مجله نماوا، یزدان سلحشور
بچههای دههی ۱۳۶۰ و همین طور بزرگسالان آن زمان یک کارتون محبوب را به یاد دارند [بزرگسالان به این دلیل که غیر از برنامهی کودک، برنامهی سرگرمکنندهی دیگری در آن زمان، اغلب نبود!] نام آن کارتون «بارباپاپا» بود [بارباپاپا (به فرانسوی: Barbapapa) یک سریال کارتونی، مجموعه کتاب کارتون استریپ و همچنین نام شخصیت اصلی این دو است. بارباپاپا به فرانسوی به معنی پشمک است که نوعی شیرینی یا تنقلات که از شکر ساخته میشود. بارباپاپا و همسرش بارباماما و فرزندان آنها به نامهای باربادانا، باربالالا، بارباپشمالو، باربازو، بارباخوان، باربازیبا موجوداتی هستند که میتوانند به هر شکلی در بیایند. تیلس تیلور به همراه همسرش آنت تیسو شخصیت «بارباپاپا» را در دهه ۷۰ به وجود آوردند که اولین بار بهزبان فرانسوی منتشر شد و پس از آن به بیش از ۲۰ زبان ترجمه و سریالهای تلویزیونی متعددی بر اساساش آن ساخته شد] در نسخهی دوبلهشدهی این کارتون، یک صدای راوی وجود داشت که تعریفکنندهی ماجرا بود و یک جملهی طلایی داشت که فوراً به حافظهی جمعی ایرانیان و فرهنگ پاپ نقل مکان کرد: «بارباپاپا عوض میشه!» جذابیت این شخصیت کارتونی به خاطر تغییر شکل مداوماش بود که مشکلات مختلف را با این تغییر شکل حل میکرد! حالا چه ربطی به فیلم محبوب و پربینندهی «پیاز شیشهای: یک چاقوکشی اسرارآمیز» [دنبالهی فیلم موفق «چاقوکشی/ ۲۰۱۹»] دارد؟ نقشهای کارآگاهی یا ابرقهرمانی، مشهورند به قاتلانِ بازیگرانِ مشهور خود! نقش جیمز باند، مشهورترینِ این قاتلهاست! و دنیل کریگ، بازیگر دو فیلم «چاقوکشی» بهترین بازیگر این نقش تا اکنون؛ [تا قبل از او، این عنوان متعلق به شان کانری بود (توماس شان کانری Thomas Sean Connery زاده ۲۵ اوت ۱۹۳۰ در ادینبرا – درگذشته ۳۱ اکتبر ۲۰۲۰ در ناسائو؛ بازیگر اسکاتلندی که بیشتر به دلیل بازی در نقش شخصیت جیمز باند در هفت فیلم بلند -شش فیلم رسمی و یک فیلم غیررسمی- شناخته میشود.
او جزو اندک ستارههای سینما بود که توانست شهرت و محبوبیت دوره جوانی خود را تا هفتمین دهه زندگی خود حفظ کند. شان کانری میتوانست در نقش افرادی از ملیتها و نژادهای مختلف ظاهر شود و لهجههای مختلف را تقلید کند. پس از اعلام خبر مرگ وی، شماری از سینماگران سرشناس از جمله سم نیل، نیکلاس کیج، رابرت دنیرو، دایانا راس، تیپی هدرن، الک بالدوین، هیو جکمن، جرج لوکاس، شرلی بسی، کوین کاستنر، کاترین زیتا جونز، باربارا استرایسند، جرارد باتلر، آرنولد شوارتزنگر، جان کلیز و ستارههای پیشین فیلمهای جیمزباند جرج لازنبی، تیموتی دالتون، پیرس برازنان، و دنیل کریگ به کانری ادای احترام کردند. دوست دیرینه کانری، مایکل کین، او را «یک ستاره بزرگ، بازیگر درخشان و یک دوست فوقالعاده» خواند) اما کریگ چنان هویت تازهای را به این نقش بخشید که احتمالاً مخاطبان این سری فیلمها، برای بازیگر بعدی این شخصیت، جایگاهی کمتر از جایگاه دوقلوی هنری مارلون براندو افسانهای را آرزو نمیکنند!] بنابراین طبیعیست که فکر کنیم همان طوری که نقش جیمز باند آیندهی هنری دیگربازیگراناش را کاملاً تباه کرد [حتی شان کانری هم مجبور شد دو دهه در نقشهای حاشیهای ظاهر شود تا با گذاشتن ریش و تغییر چهره، دوباره به صحنه برگردد و به بازیگری بهتر از گذشته بدل شود] آینده هنری کریگ را هم تباه کند اما کریگ در حال تغییر شکل است! بازی او حتی در دو فیلم «چاقوکشی»، مثل هم نیست و در فیلم دوم، با توجه به موقعیت و شخصیتهای تازه، کاملاً خودش را عوض میکند. این همان ارتباط پنهانی «چاقوکشی۲» با «بارباپاپا»ست!
