مجله نماوا، علیرضا نراقی
خرافه میتواند به سادگی جای حقیقت را بگیرد و منکر خود را به تمسخر و طرد دچار کند. خرافهگرایی سادهتر از جستجوی طاقتفرسا و گاه محال حقیقت است. عجیب آنکه حتی باور خرافه گاه برای انسان که حیوانی است ناطق و دارای ذهنی تحلیلگر با توانایی نامحدود، سادهتر از پیگیری منطق و باور حقیقت است. شاید همین ناسرانجامی و ابهام حقیقت یا روند اثبات و ابطال مداوماش است که آدمی را به پاسخهای قطعیِ نیازموده و نسنجیده دلبسته میکند. گاه سهمگینی مصائب و سرنوشت را، واقعیت زندگی هر روزه و عادات ملالآور تاب نمیآورند، و آنجاست که ذهن آدمی شروع به کار میکند، وهم میآفریند و وهم را در جانش به جسمیت و اثرات واقعی وا میدارد. انسان تمایل دارد بیعدالتی و مصیبت را به امری فراتر از واقعیت زندگی نسبت دهد. جهان واقعی در سلسلهای از رخدادهای قابل هضم و پیشبینیپذیر صورتبندی میشود، اما نفسِ در هستی پرتاب شدن و اجبارهایی که از بدو تولد تجربه میکنیم در واقعیت توضیح داده نمیشود. انسان سرگردان و راهگمکرده، گیرافتاده و درمانده، ناگزیر از قصهپردازی و اسطورهسازی میشود. اینگونه خود را آرام میکند و از جنون رهایی میبخشد. از دیگر سو علتهای ماورایی آنقدر خارج از کنترل و دور از دسترس هستند که به انسان اندکی آسودگی میبخشند، چون دستکم عذاب تقصیر را تقلیل میدهند.
مستند «محاکمه شیطان» از تولیدات نتفلیکس به کارگردانی کریس هولت از جایی شروع میکند که گویی امری اثبات شده و مورد توافق را بازگو میکند. او از آدمهایی روایت خود را مقدمه چینی و بسط و گسترش میدهد که به چیزی ماورایی باور دارند؛ به تسخیر شیطان، و ما تصور میکنیم که فیلم به مانند یک درام وحشتماورایی سست، موقعیت هراسانگیز خود را بدیهی فرض کرده است. دیوید نوجوانی است که روزی احساسی نامعمول به او دست میدهد و اعمالی عجیب را مرتکب میشود. مادر دیوید و برخی از دیگر اطرافیان او به سبب باورهای پیشینی خود تصور میکنند که او توسط شیطان تسخیر شده است. ما امروز دیوید را میبینیم، وقتی که از نیمه دهه چهارم زندگیاش گذشته و با باوری راسخ معتقد به این است که در سال ۱۹۸۰ تحت تسخیر شیطان قرار گرفته است. حال توسط او، یکی از برادران، خواهرش و نامزد خواهر، با روایت روند مبارزه با شیطان و خنثی کردن تسخیر روبرو هستیم. یک زوج به نام اد و لورن وارن وارد ماجرا میشوند که کارشان ارتباط با ارواح و بیرون راندن شیطان از جان تسخیر شده است. زوجی که بر مبنای تصاویر آرشیوی در فیلم، در دهه هشتاد شهرت زیادی داشتند و کسب و کار خوبی هم از این راه به هم زده بودند. تا اینجا به نظر میرسد با مستندی جنایی، ترسناک و ماجرامحور روبرو هستیم که دستمایه خوبی پیدا کرده تا یک «جنگیر» واقعی را به مخاطب ارائه دهد. از آن دست مستندهای پر طرفدار جنایی که به خصوص در سالهای اخیر مخاطبان زیادی به دست آورده و چند سالی است نتفلیکس سردمدار تولید آنها است. مستندهایی که اگر چه با شخصیتها و ماجراهای واقعی کار میکنند اما به گونهای از برساختههای دراماتیک، رویکردهای پیشینی غیر مستند و چینش خاص رخدادها بهره میبرند که آنچنان به فیلم مستند نمیمانند و تأثیراتشان بیشتر شبیه به فیلمها و سریالهای داستانی تلویزیونی است. با این حال فیلم به طرزی هوشمندانه تنها متکی بر بازسازی عین به عین واقعیت، تصاویر آرشیوی و گفتوگو با شخصیتهای حقیقی درگیر ماجراست. اما گویی تا پایان یک سوم میانی، هیچگاه گفتهها و فرایندهای روایی زیر سؤال نمیرود و خود فیلمساز متکی بر این باور پیش رفته که ارواح و شیاطین وجود دارند و از سر کین ما را تسخیر میکنند. اما این فقط رویه ماجراست؛ به زودی مستند «محاکمه شیطان» تبدیل به مستندی حقیقی میشود که تمام آن بنای پر تردید ساخته شده تا میانه را زیر سؤال میبرد و از ریشه فرو میپاشاند.
