مجله نماوا، یاسمن خلیلی‌فرد

سریال «شریک جرم» جدیدترین ساخته‌ی مازیار میری، شاید اثباتی دیگر بر این مدعا باشد که این کارگردان سینما و تلویزیون عموماً مایل به تکرار خود نیست. او در هر یک از کارهایش می‌کوشد تا ژانری متفاوت را تجربه کند و در عین حال به سراغ مضامین و موضوعات تازه‌ای برود.

«شریک جرم» یک درام معمایی‌ست که با آسیب‌شناسی معضلات اجتماعی می‌کوشد تا ضمن حفظ جذابیت‌های نمایشی‌اش با شروع کنجکاوکننده و قصه‌ی سرپایش مخاطب را به تماشای خود ترغیب کند و از طرف دیگر در لایه‌های زیرین خود به سراغ مسائل جدی‌تری رود و به بحث فسادهای اقتصادی و اجتماعی بپردازد که عامل شکل‌گیری کنش‌ها و تصمیمات آدم‌های این قصه شده‌اند.

به بیانی دیگر فیلمنامه‌ی «شریک جرم» جزییات و تکه‌های پراکنده‌ی قابل‌توجهی دارد که کنار هم قرار گرفتنشان موجب شکل‌گیری یک درام پویا و تاحدودی نیز انتقادی شده است.

از اساسی‌ترین برگ‌های برنده‌ی جدیدترین سریال مازیار میری ریتم آن است. برخلاف سریال قبلی او که تا حدودی کند و کشدار پیش می‌رفت، «شریک جرم» ضرباهنگی متناسب با محتوای ژانر و داستانش دارد. تعلیق دلهره‌آمیز درام در هر قسمت سریال به تدریج به آستانه‌ی اوج می‌رسد و غافلگیری‌ها در هر قسمت درست و به‌جا خلق می‌شوند و مهم‌تر این که سریال در هر قسمتش در لحظه‌ای درست به پایان می‌رسد تا تماشاگر را در تعلیقی سازنده برای تماشای قسمت بعدی باقی نگاه دارد.

شخصیت‌های «شریک جرم» به خوبی طرح و پرداخته شده‌اند و از کلیشه‌های آشنای درام‌های معمایی-دادگاهی فاصله گرفته‌اند. این بدین معنا نیست که میری در سریال جدیدش قصد خلق شمایل تازه‌ای از یک وکیل را داشته یا آن‌که مثلاً دیگر شخصیت‌های سریال خاص یا منحصر به فردند اما تناسب این کاراکترها با فضای رئالیستی کار و پرهیز فیلمنامه‌نویس از طراحی شخصیت‌هایی گلدرشت، شعارزده با رفتارها و تصمیم‌های اغراق‌آمیز باعث شده است مخاطب بتواند با کاراکترها همذات پنداری کند و این شخصیت‌ها برایش ملموس و باورپذیر باشند؛ درست مثل آدم‌هایی که روزانه در جامعه می‌بیند.

مهتاب ثروتی در سریال شریک جرم

مناسبات و روابط درونی کاراکترها نیز در متن اثر قابل توجه‌اند. ابتدا این‌که، کارگردان عجله‌ای برای معرفی زودهنگام و وارد کردن مسلسل‌وار تمامی شخصیت‌ها به داستان ندارد؛ این اتفاق به مرور، به شکلی تدریجی و از سر حوصله رخ می‌دهد. و پس از ورود هر کاراکتر معرفی او به نحوی شکل می‌گیرد که تمامی پیشینه‌اش در همان لحظه‌ی اول برای مخاطب رو نشود و بیننده منتظر کشف جزئیات و ریزه‌کاری‌هایی خاص در رابطه با کاراکتر، انگیزه‌ها و خصوصیات اخلاقی‌اش بماند. به عبارتی غافلگیری‌ها حتا در رابطه با شخصیت‌ها نیز خشت به خشت رخ می‌دهند. نوع بازی‌ها و عکس‌العمل‌ها فضای پینگ‌پنگی خوبی را شکل داده است. در عین حال روابط شخصیت‌ها و حضور شخصیت‌های فرعی متعدد که همه به مرور به جریان اصلی قصه متصل می‌شوند تعلیق بیرونی سریال را وجهه‌ای درونی نیز بخشیده است. 

سریال صحنه‌های نفس‌گیر کم ندارد؛ شاید یکی از درخشان‌ترین سکانس‌های سریال همان سکانس اصلی و کلیدی کار یعنی سکانس رخ دادن جنایت در دفتر میترا (سارا بهرامی) باشد. جدا از فضای رمزآلود و دلهره‌آوری که در همان لحظات کوتاه میان ندا و محسن (المیرا دهقانی و سجاد بابایی) شکل می‌گیرد دیالوگ‌ها نیز کدها و اطلاعاتی را به شکلی کاملاً زیرپوستی و غیرعلنی در اختیار مخاطب قرار می‌دهند که در قسمت‌های پس از مرگ این دو تازه متوجه ضرورت طرح این داده‌ها می‌شود. این سکانس بازی‌های تمیزی هم دارد و دو بازیگر جوان در خلق فضای مد نظر کارگردان سنگ تمام گذاشته‌اند.

درنهایت باید از «شریک جرم» به عنوان یکی از سریال‌های مهم، شریف و خوش‌ساخت این روزها نام برد که موفق شده با فیلمنامه‌ای بی‌حفره و روان مخاطب را به تماشای خود ترغیب کند. و البته این سریال موقعیت خوبی را برای مازیار میری به عنوان یکی از کارگردانان باتجربه‌ی این روزها رقم زده است تا نشان دهد می‌تواند ناگهان تغییر مسیر داده و به سراغ ساخت یک درام جنایی معمایی پرتنش برود و روی دیگری از سکه‌ی توانایی‌هایش را به مخاطب نشان دهد.

تماشای آنلاین سریال «شریک جرم» در نماوا