«شغل ایتالیایی۳»!
نه! ذوقزده نشوید! این یک پیشآگهی برای فیلم موردِ انتظار «شغل ایتالیایی۳» نیست! فقط نوعی کنایهی سینماییست! آنهایی که فیلم محبوب «شغل ایتالیایی/۱۹۶۹» را دیدهاند با بازی مایکل کین، احتمالاً به این نتیجه میرسند که چون مایکل کین با بازی در فیلم «پرونده ایپکرس/ ۱۹۶۵» به دومین شخصیت جاسوس محبوب قرن بیستم بعد از جیمز باند بدل شده بود، من به این کنایه سینمایی رسیدهام! [۱۰ سال بعد از ساخت آن فیلم، کین و کانری در فیلم محبوب «مردی که میخواست سلطان باشد» در کنار هم بازی کردند در فیلمی ساختهی جان هیوستون بزرگ] نه! بیشتر فیلم دوم یعنی «شغل ایتالیایی/ ۲۰۰۳» مد نظرم بود که با «پیاز شیشهای: یک چاقوکشی اسرارآمیز»، دارای شباهتهای روایی و «اجرا»یی قابل ردیابیست و از اینها گذشته، ادوارد نورتون در هر دو فیلم، تقریباً یک نقش را بازی کرده البته در «چاقوکشی۲» این نقش را پختهتر و بهتر بازی کرده؛ آدمی که هیچ خط قرمزی ندارد و در نگاه اول، اصلاً خشن به نظر نمیرسد با این همه به راحتی و با تصمیمهایی آنی، خشنترین عملکردها را از خود به یادگار میگذارد! آدمی که بیشترین دشمناناش از دوستان قدیمی او هستند! البته این بار کریگ جای مارک والبرگ را گرفته و گروه دشمنان نورتون را سازماندهی میکند.
«بریکینگ بد»، «جنگ ستارگان» و حالا هم «چاقوکشی»!
ریان جانسن ۴۹ ساله که کارگردانی سه قسمت از سریال مشهور و محبوب «بریکینگ بد» را در کارنامه دارد به خاطر کارگردانی یکی از این سه قسمت، جایزه کارگردانی برجسته از جایزه انجمن کارگردانان آمریکا را دریافت کرد [در سینما هم با نویسندگی و کارگردانی «لوپر/ ۲۰۱۲» برای خودش اسم و رسمی به هم زده بود] بعدش با کارگردانی و نویسندگی «جنگ ستارگان: آخرین جدای» توانست به نویسنده و کارگردانی محبوب در هالیوود بدل شود و حالا هم دو فیلم «چاقوکشی»، برایش آیندهی کاری بسیار روشنی را در بازار هنری جهانی رقم زده است. ظاهراً چاقوکشی همچنان ادامه خواهد داشت! [نتفلیکس حداقل حق انتشار یک فیلم دیگر از چاقوکشی را دارد. در سپتامبر ۲۰۲۲، جانسن قصدش را برای ساخت فیلم بعدی اعلام کرد. اواخر همان ماه، کریگ و جانسن هر دو به طور جداگانه اعلام کردند که تا زمانی که هر دو با هم مشارکت داشته باشند، به ساخت فیلمهای بیشتر در این مجموعه ادامه خواهند داد. در نوامبر ۲۰۲۲، جانسن گفت که در حال آماده شدن برای نوشتن فیلم سوم است و… خدا به خیر کند! خُب، همیشه در فیلم سوم کار به خیر و خوشی پیش نمیرود!] نظر شما چیست؟! فیلم بعدی را هم نگاه میکنید؟! «پیاز شیشهای: یک چاقوکشی اسرارآمیز» در حالی آغاز میشود که کریگ در نقش یک کارآگاه عجیب و غریب به نام بلانک، شباهت کاملی با هلمزی قرن بیست و یکمی دارد که واتسون را هم به همراه دارد [نقش کوتاهی که هیو گرانت بازی میکند] در واقع، دو فیلم «چاقوکشی» گرچه حاوی نگاهی پستمدرن به رمانهای آگاتا کریستی هستند با این همه، هر چه که میگذرد شخصیت اصلی به هلمز، نزدیک و نزدیکتر میشود!