مجله نماوا، جواد صفوی
هدف از این یادداشت معرفی برخی از فیلمهای خوب و تماشایی سایت فیلم نماوا در تعطیلات نوروزی است. اگرچه فیلمهای برگزیده اسکار امسال هم مشخص شده و با سر زدن به بخش تازههای نماوا میتوانید برخی از آنها و سایر فیلمهای جدید خارجی را جستجو و فیلمهای باب سلیقه خود را پیدا کنید، اما فیلمهایی که در این یادداشت معرفی شده، از میان صدها فیلم مختلف گلچین شدهاند که ممکن است تا به حال ندیده باشید و بخواهید فرصت تعطیلات را به تماشای آنها اختصاص دهید.
معیار انتخاب این فیلمها، جذابیت و تاثیرگذاری در عین سرگرمی است. فیلمهای معرفی شده الزاما جزو فیلمهای جایزه بگیر و سطح اول سینمای جهان نیستند، اما ارزش دیدن و تامل کردن را دارند. فیلمهای معرفی شده ترتیب خاصی ندارد:
فرانسویِ مورد پسندِ جشنوارهها:
فیلم نزدیک (Close,۲۰۲۲): در خلاصه داستان آمده که «این فیلم داستان دو دوست صمیمی به نامهای لئو و رمی را روایت میکند که با گذشت زمان، دوستیشان کمرنگ میشود.» فیلم را لوکاس دونت کارگردانی کرده که پیشتر فیلم به شدت تاثیرگذار «دختر» را ساخته بود. فیلم «نزدیک» جایزه بزرگ جشنواره کن سال گذشته میلادی را از آن خود کرد و حال هوای آن، با توجه به مضمون دوستی بیپیرایه دو پسر نوجوان، شاید برای مخاطب ایرانی یادآور «خانه دوست کجاست؟» عباس کیارستمی باشد. فیلم مرز باریک بین دنیای بیپیرایه کودکی و نوجوانی و بلوغ را در جامعه پسرها مورد کنکاش قرار میدهد. آنچه دونت به آن دست مییابد، کیفیت خالصانه یک دوستی به معنای واقعی کلمه است. دوستی و ارتباطی که شاید در فرهنگ ما کلمه «رفاقت» بهتر بتواند آن را توضیح بدهد. درامی که دونت در «نزدیک» میسازد، سرشار از لحظات نابی است که ارزش دیدن و تامل دارد.
اکشن آمریکایی، اما مستقل:
فیلم کیمی (KIMI, ۲۰۲۲): یک کار جمع و جور، دیدنی و بینقص از استیون سودربرگ است؛ فیلمسازی سرشناس در هالیوود که در این عصر و زمانه تجربههای ارزان ولی با کیفیت میسازد. «کیمی» الگوی آشنایی از روایت سه پردهای در فضای ارتباطات دیجیتال دارد. قصه کاملا قابل حدس است اما ترکیب شخصیتپردازی نقش اول، بازی خوب بازیگر آن و میزانسنهای حساب شده، کار را با ریتمی درست و بدون لکنت به نتیجه مطلوب رسانده است. کیمی جزو معدود فیلمهایی است که مشکلاتی مثل وسواس فکری ناشی از پاندمی کرونا را در دل قصه خود گنجانده، جوری که بدون تاریخ مصرف، بشود سالها بعد هم، به آن رجوع کرد.
غیرهالیوودی و البته پرکشش:
فیلم ببین چطور فرار میکنن (see how they run, ۲۰۲۲): فیلم جذاب و پرکششی که تام جورج با چهره شناخته شدهای مانند سم راکول، سرشه رونان و آدرین برودی ساخته، از آن دسته آثار سرگرمکنندهای است که نه تنها تماشاگر را دست کم نمیگیرند بلکه کاری میکنند تا حد ممکن نتواند چشم از صفحه تلویزیون یا پرده سینما بردارد. ساخت و پرداخت فیلم به لحاظ تصاویر و جلوههای بصری کاملا هالیوودی است هرچند محصول مشترک یک کمپانی مستقل انگلیسی فیلمسازی و یک شرکت مالی-سینمایی آمریکایی است. داستان کارآگاهی پرکشش و غیرقابل حدس آن با زبان کمدی، ترکیبی مفرح برای مخاطبان سینما به ارمغان آورده و حتی نظر مثبت منتقدان فیلم را نیز جلب کرده است. فیلم در لندن دهه ۱۹۵۰ میگذرد. جایی که پس از قتل یکی از اعضای تولید یک نمایش، کارآگاهی مجرب با کمک پلیسی تازه کار به دنبال حل پرونده و پیدا کردن قاتل میروند.
