مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

ایوان ریچل وود حس می‌کند در هر فصل سریال علمی تخیلی «وست‌ورلد» (Westworld) نقش شخصیتی متفاوت را بازی کرده است.

او در فصل اول سریال اچ‌بی‌او در نقش دولورس، یک دختر ساده روستایی ظاهر شد، یک روبات «میزبان» که برنامه‌ریزی  شده یک شخصیت مطیع در پس‌زمینه باشد تا برای سرگرم شدن مشتریان یک پارکِ با فناوری پیشرفته، مورد محافظت یا حمله قرار گیرد. دولورس در فصل دو از قید و بند برنامه‌نویسی خود رها و به وایت، خویشتن دیگر خود که زنی به‌مراتب خشن‌تر است تبدیل می‌شود و رهبری قیام روبات‌ها علیه انسان‌ها/برنامه‌نویسان خود را به عهده می‌گیرد. فصل سوم، دوگانگی دولورس و نسخه کپی او را که در قالب شارلوت هیل (تسا تامپسون) ساخته شده، به تصویر می‌کشد؛ و حالا در فصل چهارم «وست‌ورلد» که پخش آن از ۲۶ ژوئن ۲۰۲۲ شروع شد، وود نقش یک شخصیت کاملاً متفاوت را بازی می‌کند.

«وست‌ورلد»
ایوان ریچل وود و آریانا دبوز

دولورسِ وود در جریان وقایع فصل سوم درگذشت، اما بازیگر ۳۴ ساله آمریکایی در فصل جدید با بازی در نقش کریستینا، نویسنده‌ای که ظاهراً در نسخه‌ای از آینده شهر نیویورک زندگی می‌کند، بازگشته است. (بخش‌هایی از فصل چهارم در داخل و اطراف منهتن ازجمله های لاین تصویربرداری شد.) آریانا دبوز که امسال برای بازی در فیلم «داستان وست ساید» برنده اسکار شد، نقش هم‌اتاقی کریستینا را بازی می‌کند و جیمز مارسدن که شخصیت تدی با بازی او در فصل دوم درگذشت، به سریال بازگشته است و حالا نقش مردی باشخصیت را بازی می‌کند که با کریستینا قرار می‌گذارد. تامپسون، تندی نیوتون، آرون پل، جفری رایت، اد هریس و آنجلا سارافیان، از دیگر بازیگرانی هستند که نقش خود در فصل‌های قبلی را تکرار کرده‌اند.

داستان فصل چهارم هفت سال پس از پایان فصل سوم روی می‌دهد و از آن به‌عنوان «ادیسه‌ای تاریک درباره سرنوشت زندگیِ دارای قدرت احساس روی زمین» توصیف می‌شود. این فصل شامل یک شهربازی است که از نسخه رمانتیک مافیای آمریکایی در دهه ۱۹۳۰ الگوبرداری شده است.

بخشی از پازل جدید

اما این که چرا کریستینا شبیه دولورس با بازی وود و نقش ماردن شبیه تدی است، دلیلی مرموز دارد. وود می‌گوید: «شخصیت من در این فصل خیلی انسانی‌‌تر است، بنابراین برای من سرگرم‌کننده بود. اگرچه، این لزوماً تائید نمی‌کند کریستینا درواقع یک انسان است. این بخشی از پازل جدید است.»

ایوان ریچل وود

وود اضافه می‌کند: «فکر می‌کنم بیشتر مردم وقتی سریال را می‌بینند به این فکر می‌کنند که “ای‌کاش من یک میزبان بودم” و فکر می‌کنم شخصیت من در فصل چهارم آسیب‌پذیر و تا حدی انسانی است.»

فصل تازه «وست‌ورلد» شخصیت‌های مختلف را خیلی دور از جایی که قبلاً بوده‌اند، چه ازنظر ذهنی یا جسمی یا هر دو بازمی‌گرداند. برای وود عجیب بود که مجبور نبود در خاک و خُل بازی کند، با اسلحه شلیک کند یا در صحنه‌های مبارزه ظاهر شود.

