مجله نماوا، نغمه خدابخش
یازدهم آگوست ٢٠١۴ دنیای سینما با خبر خودکشی بازیگر توانا و کمدین محبوب شوکه شد. «رابین ویلیامز» با سه دهه فعالیت حرفهای در سن ۶٣ سالگی در خانهاش خود را حلقآویز کرد؛ خبری که دستیار و همسرش آن را تایید کردند. نظریههای متفاوتی درباره خودکشی بازیگر سرشناس هالیوود وجود داشت و رسانهها هر لحظه خبر و شایعه جدیدی را علت خودکشی رابین اعلام میکردند. اختلالات روانی ناشی از مصرف مواد مخدر یا الکل، ورشکستگی، تنهایی، افسردگی، دو قطبی بودنش و در نهایت بیماری پارکینسون.
یک سال پس از درگذشت رابین همسرش «سوزان اشنایدر» پس از تحقیقاتی که انجام داده در گفتگو با رسانهها علت اصلی مرگ رابین را توضیح میدهد. مبتلا شدن رابین در یک سال آخر عمرش به بیماری مغزی ناشناختهای که حتی خود او و همسرش نیز اطلاعی از آن نداشتند. شش سال بعد در سال ٢٠٢٠ «تایلر نوروود» به پیشنهاد سوزان، مستند «آرزوی رابین» را میسازد و اینگونه به همه شایعات درباره علت خودکشی رابین پایان میدهد.
مستند «آرزوی رابین» به شکل کلی و کامل زندگی شخصی و حرفهای قهرمانش را به تصویر میکشد. سوزان اشنایدر روایتگر اصلی زندگی اوست و اطرافیان رابین از جمله همسایگان، دوستان و همکارانش در مورد او سخن میگویند تا جنبههای مختلف زندگی رابین را به نمایش بگذارند.
فیلم با حرکت دوربین از نمای لانگ شات طبیعت شروع شده و آرام به فضای شهری نزدیک میشود در این بین صدای رابین و در دو نمای متفاوت چهره رابین دیده میشود که روبروی دوربین در حال مصاحبه است «میدونین اون لحظه ای که ده هزار نفر دارن از خنده ریسه میرن و کیف میکنن مغزتون داره چکار میکنه؟ انتقال دهندههای عصبیتون دارن چه کارمیکنن؟ میدونین مغز انسان یه غده یک و نیم کیلویی خارق العاده است…» گویی رابین میخواهد با توضیح در مورد عملکرد مغز از بیماریای که به آن دچار بوده حرف بزند! دوربین به خانه رابین میرسد، صدای رابین قطع شده و موسیقی تاثیر سکوت غمانگیز خانهی او را به مخاطب منتقل میکند. این آغاز بهترین انتخاب برای همراه کردن بیننده است، یک شروع کنجکاوی برانگیز.
در طول فیلم به موفقیتهای او در عرصه بازیگری از جمله کسب جایزه اسکار و گلدن گلوب اشاره میشود اطرافیانش از هوش و استعداد عجیب او، از مهربانیها و نوع دوستیهایش، از خلاقیتها و بداههگوییهای او در حین فیلمبرداری و از تبحر او را در اجرای استندآپ کمدی در سالهای اول فعالیت هنریاش میگویند که هر کدام در نوع خود جذاب است.
همسرش از زندگی عاشقانهشان، خصوصیات اخلاقی، شور زندگی و مهمتر از همه علائم بیماریای که از آن بیاطلاع بودند حرف میزند. سوزان بعد از مرگ رابین به تحقیق در مورد علت اصلی مشکل رابین میپردازد. تشخیص پزشک معالج رابین بیماری پارکینسون بوده که رابین قبل از مرگش آن را بازگو و رسانهای نکرده بود. سوزان با تحقیقات مفصل به کمک پزشکان حاذق درمییابد که رابین از بیماری زوال عقلی لویی بادی رنج میبرده، توهم، بیخوابی، پارانویا، تفکر هذیانی، افسردگی، ترس، اضطراب از جمله علائم اصلی آن و یک بیماری کشنده است و مشخص میشود خودکشی رابین عملی ناخواسته ناشی از بیماریاش بوده است.
Dementia with Lewy Bodies(DLB)دومین بیماری مغزی پس از آلزایمر است که نورونهای مغز را از بین برده و موجب توهمزایی و زوال تدریجی عقل و اختلالات حرکتی فرد میشود. یک پایان تلخ برای فرد مبتلا.
از جمله نکات قابل توجه فیلم آگاهسازی مخاطب در رابطه با این بیماری است؛ هدفی که سوزان مدنظر داشته تا مردم از این طریق این بیماری را بشناسند. پزشکان و متخصصانی در فیلم حضور دارند که از این بیماری مهلک سخن میگویند و علت و عوارض آن را بازگو میکنند.
از دیگر نکات قابل توجه فیلم استفاده از تصاویر متعدد و فیلمهایی است که رابین در آنها حضور دارد. سکانسهایی چون اجرای زنده او روی صحنه به مدت زیاد و به شکل بداهه، پشت صحنه فیلمبرداری در فیلمهای متفاوت و تک سکانسهایی از فیلمهایی که در کارنامه هنری او وجود دارد.
دوربین یکی از شخصیتهای اصلی «آرزوی رابین» است. در هنگام مصاحبه با افراد مختلف مانند شنوندهای سراپا گوش است، در صحنههایی به جای رابین قرار گرفته و گویی از چشم او به گونهای وهمآمیز به اطراف مینگرد، تلو تلو میخورد و سرگیجه آزارش میدهد، در پلانهایی با قرار داشتن روی دست فیلمبردار، حس لحظه را به بیننده منتقل میکند.
«آرزوی رابین» فیلم خوش ساختی است برای علاقهمندان به نقشآفرینی بازیگر فیلمهای ماندگاری چون «انجمن شاعران مرده» شبی در موزه» «بیخوابی» و…
پایان فیلم نیز چون آغازش غافلگیر کننده است. آرزوی رابین در صفحه اول کتابی که در کشوی کنار تختش وجود داشته و همیشه آنرا مطالعه میکرده با دست خط رابین نوشته شده است!