مجله نماوا، مینو خانی

فیلم مردی برای تمام فصول داستان پای‌مردی سر توماس مور (پل اسکافیلد)، قاضی، مشاور و سپس صدراعظم هنری هشتم، پادشاه پر حاشیه انگلستان در سده شانزدهم است که حاضر نمی‌شود متارکه و سپس ازدواج مجدد پادشاه را تایید کند. چرا که متارکه اقدامی علیه قوانین کلیساست. ولی پادشاه که خواهان داشتن پسر و جانشین است، از کلیسای واتیکان تبعیت نمی‌کند و کلیسای مرکزی خود را تاسیس می‌کند و عنوان پاپ را نیز برای خود برمی‌گزیند تا همه را مجبور به اطاعت و پیروی از خود کند و به اقدامات خود، خصوصا ازدواج مجدد رسمیت ببخشد. همه این کار هنری هشتم را تایید و برگه مربوطه را امضا می‌کنند به جز سر توماس مور که تا پای مرگ بر ایده خود که پیروی از کلیسای واتیکان است، می‌ماند. از صدرات خلع و سپس زندانی می‌شود. سیاست سکوت او که نه تایید است و نه مخالفت موثر واقع نمی شود و اطرافیان پادشاه برای اینکه خود را عزیز کنند، با دسیسه چینی او را در همان کلیسای خودساخته پادشاه به کام مرگ می‌فرستند. چون سر توماس مور حاضر نمی‌شود بر خلاف عقیده‌اش که پای‌بندی به اصول کلیسای واتیکان است رفتار کند.

«مردی برای تمام فصول» ابتدا در قالب نمایش‌نامه‌ اثر رابرت بولت بر صحنه تئاتر انگلستان رفت و سپس فرد زینه‌مان، کارگردانی که کارنامه او پر است از فیلم‌هایی در ژانرهای مختلف با موفقیت‌های بسیار، آن را به تصویر کشید. نیازی نیست که بگویم «مردی برای تمام فصول»، یک فیلم تمام عیار است، چرا که موفقیت‌هایش خصوصا با دریافت شش جایزه اسکار، دو جایزه گلدن گلوب و سه جایزه آکادمی فیلم انگلستان تاییدی بر یک فیلم خوش ساخت تمام عیار است. ضمن اینکه پیش از این بسیار درباره این فیلم سخن رفته است.

اما آنچه بهانه نوشتن این نقد است، محتوای آن است؛ محتوایی ازلی-ابدی و جهان‌شمول و آن «زندگی اصیل» است. زندگی اصیل یک نظریه فلسفی است که بنای آن داشتن «معنویت در زندگی» است. به عبارتی، اگر حیات طیبه (زندگی پاک) مصداقی داشته باشد، مصداقش حیاتی است که در آن «عقلانیت» و «معنویت» جمع شده باشد.

درباره «زندگی اصیل»، در کتب آسمانی از جمله قرآن کریم و دیگر آثار بنیان‌گذاران ادیان و مذاهب، آثار عرفا، فلاسفه و روان‌شناسان خصوصا روان‌شناسان انسان‌گرا موارد زیادی را می‌توان به عنوان مصداق و تعریف زندگی اصیل ذکر کرد. یکی از اولین این تعاریف، نظر سقراط، فیلسوف یونانی و اولین فیلسوف اخلاق در غرب است. فلسفه سقراط مبتنی بر دو شعار است: «اول، خود را بشناس و دوم، زندگی نیازموده ارزش زیستن ندارد». بدین‌معنا که انسان در شناخت خود، انتخاب باورها، عقاید و راه و رسم زندگی‌اش باید شناخت به دست آورد و هر آنچه را که به او القا یا تحمیل می‌شود، نپذیرد. از نظر سقراط، زندگی نیازموده، زندگی‌ای است که فرد بدون باور، عقیده‌ای را بپذیرد،کلامی را بر زبان آورد و رفتاری را پیش گیرد.

بنا بر این تعریف، انسان اصیل کسی است که، نه از سر تعبد به، یا اقتداء به کسی، یا تقلید از کسی یا کسانی دیگر، بلکه به نحوی کاملاً خودجوش و با آگاهی آرمانی را برگزیده است و در عمل به هیچ قیمت از آن آرمان دست نمی‌شوید. یعنی هیچ تهدید یا تطمیع، هیچ جاذبه و دافعه اجتماعی و بیرونی در او کارگر نمی‌افتد و او را از پیش‌روی در راه نیل به آن آرمان باز نمی‌دارد.

سر توماس مور، نمونه کسی است که زندگی اصیل دارد، خلع از صدراعظمی، زندگی بدون عایدی مادی، دور شدن از همسر و دختر و زندانی شدن و سخت‌تر شدن روزگار زندان و حتی ترغیب او به حفظ دوستی (آنجا که دوک در جلسه محاکمه به او می‌گوید: به خاطر دوستی این برگه را امضا کن و او در پاسخ می‌گوید: وقتی من امضا کردم، تو به خاطر عمل به وجدانت به بهشت رفتی و من به جهنم، حاضری به خاطر دوستی با من به جهنم بیای؟) هیچ چیز او را از عقیده‌اش منصرف نمی‌کند. چون به حضرت مسیح (ع) و قوانین کلیسا، باور عمیق و پایدار دارد؛ و این باور عمیق را در کلامش هر جا که نیاز است با استناد به کلام انجیل نشان می‌دهد و پایدار است چون هیچ چیز، نه ارعاب و محاکمه و نه ترغیب او را از عقیده‌اش منصرف نمی‌کند.

سر توماس مور، نمونه کسی است که در هر روزگار و هر جایی در جهان لازم است، چون پای‌بند به اخلاقیاتی است که زمان‌مند و مکان‌مند نیست، چون اخلاق و باوری که او به زندگی اصیل دارد، زمان‌مند و مکان‌مند نیست. چون اصول اخلاقی زمان‌مند و مکان‌مند نیستند. داستان سر توماس مور، ازلی-ابدی و جهان‌شمول است.

«مردی برای تمام فصول»، نمونه فیلمی است که هر از گاهی همه ما باید به تماشایش بنشینیم تا یادمان بیاید که زندگی اصیل مبتنی بر اخلافیات و باورهای اصیل یعنی چه؟ تا به خودمان تذکر بدهیم در روزگاری که هر حرفی، هر خبری، بدون فکر، بدون باور، بدون بررسی درستی و نادرستی، مثل علف هرز می‌روید و بین مردم و در صفحات مجازی آنچنان دست به دست می‌شود که تبدیل به باور می‌شود. روزگاری که دیگر هیچ چیز بوی راستی و درستی نمی‌دهد. روزگاری که هرهری مذهب بودن، سبک زندگی شده است. روزگاری که تقلید از دیگران در منش سیاسی، اجتماعی و فرهنگی باب روز است، آن هم در شرایطی که این پیروی از مد، تقلید کردن، زندگی نیازموده داشتن، هیچ نفعی برای بشر امروز ندارد، فقط نباید از غافله عقب بماند. باید رنگ جماعت شود، باید نشان دهد که او هم می‌داند.

«مردی برای تمام فصول» را ببینیم و به خود تذکر دهیم که زندگی اصیل در پیش گیریم، هرهری مسلک نباشیم و زندگی نیازموده را زندگی نکنیم.

تماشای فیلم مردی برای تمام فصول در نماوا