دراماتیک و مورد پسند جشنوارهها:
فیلم تصمیم جدایی (decision to leave, ۲۰۲۲): در سالهای اخیر سینمای کره جنوبی کاری با سینما کرده که باید به احترامش کلاه از سر برداشت. دیگر جایزه گرفتن و فروش خوب فیلمهای کرهای در سطح جهان یک اتفاق نیست. «تصمیم جدایی» آخرین نمونه از سینمای متفکر و پیشرو کره است که جایزه کارگردانی جشنواره کن را نصیب کارگردان کار کشتهاش، پارک چان ووک کرده و در جذب مخاطبان عام و خاص سینما کاملا موفق بوده است. این فیلم که نامزد اسکار بهترین فیلم غیرآمریکایی اسکار ۲۰۲۳ نیز هست، داستانی رمزآلود و عاشقانه را در بستر یک ماجرای کارآگاهی-پلیسی، چنان بدیع و غیرمنتظره تعریف میکند که چارهای جز تحسین باقی نمیماند. فیلمنامه دقیق، میزانسنهای نو و بازیهای بسیار ظریف بازیگران نقشهای اصلی ترکیبی خیره کننده رقم زده که علیرغم زمان طولانی فیلم به هیچ وجه خستهکننده نمیشود.
کمدی- اکشن پرستاره:
فیلم آمستردام (Amsterdam, ۲۰۲۲): ندیدن فیلمی که کریستین بیل، مارگو رابی، تیلور سویفت، آنا تیلور جوی و حتی رابرت دنیرو در آن حضور دارند دلیل میخواهد نه دیدنش. با این حال به هر دلیل تاکنون ساخته دیوید اُ راسل آمریکایی را ندیدهاید، دست کم دو ساعتی برایش وقت بگذارید. «آمستردام» دوازدهمین فیلم اُ راسل است و پرزحمت از فیلم هشتمش«دفترچه امیدبخش» ساخته شد هرچند توفیق آن فیلم اُ راسل برای دیده شدن و جایزه گرفتن در اسکار را نداشت. به هر صورت در «دفترچه امیدبخش» خبری از رفتن به سویههای تاریک روابط سیاسی-تجاری پشت سر نمایندگان مجلس و سوءاستفاده از جان برکفیهای سربازان جنگ نبود. «آمستردام» یک کمدی جاسوسی و معمایی است که علیرغم داستان گیرا و بازیهای خوب ستارگان کوچک و بزرگش، آنگونه که باید قدر ندید و نتوانست در گیشه موفق باشد. با این همه جزو فیلمهایی است که طیف گستردهای از مخاطبان را راضی نگه دارد.
کارآگاهی- زنانه- جذاب:
فیلم انولا هولمز ۱ و ۲ (enola holmes ۱ & ۲, ۲۰۲۰-۲۰۲۲): هر دو فیلمی که هری بردبیر براساس مجموعه کتابهای داستانی انولا هولمز ساخته جذاب و خوش ساخت و مناسب تماشای خانوادهها دور هم هستند. میلی بابی براون با حضور و درخشش در این دو فیلم یک شبه ره صد ساله رفت و توانمندی انگلیسیها در بازیگری را بار دیگر به رخ کشید. مبنای اصلی داستان توانایی خارق العاده انولا، خواهر شرلوک هولمز جوان در امور کارآگاهی و کشف معما است، آنهم با حضور و قدرتی زنانه. بردبیر هر دو فیلم را خوش ساخت و با ریتمی خوب و پرکشش از کار درآورده. هر دو فیلم را نتفلیکس پخش کرد و اگرچه هیچکدام رنگ پرده ندیدند، اما «انولا هولمز ۲» به مدت سه هفته متوالی رکورد بیشترین بیننده هفتگی شبکه نتفلیکس را از آن خود کرد. بستر رشد انولا در خانوادهای عجیب و گذرش از نوجوانی به جوانی، ظریف و دقیق در لابلای ماجراهای فیلم تنیده شده و علیرغم قدرت سرگرمکنندگی بالای فیلمها، نمیتوان به آنها صرفا لقب سرگرمکننده داد و میتوان جلوههایی از بلوغ زنان در جامعه سنتی را در هر دو فیلم جستجو کرد.
