مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
تقریباً سه سال از فصل سوم «اتفاقات عجیب» (Stranger Things) میگذرد، اما با وجود تصویربرداری در بحبوحه همهگیری کووید ۱۹، فصل چهارم و یکی مانده به آخر سریال، قویتر از همیشه و با یک ماجراجویی بزرگتر و تاریکتر برای ساکنان شهر خیالی هاوکینز که حال و هوای مخوف فصل اول فرنچایز را تداعی میکند، بازگشته است. فصل جدید سریال محبوب نتفلیکس همچنین با معرفی تعداد زیادی شخصیت جدید و سرگرمکننده همراه است که به برادران دافر کمک میکنند پیش از آن که سریال نمادین خود را به نتیجه نهایی برسانند، شخصیتهای فعلی را توسعه دهند. نتفلیکس ۲۷ می ۲۰۲۲ هفت اپیزود اول فصل چهارم را منتشر کرد، درحالیکه دو اپیزود آخر فصل اول ژوئیه از راه میرسند.
برادران دافر و تعدادی از بازیگران «اتفاقات عجیب» در گفتوگو با انامای از فصل جدید میگویند. مصاحبه، با دیالوگهای محبوب بازیگران در اپیزودهای جدید شروع میشود. مایا هاک بازیگر نقش رابین باکلی – دختری که در فصل سوم با استیو (جو کیری) در یک بستنیفروشی کار میکند –میگوید: «دیالوگ محبوب من، “اوه چقدر ریک!» (اشاره به شخصیت سریال انیمیشن «ریک و مورتی»). کیری و ناتالیا دایر، همبازیهای هاک درحالیکه آن صحنه را به یاد میآورند، با خنده انتخاب او را تائید میکنند. «آن دیالوگ عالی است.» البته هیچکدام از آنها نمیتوانند چیز بیشتری درمورد «آن همه ریک» بگویند. قرار نیست داستان را لو بدهند.
«اتفاقات عجیب» یکی از محبوبترین مجموعههای تلویزیونی سالهای اخیر است. شروع سریال به سال ۲۰۱۶ برمیگردد که بهعنوان یکی از اولین سریالهای علمی تخیلی نتفلیکس راه خود را به خانهها باز کرد. از آن زمان تاکنون، داستان اِلِوِن (میلی بابی براون)، دختری جوان با قدرتهای فرا طبیعی و دوستانش که در یک شهر کوچک با اتفاقات عجیب و غریب روبرو میشوند، به سطح دیگری رسیده است. بابی براون، فین ولفهارد و بقیه ستارگان کودک سریال، حالا بازیگران نوجوان مشهوری هستند که در اینستاگرام میلیونها دنبالکننده دارند. استقبال از «اتفاقات عجیب» در حدی بود که ۱۸٫۲ میلیون نفر فصل سوم را بهطور آنلاین در چهار روز اول پخش تماشا کردند. برای همین، سه سال فاصله بین فصلهای سوم و چهارم که بیشتر ناشی از بیماری همهگیر بود، انتظارات را تا حد زیادی افزایش داد.
داستان فصل چهارم شش ماه پس از نبرد استارکورت و شکست مایند فِلیر، هیولای ترسناک دنیای موازی اتفاق میافتد. الون و دوستان او همچنان متأثر از آن اتفاقات هستند و حالا تا حد زیادی پراکنده شدهاند. الون (میلی بابی براون) به کالیفرنیا نقل مکان کرده و در یک مدرسه جدید ثبت نام کرده است. در همین حال، گمان میرود هاپر (دیوید هاربر)، پدر جایگزین الون و رئیس پلیس شهر، مرده است، اما او درواقع هزاران مایل دورتر در شوروی برفی، زندانی است. در هاوکینز، حالا همه گروه به دبیرستان رفتهاند، اما با ظهور یک موجود وحشتناک جدید اوضاع بار دیگر به هم میریزد.
یک همکلاسی جدید و وحشتناکترین هیولایی که تاکنون دیدهاید
فصل چهار تازهکارهای قابلتوجهی را معرفی میکند، ازجمله یک انسان و دیگری… موجودی کمتر انسانی. ازآنجاییکه نوجوانان هاوکینز حالا در دبیرستان هستند، با افراد جدیدی آشنا میشوند، ازجمله ادی مانسون با بازی جوزف کوئین، بازیگر بریتانیایی. کوئین درمورد این چهره جدید مو بلند که نقش محوری در این فصل دارد، توضیح میدهد: «او رئیس کلوب “سیاه چالها و اژدهاها” در دبیرستان هاوکینز است. از چهره و رفتار او هوی متال و دی اند دی میبارد.»
شخصیتی به همان اندازه محوری – و البته بسیار ترسناکتر – تازهترین موجود شروری است که زندگی در هاوکینز را تهدید میکند. نام او وکنا است. کیری که نقش استیو، شاگرد خوشتیپ و محبوب مدرسه و دوستپسر سابق نانسی را بازی میکند درباره وکنا که هیولایی الهامیافته از پنیوایز و پینهد است، میگوید: «او لزج است، خیس است، واقعاً بد است. اصلاً دوست ندارید در یک کوچه تاریک با او روبرو شوید.»
سیدی سینک بازیگر نقش مکس میفیلد، خواهر ناتنی کوچکتر بیلی (دیکر مانتگامری) که در فصل قبل کشته شد، اضافه میکند: «ما قبلاً هرگز موجودی مانند او نداشتیم. او درنهایت این بزرگترین تهدیدی است که هاوکینز تابهحال با آن روبرو شده است.»
