مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
سریال چرخ زمان (The Wheel of Time) آمازون از هر لحاظ یک اقتباس است. چیزی که ریف جادکینز، خالق سریال از همان ابتدا بهوضوح تشخیص داد، این بود که هیچ راهی برای ارائه یک کپی کامل از دنیای گسترده رابرت جردن، نویسنده داستانهای فانتزی، بهویژه در هشت اپیزود وجود ندارد، اما جادکینز اعتقاد دارد سریال او میتواند به مجموعه رمانهای نویسنده آمریکایی وفادار بماند و میراث ماندگار «چرخ زمان» را برجسته کند.
سریال «چرخ زمان» که پخش آن از ۱۹ نوامبر ۲۰۲۱ آغاز شد، داستان مویرِین (با بازی رزمند پایک)، یکی از اعضای آی سِدای، یک سازمان قدرتمند از زنان را دنبال میکند که میتواند «قدرت یگانه» را هدایت کند. او با «نگهبان» خود، لن در جستجوی گروهی شامل پنج روستایی جوان از منطقه دورافتاده دو رودخانه (تو ریورز) است و اعتقاد دارد یکی از آنها تجسم اژدهاست، یک هدایتکننده بسیار قدرتمند که زمانی جهان را نابود کرد. پیشگویی شده است که «تجلی اژدها»، یا جهان را از شر اهریمن معروف به «ارباب تاریکی» نجات میدهد یا بار دیگر آن را نابود میکند.
با دیدن سریال «چرخ زمان» مقایسه آن با دیگر سریالهای فانتزی عظیم مانند «ارباب حلقهها» و «بازی تاج و تخت» اجتنابناپذیر به نظر میرسد. جادکینز با پذیرش این قیاس میگوید: «”چرخ زمان” در دنیای ادبی واقعاً بهعنوان نوعی ستون بین “ارباب حلقهها” و “بازی تاج و تخت” قرار دارد، اما پس از هر دوی آنها به نمایش درآمده است؛ بنابراین، به نظر من باید حواسمان به این موضوع باشد. چیزهایی در “چرخ زمان” هست که “بازی تاج و تخت” مدتها روی آن کار کرد و درواقع وقتی کار روی “چرخ زمان” را شروع کردیم، این احساس را داشتیم که در حال تکرار آن مضامین هستیم.»
جادکینز با در نظر گرفتن تمام این موارد، از این که تماشاگران جدید با دیدن سریال، سری رمانهای «چرخ زمان» را کشف میکنند هیجانزده است. او میداند میراث «چرخ زمان» با سریال او شروع نمیشود یا پایان نمییابد. جادکینز با اشاره به نگرش خود نسبت به اقتباس از کتابی با طرفداران بیشمار که تعداد آنها روزبهروز بیشتر هم میشود، میگوید: «خیلی از مردم امروز مجموعه داستانهای فانتزی را انتخاب میکنند. اینطور نیست که اگر آن کتابها را در دهه ۹۰ نخواندید، دیگر هرگز آن را نخواهید خواند. یا اگر “بازی تاج و تخت” را از اول شروع نکردید، دیگر آن را انتخاب نمیکنید. مردم امروز قصههای “ارباب حلقهها” را انتخاب میکنند و میخوانند. من سعی میکنم به آنچه کتابهای “چرخ زمان” هستند و چیزی که آنها را عالی میکند، وفادار باشم.»
تعهد به حفظ معصومیت
طرفداران قدیمی سری رمانهای «چرخ زمان» ممکن است مقایسه مداوم بین این دو را ناامیدکننده بدانند، اما «بازی تاج و تخت» بهعنوان نزدیکترین مقایسه و سریال فانتزی محبوب سالهای اخیر، به تماشاگران انبوه آموزش داده که در یک سریال تلویزیونی فانتزی حماسی، منتظر صحنههای هرزهدرایانه و خشونت شدید باشند، ولی «چرخ زمان» همیشه سریالی خیلی معصومتر بوده است – شخصیتهای داستان نوعی شیرینی و سادهدلی دارند که جردن به آن گرایش دارد. او میگوید: «در “ویچر” یا “بازی تاج و تخت” برهنگی بیشتری دیده میشود، اما این واقعاً درمورد سری “چرخ زمان” صادق نیست و ما با شخصیتهایی که داریم و روایت داستانهایی که داریم به چنین چیزهایی نیاز نداریم. این دنیای بزرگسالان است؛ بنابراین، شما هرچند گاهی اوقات چیزهایی میبینید، اما هرگز آن را فوقالعاده گرافیکی ترسیم نمیکنیم.»
