مجله نماوا، احمد طالبینژاد
نام محمد رحمانیان به عنوان نویسنده فیلمنامه و افشین هاشمی در مقام کارگردان کافی بود تا من که اصولا سریالبین نیستم و پس از «قهوه تلخ» مدیری تقریبا هیچ سریالی خانگی را به جد دنبال نکردهام، برای دیدن سریال شبکه مخفی زنان، به اعتبار دو نامی که ذکر شد، کنجکاو شوم و خوشبختانه از چند قسمتی که دیدهام پشیمان که نیستم، بسیار هم راضی و خرسندم. به ویژه فیلمنامه محمد رحمانیان را در قیاس با چند نمایش او در دهه گذشته، تا حدی یک اثر غافلگیرانه و همارز برخی آثار استاد بهرام بیضایی میدانم. میشود دیدن این سریال را به هنرجویان و دانشجویان نمایشنامه و فیلمنامهنویسی توصیه کرد که نکات آموختنی بسیاری از معرفی شخصیت گرفته تا پیشبرد داستان و غافلگیری، برای مشتاقان یادگیری دارد. ماجراهای این سریال به تبع معدن طلایی که در چند سال اخیر توسط سازندگان سریالهای خانگی و حتی تلویزیون کشف شده، در حول و حوش دوران عبور از مرحله استبداد کهن قاجاریه و رسیدن به استبداد نوین پهلوی اول میگذرد؛ یعنی آن مقطعی که تاریخدانان و جامعهشناسان از آن با عنوان تقابل سنت و مدرنیسم یاد میکنند. و نه البته «مدرنیته» که هنوز هم از جمله آرزوهای ایرانیان است. «شهرزاد»، «معمای شاه»، «جیران» و «خاتون» از جمله این محصولات هستند. این که چرا اغلب به سراغ موضوعهایی که مربوط به آن دوره است میروند، دلایلی دارد که بحث و بررسیاش در این یادداشت نمیگنجد. باری، متن سریال به تاسی از علی حاتمی در سریال ماندگار «هزار دستان» با یک پیشدرآمد آغاز میشود و البته شوخی جذابی با تکنیک مرسوم در روایت سریالها که به عنوان «آنچه گذشت» میشناسیمش. این درحالی است که هنوز داستان آغاز نشده و ما چیزی ندیدهایم که بخواهیم برایمان یادآوری شود اما نویسنده، با زیرکی تمام، پیشینه شخصیت اصلی یعنی میرزا محمود زنبورکچی که ریاست اداره سجل احوال (یکی از مهمترین نهادهای مدنی سالهای آغازین روی کار آمدن رضا شاه) را بر عهده دارد و همچنین اصل و نسب برخی شخصیتهای دیگر را روایت میکند تا بدانیم با کی و چی طرفیم. به این ترتیب ما وارد دنیایی ملودراماتیک میشویم که از نظر گونه، نسب به ژانر همواره موفق «کمدی رمانتیک» میبرد. یعنی درآمیختن موضوعهایی مربوط به خانواده و روابط اجتماعی در قالب ساختاری کمیک؛ یا در این جا بهتر است بگویم طنزآلود.
تجربههای پیشین هر دو خالق این سریال (رحمانیان و هاشمی) در این اثر به هم گره خورده که حاصلش انسجام ساختاری، ایجاد لحظههای غافلگیرکننده (از جمله معرفی برخی شخصیتهای تاریخی مانند پروین اعتصامی (شاعر)، تیمسار آیرم (رییس نظمیه)، کلنل وزیری (موسیقیدان) و…) و بیان لحظههای گمشده در هیاهوی تبلیغاتی برخی نمونههای مشابه از جمله در «معمای شاه» که سراسر تحریف و تبلیغات است. رحمانیان که پیشتر هم توان و خلاقیت ذاتی و اکتسابیاش را در ورود به مضامین تاریخی به ویژه تاریخ یکی دو قرن اخیر به منصه ظهور رساند، این بار هم از زاویهای نوآورانه توانسته با روش و تکنیک خلق تاریخ موازی، جهان مورد نظرش که قطعا امروز جامعه را بازآفرینی کند.
در «شبکه مخفی زنان» که احتمالا در مجموع به نقش زنان آگاه و فعال اجتماعی در دوران گذشته میپردازد، جهتگیری تبلیغاتی وجود ندارد یا اگر دارد کمرنگ و به اصطلاح زیرپوستی است. علاوه بر متن، افشین هاشمی و گروهش تلاش بسیاری به کار بستهاند تا این سریال به یکی از بهترینهای این عرصه تبدیل شود. بازیهای خوب، میزانسنهای خلاقانه و فضاسازی متقاعد کننده، از جمله ویژگیهای این اثر است.
منبع: پارسینما