهد. از جمله ابداعات به یاد ماندنی که میازاکی در فیلمش به قلعهی متحرک هاول میبخشد، یک محفظهی چرخ دندهای زنگ زدهی سر به فلک کشیده و قوسداری است که بر دو پای مکانیکی قرار گرفته و در حین حرکت در مسیرها قیژقیژ میکند و میغرد.
منبع سایت bfi نویسنده Samuel Wigley