با وجود این تعهد به حفظ معصومیت که مشخصه کتابهای جردن است، سازندگان سریال عامدانه سن همه شخصیتها را بالا بردند و به آنها تجربیات بزرگسالان را دادند تا داستان را بر مبنای آن پیش ببرند، نمونه آن شخصیت پرین آیبارا است که در سریال همسر دارد.
جادکینز میگوید: «در کتابها همه آنها حدوداً ۱۷ یا ۱۸ ساله هستند و ما واقعاً احساس میکردیم مهم است اینطور حس شود که آنها ۲۰ تا ۲۱ سال دارند – و برای انجام این کار و خلق احساس واقعی، لازم بود شخصیتها زندگی عاطفی بیشتری داشته باشند. احساس کردیم تلاش برای پیدا کردن راهی برای قرار دادن برخی از مفاهیم و روابط بزرگسالان در زندگی آنها اهمیت دارد؛ بنابراین وقتی سریال شروع میشود، به نظر نمیرسد که وقتی مویرین به منطقه دو رودخانه میآید، آن بچهها ساده و بیتجربه هستند. در حالت فعلی، این حس وجود دارد که همه آنها زندگی پیچیده و احساسی دارند و حالا در سفر بزرگ با هم همراه میشوند.»
تغییر تمرکز روی شخصیت مویرین نیز یکجور فاصله گرفتن از کتاب است. جردن که اولین جلد کتاب «چرخ زمان» را در ۱۹۸۴ نوشت و در ۱۹۹۰ منتشر کرد، در آن زمان یکی از معدود نویسندگان مرد جریان غالب بود که در فانتزی حماسی خود تا حد زیادی بر زنان تمرکز داشت، اما آنچه ۳۰ سال پیش نگاهی آیندهگرایانه به حساب میآمد، حالا یک تعهد ناامیدکننده به «نظام دودویی» تعبیر میشود و جادکینز همیشه در اتاق نویسندگان درمورد چگونگی برخورد با فلسفه کتابها بحث میکرد، جایی که مردان از یک طرف عمل میکنند و میتوانند به بخشی از جادو دست پیدا کنند و زنان از طرف دیگر. جادکینز میگوید او درک میکند که درونمایههای «دودوییمحور» جردن در تلاش برای تمرکز بر اهمیت تعادل در جهان داستانی او ریشه دارد. حالا سؤال این است که سریال چگونه میتواند به آن ایده جفت شود و آن را از آن خود کند.
جادکینز میگوید: «این دنیای تعادل و دنیای یین و یانگ و قدرتی است که همیشه باید داشته باشید. در اپیزودهای اول، شما برخی از کارهایی را که در ارتباط با جنسیت انجام دادهایم، میبینید. با ادامه سریال، همیشه سعی میکنیم این مکالمه را زنده نگه داریم و مطمئن شویم همچنان همان کاری را انجام میدهیم که جردن در دهه ۹۰ سعی میکرد انجام دهد، اما از منظر امروزی.»
درنهایت، این تغییرات برای جادکینز جنبه شخصی دارد. او هم از طرفداران کتابهای جردن است. او این کتابها را در سنین رشد خواند و از آن بهعنوان راهی برای برقراری ارتباط با مادرش استفاده کرد. الگوی این ارتباط، شخصیتهایی متفاوت «چرخ زمان» بود که باید در این دنیا با هم کنار میآمدند.
«چرخ زمان» به روایت رزمند پایک
برای رزمند پایک که در بسیاری از ژانرهای سینمایی – درام معاصر («یک جنگ خصوصی»)، فیلم تاریخی («رادیواکتیو») و حتی وسترن («متخاصمان») – کار کرده است، بازی در یک سریال فانتزی حماسی و ایفای نقش یک اهلِ راز در مأموریتی خطرناک برای نجات بشریت چه معنایی داشت؟ پایک میگوید: «اینطور نبود که مشخصاً به دنبال بازی در یک سریال تلویزیونی بودم، اما وقتی یک شخصیت گیرا و قانعکننده است، شما را جذب میکند، حالا در هر فرمتی که میخواهد باشد.»
