مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
اگرچه عامه مردم ممکن است هنوز ساندرا بولاک را بهعنوان یک ملکه کمدی قابل درک و دوستداشتنی بشناسند، بازیگر ۵۷ ساله بارها و بارها ثابت کرده است که راه خود برای رسیدن به یک درام را میشناسد. از این گذشته، او نه یک بار بلکه دو بار برای دو نقشآفرینی دراماتیک دلخراش – «جاذبه» و «نقطه کور» – نامزدی اسکار به دست آورد و برای فیلم دوم برنده اسکار بهترین بازیگر زن شد. پس جای تعجب ندارد که بولاک در «نابخشودنی» (The Unforgivable)، فیلم درام جدید نتفلیکس بار دیگر در یک نقش متفاوت با تیپ شناختهشده خود ظاهر شده، اما این بار او در نقش یک محکوم که به قتل بیرحمانه یک افسر پلیس اعتراف کرد، خیلی بیپردهتر و جسورانهتر از همیشه است.
«نابخشودنی» دو سال پس از آن میآید که یکی دیگر از نقشهای اصلی بولاک برای نتفلیکس با واکنشهای زیادی روبرو شد. دفعه قبل برای کار او در فیلم ترسناک و پسا آخرالزمانی «جعبه پرنده» بود که یک نوع متفاوت از داستانی درباره بقا را روایت میکند.
«نابخشودنی» به کارگردانی نورا فینگشایت کارگردان و فیلمنامهنویس آلمانی – با فیلمنامهای از پیتر کریگ، هیلاری سایتس و کورتنی مایلز – اقتباسی سینمایی از مینی سریال بریتانیایی «نابخشوده» است که در ۲۰۰۹ پخش شد. در فیلم، ما با شخصیت بولاک، روث اسلیتر، در روزی آشنا میشویم که پس از ۲۰ سال از زندان آزاد میشود. ظاهراً او به خاطر حسن رفتار زودتر از موعدی که قرار بوده به جامعه بازگشته است، اگرچه شما این را از آن نگاه همیشه خیره او متوجه نمیشوید. وقتی افسر آزادی مشروط به او اطلاع میدهد که دیگر مجاز به استفاده از مواد مخدر، نوشیدن الکل، رفتن مکرر به بار، داشتن اسلحه یا معاشرت با افراد دیگری که سابقه کیفری دارند، نیست، در چهره او هیچ واکنشی نمیبینیم. وقتی یکی از مستأجرهای خوابگاه درب و داغون زندانیان سابق برای روث که دارد دوش میگیرد قلدری میکند – چون بیشتر از ۱۰ دقیقه مهلت خود در حمام بوده است – روث ابایی ندارد که او را به طرف دیوار هل بدهد. روث یک پتیاره سرسخت است و بولاک او را شبیه کسی با این ویژگی بازی میکند.
درحالیکه روث تلاش میکند زندگی خود را از میان خاکستر بازسازی کند، آرامآرام به سمت او کشیده میشوید و پشت او درمیآیید، اما در عین حال از او میترسید؛ و برای سازندگان فیلم، به تصویر کشیدن یک شخصیت غیرقابل دسترس مانند روث از طریق یکی از قابل دسترسترین بازیگران آمریکا، هم یک چالش و هم یک موهبت بود. فینگشایت درباره نقشآفرینی بولاک در فیلم خود میگوید «این یک تناقض شگفتانگیز است که چنین بازیگر دوستداشتنی داشته باشید که نقشی تا این اندازه سخت را بازی میکند و بعد آن را با چیزی بسیار متوازن و باورپذیر ترکیب میکند».
گراهام کینگ، تهیهکننده «نابخشودنی» با این نظر موافق است و اضافه میکند: «چقدر برای تماشاگران جالب خواهد بود که ساندرا بولاک را در نقش شخصیتی کشف کنند که به خاطر کشتن یک پلیس پس از ۲۰ سال از زندان بیرون میآید. این باورکردنی است؟» کینگ برای این که کمک کند نقشآفرینی بولاک در قالب یک زن سرسخت قابل باور باشد، به او پیشنهاد کرد تا جایی که امکان دارد شخصیت خود را تودار و کمحرف بازی کند. کینگ میگوید: «یادم میآید به او گفتم، “همین که دهانت را باز میکنی، تنش از صحنه دور میشود، چون صدای تو خیلی آرامبخش و تسکیندهنده است. تو دوران کاری خود را بر مبنای این ویژگی ساختی و حالا ما به برعکس آن نیاز داریم.”»
از سوی دیگر، بولاک احساس میکرد که شخصیت روث تا حد زیادی بخشی از شخصیت اوست، جنبهای که بهندرت توانست به دنیا نشان دهد. او میگوید: «شخصیت من در این فیلم هیچچیز جذابی ندارد. میدانم مردم خواهند گفت، “اما این ساندرا بولاکی نیست که ما میشناسیم و دوست داریم.” اما همین است. در اینجا هیچچیز من دروغ نیست. فقط به خودم اجازه دادم آن را نشان دهم و آن را از طرف افرادی نشان میدهم که دوستشان دارم و میپرستم، کسانی که درباره آنها فیلمی ساخته نمیشود.»
بولاک که بهعنوان تهیهکننده نیز با این پروژه همکاری کرده است، برخی از انگیزههای خود برای کار در این نوع فیلمها را توضیح میدهد و میگوید این فقط به خاطر علاقه او به داستانهای جنایی واقعی نیست، بلکه طبیعت و روحیه پشت آن است. «من همیشه در جستجوی پروژهای هستم که در آن قابل مشاهده باشید، در دسترس باشید، جایی که تماشاگر را به سمت تجربهای بکشاند. من آن جنبه و قطعات پازل را که برای توضیح آن باید کنار هم قرار گیرند، دوست دارم.»