او اذعان می‌کند: «معمولاً هر فصل این سریال ازهرجهت ازنظر جسمی فوق‌العاده توان‌فرساست و من در این فصل احساس می‌کردم که کریستینا آدمی است که خیلی اهل معاشرت نیست. او یک نویسنده تنهاست که تلاش می‌کند در یک شهر بزرگ گلیم خود را از آب بیرون بکشد.»

وود می‌گوید خداحافظی با دولورس در «وست‌ورلد» برای او «تلخ شیرین» بود، اما اضافه می‌کند فراموش کردن اتفاقاتی که در گذشته روی داد و یک شروع تازه، «به نظر یک تلاش هیجان‌انگیز است.»

«وست‌ورلد»

وود توضیح می‌دهد: «به‌نوعی احساس می‌شود که من در هر فصل نقش یک شخصیت متفاوت را بازی می‌کنم، چون دولورس دائم تکامل پیدا می‌کند و ما همچنان جنبه‌های مختلف او را می‌بینیم و تجربیات او روش‌های مختلف او را شکل می‌دهند.»

وود اضافه می‌کند برخی از رفتارهای کریستینا را با الگو گرفتن از لیزا جوی یکی از خالقان سریال (در کنار جاناتان نولان) طراحی کرد. خود جوی به شوخی می‌گوید چون زیاد از دستانش استفاده می‌کند، وود از او تقلید کرد.

جوی ادامه می‌دهد: «اما این فصل یک نکته دیگر دارد، این که خیلی به ایوان نزدیک است و وقتی شخصیت او می‌خندد، بیشتر با او احساس نزدیکی می‌کنم و این خیلی انسانی و سرزنده و کاملاً متفاوت با خنده‌های دولورس است.»

وود با این حرف موافق است و می‌گوید: «دقیقاً همین‌طور است. حتی اعضای گروه تولید از دیدن من، درواقع شخصیت من که لبخند می‌زند و می‌خندد، شوکه شده بودند.»

با وجود آنچه وود درمورد شخصیت خود می‌گوید، با توجه به ویژگی‌های سریال «وست‌ورلد» به نظر نمی‌رسد کریستینا کاملاً متفاوت با دولورس باشد.

«وست‌ورلد»
آرون پل

دولورسِ وود ممکن است در پایان فصل سوم، ظاهراً پس از پاک شدن حافظه خود، مرده باشد، اما معنایش این نیست که نمی‌تواند به نحوی برگردد و کریستینا هویت واقعی خود را درک نمی‌کند، ضمن این که بازگشت مارسدن به فصل جدید و دوستی او با کریستینا نشان می‌دهد باید منتظر اتفاقات دیگری باشیم.

تکرار تاریخ

وود تائید می‌کند دولورس و کریستینا شباهت‌هایی دارند. ما قبلاً بخشی از آن را در آنونس‌های فصل چهارم دیده‌ایم. کریستینا هر روز به شکلی شبیه دولورسِ گرفتار یک دور باطل در پارک قدیمی وست‌ورلد از خواب بیدار می‌شود و داستانی که او حالا می‌نویسد تا حدی شبیه پیش‌داستان دولورس است. این اتفاقی بود؟

«وست‌ورلد»
تندی نیوتون و آرون پل

جوی توضیح می‌دهد: «ما علاقه‌مند بودیم ببینیم تاریخ چطور خود را تکرار می‌کند، یا حداقل چگونه در گذر زمان با خودش هم‌قافیه می‌شود. فکر می‌کنم هرچه داستان ما جلوتر رفت، نگاه ما از حالت اساساً مبتنی بر میزبان در اپیزودهای اول سریال به شکاف بیشتر بین میزبان‌ها و انسان‌ها تغییر کرده است. درواقع ما به‌نوعی نگاه روایت را عوض کردیم. ما در اینجا تلاش می‌کنیم شباهت‌ها و تفاوت‌های بین دو گونه را بررسی کنیم و برای این کار، اشاره به شیوه‌ای که در آن همه، حتی انسان‌ها در این چرخه‌ها زندگی می‌کنند و خود را گرفتار می‌بینند و به نظر ناتوان از تغییر شرایط یا حتی رفتارهایی هستند که درمورد خودشان نمی‌خواهند یا دوست ندارند، مفید است. این یک مضمون تکرارشونده است، فقط از زاویه‌ای متفاوت آن را کاوش می‌کنیم.»