کریس هولت درست وقتی ما را در روایت دراماتیک و جذاب خود غرق میکند و امر غیر معمول را در منطق دراماتیک فیلم جا میاندازد، شروع به ضربههای بنیانفکن یک مستند تحقیقی و خرافهزدا میکند و سویههای جدیدی را وارد ماجرا میکند. فیلم حالا به سبک مستندهای پژوهشی و جستجوگر شروع به پرسشهای تازه میکند؛ درباره عادات شخصیتها، شنیدن روایت کسانی که به این رویدادها به شکل دیگری نگاه کردند از جمله بزرگترین برادر دیوید و ماهیت روابط و منافع شخصیتهای درگیر در ماجرا. وارد روندی دادگاهی و استدلالی میشود و این جایی است که فیلم از سادهانگاری خرافه به پیچیدگی حقیقت ارتقا پیدا میکند. حالا دوربین فیلمساز و روایت او دور میایستد تا در میان روایتهای متضاد و رویکردهای متناقض، خود مخاطب درباره ماجرا قضاوت کند. در حقیقت فیلمساز با رندی و نگرشی همه جانبه به ماجرا، هم سود دراماتیک خود را میبرد و مستندی سرگرم کننده و جذاب خلق میکند و هم دین خود به حقیقت را ادا میکند. شاید در همین روند است که سویههای تاریک حقیقت، جایگزین تصورات و پندارهای وهمآلود میشود؛ حال نقش شیاطینی حقیقی چون قرصهای توهمزا، الکل، روابط مغشوش و اشتباهات انسانی، از پس آن بازی مضحک تسخیر، نمایان میشود.
فیلم از پس این تغییر زاویهها و تو در تو کردن روایت به یک قصه خانوادگی و یک مسئله اجتماعی بسیار بااهمیت فراتر از داستانی که طی میکند میرسد و نسبت به باورهای عوامانه و خرافی بخشی از جامعه آمریکا رویکردی انتقادی میگیرد. «محاکمه شیطان» نمایانگر سؤاستفادهای است که از بیپناهی و جهل انسان میشود. تصویر کننده ثروتی که واکنش عادی انسان قصهپرداز و اسطورهپرور را به صنعتی مخرب تبدیل میکند، که حتی باورهای شفابخش معنوی را، به بیماری و مصیبتهایی جاهلانه تبدیل میکند. مستند «محاکمه شیطان» هم اثری سرگرم کننده است که داستانی گیرا دارد و هم اینکه مستندی تحقیقی و روشنگر است که تلاش میکند به بطن موضوع خود نفوذ کند و گرفتار عوامزدگی و خرافهباوری سودانگارانهی شخصیتهای اصلیاش نشود.
تماشای آنلاین مستند «محاکمه شیطان» در نماوا