جدا از جنبههای غیرقابل انکار قصههای جردن و طرفداران فراوان آن، آنچه پایک را بیشتر مجذوب این پروژه کرد، «عنصر بسیار قوی ساختار قدرت زنانه» در آن بود. بازیگر ۴۳ ساله انگلیسی ادامه میدهد: «بعد به این ایده علاقهمند شدم که رابرت جردن در ویتنام خدمت کرده بود و این کتاب را تقریباً بهعنوان یک تمرینِ درمانی نوشت تا جهانِ پر از هرج و مرج را که در زمان حضورش در ویتنام پیش چشم خود از هم پاشیده دید، درک کند؛ بنابراین او این داستانها را نوشت که در آن تعادل حرف اول را میزند. او این جهان را آفرید که در آن قدرت بین مردان و زنان بهطور یکسان تقسیم شده بود، اما مردان از آن قدرت سوء استفاده کردند، بنابراین از آنها گرفته شد، درحالیکه زنان هنوز آن را در اختیار داشتند. به نظرم خیلی جالب و تمثیلی آمد.»
فرقه عرفانیِ کاملاً زنانه آی سدای یکی از جالبترین اجزای «چرخ زمان» است. پایک درباره نگاه شخصیت مویرین به مردان میگوید: «”چرخ زمان” زنان را در مقابل مردان قرار نمیدهد. “آجای سرخ” که در اوایل سریال میبینیم به مردان اعتماد ندارند، اما مویرین روابط بسیار خوبی با مردان زندگی خود دارد. ارتباط او با لن (بادیگارد او یا «نگهبان» با بازی دنیل هنی) یکی از چیزهایی است که من را به سمت این شخصیت کشاند، چون فکر میکنم یکی از جالبترین روابط بین زن و مرد است که تابهحال بازی کردهام. از روی تمایلات نفسانی نیست، عمیقاً متعهد است. وفاداری زیادی بین این دو هست. فکر میکنم خیلیها با دیدن فصل ۱ آرزو کنند که ایکاش یک “نگهبان” داشتند. یک نوع رابطه ایدهآل است. هر کدام میتوانند حس دیگری را احساس کنند، یک تلهپاتی عاطفی است. میبینید که لن و مویرین یک تیم واقعی هستند. در اولین نبرد بزرگ متوجه میشویم آنها در هنگام جنگ چقدر با هم هماهنگ هستند.»
درحالیکه مویرین بسیار متعهد به هدفی است که دنبال میکند، درک این موضوع برای سایر شخصیتها، بهخصوص جوانان روستا خیلی آسان نیست. پایک توضیح میدهد: «خیلی از چیزهایی که اهالی جوان اِموندز فیلد درباره آی سدای شنیدهاند، داستانهایی است که سینهبهسینه نقل شده و به آنها رسیده است. اهالی اموندز فیلد تا شب نبرد بزرگ در پایان اپیزود ۱ فکر میکردند که تِرالُکها موجوداتی افسانهای هستند – فقط در داستانها وجود دارند، همینطور آی سدای. بیش از ۱۰۰ سال بود که کسی در دو رودخانه یک آی سدای ندیده بود. مثل این است که چیزی از قصههای پریان دوران کودکی شما ناگهان جلوی چشمهایتان زنده شود. مویرین کاملاً معقول به نظر میرسد، با این حال به جوانان روستا یاد دادهاند که بیاعتماد باشند.»
نقش مویرین با نقشهای پایک در فیلمهای چون «دختر گمشده» و «من خیلی مراقبم» قابل مقایسه است، زنانی که بیشتر از آنچه به نظر میرسند، هستند. او میگوید: «من از شخصیتهایی که مردم نمیدانند کجا ایستادهاند خیلی لذت میبرم، چون تنش دراماتیک ایجاد میکند. میتوانید تماشاگران را سرپا نگه دارید؛ و تا زمانی که تماشای شما را سرگرمکننده میدانند، مهم نیست شما را دوست نداشته باشند یا اعتماد نکنند. اگر این کار را نکردند، پس شما مشکل دارید. مارلا گریسون در “من خیلی مراقبم” و ایمی دان در “دختر گمشده” میتوانستند ذهن خیلی خطرناک خود را به سلاح تبدیل کنند. مویرین چنین چیزی ندارد، اما کاملاً مشخص است توانایی فیزیکی فوقالعادهای دارد و میتواند “قدرت یگانه” را هدایت کند. من تا پیشازاین هیچوقت نقش شخصیتی را بازی نکرده بودم که چنین قدرت فیزیکی داشته باشد، بنابراین برای من سرگرمکننده بود.»
منبع: پولیگان (پریتی چیبر)، اینترتینمنت ویکلی (کریستین هولوب)
تماشای سریال چرخ زمان در نماوا