بازی با روح و روان:
فیلم بنشیهای اینیشرین (the banshees of Inisherin, ۲۰۲۲): مارتین مک دونا نویسنده و کارگردان انگلیسی-ایرلندی پس از «سه بیلبورد به ابینگ، میزوری» باز هم سراغ نام خاصی برای فیلم خود رفته. در افسانههای ایرلندی، بنشی روح زنی است که نالهاش از مرگ قریبالوقوعی در یک خانه هشدار میدهد. اینشرین هم نام جزیرهای خیالی در ایرلند است که محل رخدادهای فیلم است. فیلم اما حال و هوایی بسیار متفاوت از فیلمهایی دارد که مخاطب به طور معمول در سینما و تلویزیون با آن ها روبرو میشود. کالین فارل در نقش یک مرد روستایی ساده دل و بیخبر از بقیه دنیا، تمام فکر و ذکرش فهمیدن علت قهر دوست چندین و چند سالهاش است. شاید باور نکردنی باشد که قهر دو مرد میان سال و پیر از هم، دستمایه فیلمی مهم و متفاوت باشد که به راحتی بتواند ذهن و روح مخاطب را تسخیر کند. بازی به یاد ماندنی کالین فارل و سادگی و بیپیرایگی او در کنار بیخبریاش از آنچه در دنیای بیرون جزیره میگذرد، راه به تاویلها و تفسیرهای متفاوتی میدهد و باز هم مارتین مک دونای آمریکایی را در دنیای سینما مطرح میکند. یک دو جین جایزه سینمایی از جمله ۹ نامزدی هرچند ناموفق در اسکار هفتاد و نهم، فقط بخشی از موفقیتهای فیلم به شمار میرود.
درام خانوادگی:
فیلم دانتون ابی: عصر جدید (Downton Abbey: A New Era, ۲۰۲۲): حتی اگر شش فصل مجموعه جذاب و کاملا خانوادگی «دانتون ابی» را ندیده باشید، با دیدن فیلم «دانتون ابی: عصر جدید» که دومین فیلم با محوریت ادامه داستان مجموعه «دانتون ابی» است، حتما به دیدن مجموعه علاقهمند خواهید شد. «دانتون ابی: عصر جدید» عصاره نگاه مدرن به سنت با گذر از مسیر پر فراز و نشیب یک خانواده اشرافی و متمول و البته با اصل و نسب اخلاقگرا است که نمیتواند نماد در ذهن مانده از اشرافیت و استعمار را تکرار کند بلکه قرار است بگوید میتوان هم ثروتمند بود و هم آدم حسابی و خوب و اهل خانواده. از دل این الگوی نه چندان آشنا، نکات فراوانی از باب مفهوم زندگی و حذف نگاه طبقاتی و توجه به صفتها و رفتارهای کاملا انسانی به طور نامحسوس در روح و جان مخاطب لانه میگزیند. درامی که در آن آدم بده و شخصیت منفی به سختی پیدا میشود اما رویایی و سورئال نیست، میتواند به خوبی مفهوم گرمای خانواده و پا گذاشتن از سنت به مدرنیته را بدون از دست دادن ریشهها بیان کند. سایمون کورتیس کارگردان و گروه بازیگران شناخته شده مجموعه «دانتون ابی» در کنار چند چهره جدید، همان روانی و جذابیت مجموعه را به مخاطب هدیه دادهاند.