وود اشاره می‌کند: «کریستینا در این دنیای پیش‌پاافتاده‌ که در آن زندگی می‌کند، آرزوی زیبایی، عشق و شعر را دارد. او مانند دولورس این توانایی را دارد که متوجه نقصی در دنیای خود شود و به لحاظ ذهنی آن را زیر سؤال ببرد… در این فصل استعاره‌های زیادی درباره تئوری توطئه را شاهد هستیم، مثلاً این که آیا فکر کردن به چیز دیگری که در زیر سطح اتفاق می‌افتد و ما باید سؤال کنیم، دیوانه‌تر است یا این که چیزها را همان‌طور که هست بپذیریم و هرگز چیزی را زیر سؤال نبریم؟ فکر می‌کنم کریستینا در شروع این فصل خودش را در این جایگاه می‌بیند.»

وقتی کریستینا را اولین بار ملاقات می‌کنیم، او یک نویسنده و یک قصه‌گوست و برای یک شرکت بازی کار می‌کند، اما به گفته وود، «واضح است یک جای کار ایراد دارد و قرار است اتفاقی بیفتد، چون او تماس‌های تلفنی جنون‌آمیزی از یک غریبه دارد که کریستینا و داستان‌هایش را به واقعی بودن و این که روی آدم‌های واقعی تأثیر می‌گذارد، متهم می‌کند؛ بنابراین فکر می‌کنم این یکی از چیزهای سرگرم‌کننده است که به‌نوعی آشکار می‌شود – این که این فصل سؤال‌های برای ما به همراه دارد، ازجمله چه اتفاقاتی می‌افتد. کریستینا کیست؟ ما کجا هستیم؟ در چه زمانی هستیم؟ و نقش او چیست؟»

شانس خروج از دور باطل چقدر است؟

درنهایت با اذعان به این که تاریخ خود را تکرار می‌کند، آیا شخصیت‌های «وست‌ورلد» – چه انسان و چه میزبان – این شانس را دارند که بتوانند از دور باطل خود خارج شوند و تغییر و پیشرفتی را که به‌شدت به دنبال آن هستند تجربه کنند؟

«وست‌ورلد»
اد هریس

جوی می‌گوید: «وقتی خیلی چیزها می‌توانند ثابت بمانند، ما چه جنبه‌ای از زندگی و جامعه‌ خود را می‌توانیم تغییر دهیم؟ به نظر می‌رسد برای رسیدن به توافق مورد نیاز برای حرکت روبه‌جلو و زندگی با هم به‌عنوان یک گونه مشکلات زیادی داریم و خنده‌دار است چون منطق را نادیده می‌گیرد، اما سیستم‌های جهان، بوروکراسی‌های مختلف، چرخه‌های مختلف که جامعه در آن قرار دارد و چرخه‌های کوچک مختلف که افراد در آن قرار دارند، اغلب می‌توانند مانع تغییر شوند، مهم نیست ما چقدر به دنبال تغییر هستیم ​​یا چقدر ازنظر فکری می‌دانیم که باید برای رسیدن به آن تلاش کنیم؛ و واقعاً سؤال مرتبط با میزبان‌ها و انسان‌ها این است که ما چقدر می‌توانیم خود را از دست خودمان نجات دهیم؟ چقدر می‌توانیم از محدودیت‌هایی که داریم فراتر برویم و از اشتباهات خود درس بگیریم؟»

منبع: اینترتینمنت ویکلی، نیوزویک، گیزمودو

تماشای این سریال در نماوا