مجله نماوا، علیرضا نراقی
هیچ روایتی یکه، منفرد و تک ساحتی نیست چرا که هر رخدادی در بافتی از روایتهای مختلف معنا میشود که بسیار پیشتر از آن رخداد آغاز شدهاند و پس از واقعه نیز ادامه پیدا میکنند. کنار هم قرار گرفتن هرچه بیشتر تکههای مختلف و منظرهای دخیل در رخداد است که تصویر بزرگتر و دقیقتری را پیش چشم ما میگذارد و از رخداد قصه میسازد. هیچ قصهای با رخداد ساخته نمیشود بلکه با بافت برسازنده آن رخداد است که شکل میگیرد و به واسطه بافت روایی است که وسعت و شاملیت قصه را مییابد. در سینمای مستند هم اینگونه است که در یک فیلم با یک واقعیت و رخداد روبرو نیستیم اگر چه بیشتر مستندها درباره یک رخداد یا واقعه هستند، اما همواره در اتصال با واقعیات دیگر و روند ممکن شدن و تحقق آن رخداد یا واقعه است که بافت روایی و معنادار پدید میآید.
مستند «پرتقال ممنوعه» ساخته پدرو گونزالس برمودز در سال ۲۰۲۱ در ظاهر درباره چالش نمایش فیلم دورانساز و شاهکار برآشوبنده استنلی کوبریک یعنی «پرتقال کوکی» در اسپانیای دهه ۷۰ است، اما به میانجی چالش نمایش «پرتقال کوکی» ما شرایط سیاسی یک کشور، وضعیت فرهنگی و اقتصادی یک شهر( وایادولید)، یک تحول فرهنگی و یک تغییر سیاسی بزرگ و البته یک دوران را میبینیم و در کنار این بافت پیچیده و گسترده سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، بر ارزشهای ذاتی خود اثر متمرکز میشویم و رویکرد و طرز کار مؤلف آن را بهتر میشناسیم. تمام اینها در یک روایت منسجم بهم میآمیزند و قصهای حقیقی را در ذهن ما شکل میدهند. مستند «پرتقال ممنوعه» از خرده روایتهایی تشکیل شده که هر کدام در محدوده خود کلان روایتی از یک کشور و حتی یک قاره را میسازند، اما در کنار هم اینجا در این فیلم بافتی جامع را تشکیل میدهند برای گفتن داستان رابطه یک فیلم با یک دوران.
«پرتقال کوکی» علیه فاشیسم
دیکتاتوری فاشیستی فرانکو در اسپانیا قدرتی مطلق دارد و به شدت سینما را کنترل میکند. حکومت تحت یک سانسور وسیع بر نمایش فیلم و به طور کلی خوراک فرهنگی مردم اسپانیا نظارتی سخت و فراگیر دارد. فیلم «پرتقال کوکی» ساخته استنلی کوبریک تنها فیلمی نیست که در این نظام سیاسی ممنوع میشود، اما فیلمی است که با ممنوعیت و سپس اجازه نمایش داده شدنش در یک شهر مذهبی نابرخوردار در اسپانیا به نام وایادولید واقعیت را تغییر میدهد و یک نظم اخلاقی و سیاسی بسته را به چالش میکشد. دولت فرانکو در همدستی با کلیسا از یک فرهنگ سیطرهجو و محافظهکار محافظت میکند و مخاطب را از دیدن هر فیلمی که به گفته و خوانش آنها حاوی «فساد اخلاقی» باشد محروم میسازد. اما «پرتقال کوکی» در بنیادن خود درباره فساد اخلاقی، خشونت افسارگسیخته و نسبت سازنده اینها با قدرت برای کنترل و سرکوب مردمان است. «پرتقال کوکی» نشان میدهد که چگونه قدرت، شرارت را به ابزاری برای تقویت نظم سیاسی، اخلاق عقبمانده و تسلط عمومی تبدیل میکند. همین رویکرد هم نمایش این فیلم را برای رژیم فاشیستی و تک قدرتی فرانکو با ارزشهای محافظهکار کاتولیکی، غیر قابل تحمل میکند.