سیاسی-اکشن:
فیلم فرار از موگادیشو (scape from mogadisho, ۲۰۲۱): از آن دسته فیلمها است که بیبرو برگرد باید دید. سئونگ وان ریو کارگردان کرهای این فیلم پیش از این تجربه کارگردانی بیش از بیست فیلم سینمایی دارد و در «فرار از موگادیشو» با یک داستان مبتنی بر واقعیت، یک درام اکشن جذاب ساخته که برای تماشاگر دنبال سرگرمی و هم دنبالکننده جدی سینما، سیاست، جنگ و خشونت اثری به یادماندنی است. رد نگاه ظریف، انسانی و سینمایی ریو، در همه نماهای فیلم دیده میشود. معلوم است همانقدر که در ساخت و پرداخت سینمایی تبحر دارد، در فهم مسائل سیاسی و ارتباطات ناگسستنی انسانی شناخت و دیدگاه روشنی دارد. داستان فیلم به راحتی میتوانست بدل به فیلمی یکسره اکشن و صرفا سرگرم کننده باشد، اما چون خوب و درست از آب درآمده قابل دیدن و تامل برانگیز شده. راجر مور در نقد این فیلم، ۳٫۵ از ۵ ستاره داد و صحنههای اوج فیلم را که در آن کاروان ماشینها زیر رگبار کوکتل مولوتف و گلوله در حال حرکت اند ستود.
نکند ندیده باشید؟
فیلم تصنیف باستر اسکروگز (the ballad of busters Scruggs, ۲۰۱۸): اگر جزو مخاطبان جدی سینما نباشید به راحتی ممکن است حتی نام این فیلم مهم سینمای جهان به گوش شما نخورده باشد. فیلم پرکشش و خاص برادران کوئن که نسخه خوبی از آن، هم به صورت دوبله و هم زبان اصلی و زیرنویس خوب فارسی در گنجینه نماوا قابل تماشا است، جزو معدود فیلمهای چند اپیزودی وسترن است. اپیزودهای فیلم که برگرفته از برخی داستانهای کوتاه معروف ادبیات است، ژانرهای کمدی، درام، موزیکال، رازآلود و عاشقانه را در بر میگیرد. بازیگران اپیزودها با هم متفاوت است، اما وجه مشترک داستانها، ترکیب جذاب خشونت و زندگی در دوران غرب وحشی است. «تصنیف باستر اسکروگز» امضای همیشگی برادران کوئن را پای خود دارد و در سال ۲۰۱۸ سه نامزدی اسکار و یک جایزه بفتا را نصیب سازندگان خود کرده است. داستانهای فیلم غافلگیریهای به شدت خیرهکنندهای دارد که مخاطب را به دیدن اپیزود بعدی و حتی فیلمهای وسترن دیگر ترغیب میکند.
از بهترین کمدیهای ایرانی دهه شصت
فیلم روز با شکوه (۱۳۶۷): یک فیلم سینمایی کمدی تمام عیار از کیانوش عیاری که صد حیف، در زمانه درستی ساخته و اکران نشد و آنچنان که باید قدر ندید و نسلهای بعدی و جوانهای امروز شاید همین که پوستر فیلم و سال ساخت آن را ببینند فوری به سراغ انتخاب دیگری بروند و قید دیدن یک کمدی با جمعی از بهترین بازیگران وقت سینمای ایران را بزنند. نکته مهم در «روز با شکوه» جنس کمدی و زیرمتن فکر شده آن در بستر اجتماعی دوران گذشته است که به خوبی در دل یک داستان روان و قابل فهم پیاده شده. ریزهکاریها و کارگردانی دقیق عیاری، فیلم را پس از ۳۴ سال سر پا نگه داشته و دیدن تصویری عیان از دورانی که حالا به تاریخ پیوسته خالی از لطف نیست. شخصیت گل آقا با بازی علیرضا خمسه، ستاره کمدی آن سالهای سینمای ایران با بازگشت با شکوه خود به شهر داستانی از دل سیاست و اجتماع پیش از انقلاب را به جریان میاندازد که دیدنی است.