مجله نماوا، ایلیا محمدی نیا
فیلمهای معمایی همیشه مخاطب دارد اگرچه جایگاه اصلی اینگونه آثار را باید در شبکههای تلویزیونی جستوجو کرد چرا که غالب آثار این حوزه تا سالیان بسیاری برگرفته از داستانهای پلیسی و معمایی بود که مخاطب اهل مطالعه کتاب بخشهایی از آن را در میان داستانهای آرتور کانن دویل با شخصیت جذاب شر لوک هلمز و آثار آگاتا کریستی و شخصیتهایی همچون خانم مارپل و هرکول پوآرو مطالعه کرده بود با این همه این روزها با گسترش رسانههای فراگیر اینترنتی و پلتفرمهای نمایش خانگی تولید آثار معمایی توانسته در میان مخاطبان خود جذابیتهای خود را حفظ کند. چرا که آدمی با دیدن اینگونه آثار با سرنخهایی که داستاننویس و کارگردان در فیلم میدهند احساس میکند میتواند پیش از پایان فیلم یا سریال قاتل احتمالی را حدس بزند که البته در غالب اوقات با چیدمانی که کارگردان در قصه ایجاد میکند احتمال دستیابی به چنین امکانی برای تماشاگر سخت میشود. با این همه غالب تماشاگران اینگونه آثار معمایی و پلیسی دوست دارند خود را به جای کارآگاه فیلم قرار دهند تا گره از قتل یا قتلهای احتمالی را بگشایند.
فیلم چشم آبی کمرنگ محصول سال ۲۰۲۲ آمریکا به کارگردانی اسکات کوپر با اقتباسی از رمان لویی بایارد است که با همین عنوان منتشر شده بود. اتفاقات فیلم در اواخر قرن ۱۸ میگذرد جایی که در آن کارآگاه آگوستوس لاندور(کریستین بیل) با کمک یک دانشجوی افسری به نام ادگار آلن پو ( البته این ادگارالن پو هیچ ارتباطی با شاعر معروف امریکایی ندارد و تنها یک تشابه اسم محسوب میشود) در وست پوینت نیویورک به بررسی پرونده قتل یکی از دانشجویان دانشکده افسری میپردازد. در زمستانی سرد جسدی در جنگل پیدا شده است. این جسد یکی از سربازان و نیروهای افسری مجموعه نظامی است که بدنش توسط قاتل یا قاتلینی مثله شده و قلب مرد از قفسه سینه او بیرون کشیده شده است کارآگاه آگوستوس لاندور مامور میشود گره این قتل فجیع را باز کند.
اگر مخاطب فیلمها یا آثار پلیسی صرفا سرگرمکنندهای هستید که در آن راز یک قتل در نهایت در پایان فیلم برملا میشود و این شما را راضی میکند. فیلم «چشم آبی کمرنگ» در واقع شاید کمی توی ذوق تان بزند چرا که در فیلم آنچه که بیشتر دیده میشود درام تنیدهشده در دل داستان و شخصیتهای آن است که گاه بر وجه معمایی و پلیسی فیلم چربش بیشتری دارد. هر چند فیلم با آن معماری جذاب و لوکیشنهای گاه مدهوشکننده و البته بازیهای خوب کریستین بیل و هری ملینگ در نقش ادگار آلن پو و داستان سر راستش آنقدر بضاعت دارد که تماشاگر را با خود تا انتهای داستان همراه سازد و حتی باعث غافلگیری چندباره او شود.
همچنان که اشاره شد فیلم آشکارا با نوع غالب فیلمهای معمایی که دیدهایم فرق میکند اطلاعات کشف حقیقت به صورت قطره چکانی در طول فیلم همزمان با کاراگاه لاندور در مقابل دیدگان مخاطب قرار میگیرد بیآنکه کارگردان اصرار داشته باشد یک قدم از مخاطبی که دوست دارد به جای کاراگاه فیلم معمای قصه را کشف کند جلوتر بایستد مساله اما این است که برای حل یک معما کمی باید بیش از انتظار معمول در حوادث و اتفاقات گاه کم اهمیت و بیارزش توقف بیشتری کرد چیزی که فیلمساز در طول بیش از دو ساعت زمان فیلم به آن اصرار داشت. و چیزی که باید همچون ادگار الن پو جوان در آن دقیق شد حتی اطلاعاتی گاه بیاهمیت.
پایانبندی فیلم شاید چیزی نباشد که انتظارش را داشته باشیم، اما رسیدن به آن برای مخاطب دقیق فیلم با گرهافکنیها و گرهگشاییهای داستان چندان دور از دسترس نیست.
تماشای آنلاین فیلم چشم آبی کمرنگ در نماوا