گستردگی و انسجام در روایت حقیقت
همانطور که گفته شد «پرتقال ممنوعه» از چند روایت متفاوت به سمت واقعه نمایش فیلم در ۱۹۷۵ حرکت میکند: خود فیلم «پرتقال کوکی»، وضعیت اسپانیا در زمان فرانکو، وضعیت اقتصاد و توسعه در شهر وایادولید و نفوذ مذهب کاتولیک و اخلاق سختگیرانه مسیحی در آن، جایگاه و اهمیت پایگاههای روشنفکری -از جمله دانشگاه- در فضای فرهنگی شهر، جایگاه سینما در این شهر و به طور کلی اسپانیا به عنوان مهمترین سرگرمی و فراتر از آن پایگاهی برای اندیشه متفاوت و پرورش ایدههای تازه در میان جوانان، سیر تحول جشنواره فیلم مذهبی در شهر به سمت نمایش آثار هنری بزرگ و البته استنلی کوبریک، شخصیت او و کمالگرایی وسواسگونه و گاه جنونآسایش در روند تولید و نمایش فیلمهایش. راوی فیلم یکی از نکات بسیار با اهمیت کار است.
فیلم با صدای مالکوم مکداول بازیگر نقش اصلی «پرتقال کوکی» (الکس) روایت میشود، به همین دلیل درهم آمیزی داستان درونی «پرتقال کوکی» و روند تولید آن با کشمکشهای نمایش آن در اسپانیا پس از حدود پنج سال قوام مییابد و باورپذیر میشود. در خلال این روایت، فیلم مصاحبههای متنوعی دارد با دست اندرکاران و مدیران جشنواره وایادولید و نمایش فیلم در سینما و همچنین برخی از بینندگان آن نمایش ویژه.
با اینکه در این گفتوگوها روندی سیال از مسائل زیباشناسانه و نقد هنری، تا مسائل سیاسی و تاریخی و همچنین شرح وقایع و کارکرد فردی و معنایی فیلم برای افراد مورد توجه قرار میگیرد، فیلم روایت خود را از این اثر تا به امروز ادامه میدهد و واکنش جوانان امروزی را که چیز زیادی درباره آن نمیدانند، قبل و بعد از دیدن آن، مورد بازنمایی و بررسی قرار میدهد. اما در این وسعت روایی هیچگاه «پرتقال ممنوعه» از انسجام، ریتم و ایجاز خارج نمیشود. فیلم حاوی هیچ لحظه اضافی یا پِرتی نیست و ساختمانی قدرتمند و غنی در ساخت بافت روایی خود دارد. در زمانی کمتر ۷۸ دقیقه «پرتقال ممنوعه» به تصویری بزرگ و نسبتاً دقیق از یک دوران و یک جامعه بدل میشود و یک روایت کامل از تحولات پدید آمده به واسطه یک فیلم در قرن پرتلاطم بیستم را نمایش میدهد.
اینکه فیلم علاوه بر همه اینها به موضوع افول بلندپروازی و عظمت در سینما میپردازد از نکات جالب توجه آن است. تقریباً از کارشناس تا علاقهمند به سینما هم نظرند که دیگر در سینمای امروز فیلمی مثل «پرتقال کوکی» ساخته نخواهد شد. دیگر آن حد از کمالگرایی هنری، بینش و عظمت در سینما یافتنی نیست، پس به نوعی «پرتقال ممنوعه» علاوه بر نمایش اوج اثربخشی سینما نمایانگر افول این هنر در قرن حاضر نیز هست. جایی که دیگر عظمت جایی ندارد و فیلمها محتوای تاریخ را دگرگون نمیکنند.