روث دوران حبس خود را میگذراند و دوباره وارد جامعهای میشود که از بخشش گذشته او امتناع میکند. تنها امید او برای رستگاری، در مواجهه با قضاوت شدید جایی که زمانی آن را خانه مینامید، پیدا کردن خواهر کوچکتری است که مجبور شد او را ترک کند.
بولاک میگوید که در تحقیقات خود برای نقش روث با چند زن آشنا شده است که سیستم زندان را میگذراندند. «سه زن بودند که در زندان با آنها آشنا شدم. یکی از آنها قرار بود فوراً آزاد شود، یکی یک سال از حبسش مانده بود و سومی قرار نبود آزاد شود، اما امید داشت بیرون بیاید. میتوانستی در چهره آنها ترس و آسیب روحی و زرهی را که برای محافظت از خود ساخته بودند، ببینی.»
«نابخشودنی» که تولید مشترک آمریکا، بریتانیا و آلمان است، از ۲۴ نوامبر ۲۰۲۱ به طور محدود در سینماهای آمریکا اکران شد و از ۱۰ دسامبر از طریق نتفلیکس به طور آنلاین در دسترس قرار گرفت. با وجود استقبال تماشاگران و امتیاز نسبتاً خوب آنها به فیلم در آیامدیبی (که در حال حاضر ۷.۲ از ۱۰ بر مبنای حدود ۲۷ هزار رأی است)، واکنش منتقدان سینما به «نابخشودنی» مطلوب نبوده است – فیلم در حال حاضر بر مبنای ۶۴ نقد نوشتهشده در وبسایت جمعآوری نقد راتن تومیتوز، از ۱۰۰ تنها ۳۹ درصد آرای مثبت را دارد – اما بیشتر منتقدان موافق هستند که نقشآفرینی بولاک در فیلم متقاعدکننده است.
وینسنت دونافریو، جان برنتال، ریچارد توماس، لیندا اموند، اشلینگ فرنچوزی، راب مورگن و وایولا دیویس از دیگر بازیگران فیلم «نابخشودنی» هستند.
فینگشایت میگوید حضور بازیگرانی که خیلیها از آن ستاره هستند، کار او را بهعنوان کارگردان خیلی آسانتر کرد. «میگویند وقتی بازیگران خوبی دارید زندگی آسان است و حالا من میتوانم بگویم که این حقیقت دارد. واقعاً همینطور است. البته این مسئولیت زیادی را بر دوش من بهعنوان کارگردان میگذارد، چون در این صورت باید مطمئن شوم از این قابلیت بهدرستی استفاده میکنم و جادوی آنها این نیست که فیلمسازی به کیفیت نقشآفرینیها نرسد، اما این چالش بزرگ و چیزی است که من درمورد این شغل دوست دارم.»
کارگردان آلمانی که «ضد سیستم»، اولین فیلم بلند داستانی او در ۲۰۱۹ در جشنواره فیلم برلین برنده جایزه آلفرد بائر شد و نماینده آلمان در بخش اسکار فیلم بلند بینالمللی بود، به این موضوع اشاره میکند که برای سازندگان «نابخشودنی» مهم این بود همه خانوادههایی که در اطراف روث به تصویر کشیده میشوند، آینهای از جامعه باشند و زندگی بسیار متفاوتی داشته باشند. او میگوید: «شما خانواده اینگرام با بازی وایولا و وینسنت را دارید که آشکارا ثروتمندترین خانواده هستند. پس از آن، مالکومها را دارید که بیشتر شبیه یک خانواده حومه شهری از طبقه متوسط هستند. آنها بسیار مراقب هستند و به دخترشان علاقه دارند، اما در عین حال که از او محافظت میکنند، آسیبهایی نیز به او وارد میکنند. بعد شما برادران ویلن را دارید که بیشتر از همه در تقلا هستند و پس از سالها هنوز نتوانستهاند با از دست دادن پدر پلیس خود کنار بیایند.»
فینگشایت اضافه میکند: «ما فکر کردیم مهم است که همه آن جنبههای مختلف را نشان دهیم و البته شما روث را دارید که از زندان بیرون میآید و وارد آزادی میشود و باید اساساً زندگی را از اول از جایی شروع کند که همه او را قضاوت میکنند و هیچکس او را نمیبیند. کسی به حرف او گوش نمیدهد.»
آیا تجربه مادر بودن، واقعاً به بولاک کمک کرد با روث بهعنوان یک شخصیت و سفر او در این فیلم ارتباط برقرار کند؟ او پاسخ میدهد: «فکر میکنم وقتی مادر میشوی، همهچیز را از آن چشمها میبینی. میبینی که همهچیز ترسناکتر و هولناکتر است. همهچیز. گمان میکنم تا پایان فیلم این مسئله نمایان میشود. داشتم به نسخه تدوینشده نگاه میکردم و گفتم: “وای خدای من، ما عملاً این سؤال را میپرسیم که “چه چیزی باعث میشود کسی یک مادر باشد؟” پدر و مادر بودن همیشه حق مادرزادی نیست. خون آنطور که افسر آزادی مشروط در فیلم میگوید، شما را به خانواده تبدیل نمیکند و اینجا زنی جوان را داریم که پیش از آن که به زندان بیفتد مجبور است مراقب کودکی باشد که بیش از هر چیز دوستش دارد، کسی که خواهر اوست، اما به خاطر سن روث و سن کودک، حس مادری نسبت به او دارد.»
منبع: دیسایدر (آنا منتا)، کامینگسون (تایلر تریز)