دوستانی که بزرگتر و عاقلتر شدهاند
تمام شخصیتها در فصل چهارم «اتفاقات عجیب» به خاطر چیزهای وحشتناکی که تاکنون تجربه کردهاند و همچنین به این دلیل که بیشتر آنها حالا بزرگتر و عاقلتر شدهاند، حرکتی روبهجلو دارند.
هاک به شخصیت رابین اشاره میکند که حالا کمی شجاعتر است. او میگوید: «رابین در فصل گذشته از هوش شیطنتآمیز خود برای کمک به مبارزه با روسها استفاده کرد و فکر میکنم در فصل جدید خواهید دید که چیزهای زیادی درباره آنچه در دنیای هاوکینز میگذرد یاد میگیرد و از ذهن عالی خود برای روبرو شدن با آن استفاده میکند.»
خواهر و برادر بسیار دوستداشتنی سینکلر نیز خیلی تغییر کردهاند. ما تا پیشازاین فصل، اریکا (پریا فرگوسن) را بیشتر بهعنوان خواهر کوچک لوکاس (کیلب مکلاگلین) میدیدیم، اما در فصل جدید او به شیوه خود در کانون توجه قرار میگیرد. فرگوسن توضیح میدهد: «فکر میکنم ظهور اریکا بهعنوان یک رهبر باعث میشود درباره آنچه در سه فصل گذشته در جریان بود، بیشتر بفهمد. اریکا متوجه میشود خودش را در یک موقعیت بسیار جدی و خطرناک قرار میدهد.»
برای لوکاس نیز که از همان اپیزود اول نقش مهمی دارد، خیلی چیزها عوض شده است. او که قبلاً همیشه ناچار به روبرو شدن با قلدرهای مدرسه بود، حالا در جمع بچههای باکلاستر دبیرستان پذیرفته شده است و در تیم بسکتبال هاوکینز بازی میکند. متأسفانه، معنایش این است که لوکاس حالا کمی از دوستان صمیمی خود ویل (نوآ اشنپ) و مایک (فین ولفهارد) فاصله گرفته است. مکلاگلین میگوید: «لوکاس واقعاً درمورد این که خودش را پیدا کند یا وقتش را با دوستانش بگذراند دچار تضاد است. او نمیخواهد دوستانش را ناامید کند. فصل جدید بیشتر به زندگی شخصی و افکار او وارد میشود.»
تلاش مکس برای مقابله با ضربه روحی و روانی فصل سوم
فصل گذشته برای مکس آسان نبود. او علاوه بر تحمل فشارهای معمول دوران نوجوانی و زندگی در شهری گرفتار هیولاها، شاهد مرگ برادرش بیلی توسط مایند فلیر در اوج نبرد استارکورت بود. جای تعجب نیست که او در فصل جدید هنوز نتوانسته با آن مسئله کنار بیاید.
سینک توضیح میدهد: «وقتی چنین ضربه روحی و روانی را تجربه میکنید، واکنش بدن و ذهن شما و سؤالهایی که از خود میپرسید و مکانهای واقعاً تاریکی که میروید، جالب است. مکس در یک مکان ذهنی بسیار سخت قرار دارد و احساس میکند خیلی آسیبپذیر است، اما نمیخواهد کسی متوجه آن شود.» بااینحال، مکس بهجای این که از دوستانش کمک بگیرد، از آنها فاصله میگیرد و احساساتش را برای خود نگه میدارد، کاری که به گفته سینک، «بیش از هر چیز دیگر به او آسیب میرساند.»
ارتباط پویا بین نانسی و رابین
به نظر میرسد هر فصل «اتفاقات عجیب» بر شکوفایی رابطه بین یک گروه یا دو نفر در هاوکینز تأکید دارد. اگر در فصل گذشته بین استیو و داستین (گیتن ماتارازو) نوعی رابطه برادرانه شکل گرفت، این فصل نوبت نانسی و رابین است که با هم گرم بگیرند. هاک و دایر بازیگران این دو نقش که در طول مصاحبه در کنار هم نشستهاند، بیسر و صدا به هم اشاره میکنند که «بزن قدش» و لبخند بزرگی بر لبانشان مینشیند.
دایر با اشاره به دوستی این دو شخصیت میگوید: «در ابتدا، احتمالاً کمی اختلاف نظر یا تنش وجود دارد، ازاینجهت که آنها افراد بسیار متفاوتی هستند، اما هر چه جلوتر میروند، بیشتر همدیگر را درک و با هم کار میکنند، مثل هم فکر میکنند و به هم اهمیت میدهند. برای هر دو شخصیت، این که جلو بروند و شاهد یک تحول پویا باشند، یک سفر بسیار سرگرمکننده است.»
از گذشته الون بیشتر باخبر میشویم
همیشه یکی از معماهای بزرگ «اتفاقات عجیب» پیشداستان الون بوده است و این که چگونه او قدرتهای فرا طبیعی خود را به دست آورد. ما میدانیم او در کودکی در آزمایشگاه ملی هاوکینز تحت آزمایش بود، اما از جزئیات بیشتر اطلاعی نداریم. فصل چهارم عمیقتر به تاریخچه او میپردازد و در عین حال بخشهایی از اسطورهشناسی سریال را روشن میکند.
مت دافر یکی از دو خالق «اتفاقات عجیب» میگوید: «در نیمههای نگارش فصل اول سریال بودیم که نتفلیکس گفت، “میتوانید اسطورهشناسی آن را برای ما توضیح دهید؟” بنابراین ما با نویسندگان خود نشستیم و یک متن ۲۵ صفحهای نوشتیم و از آن زمان تا الان لایههای مختلف آن را جدا میکنیم.» با توجه به این که «اتفاقات عجیب» حالا در فصل یکی مانده به آخر خود قرار دارد، دافرها احساس کردند زمان مناسبی برای افشای برخی اطلاعات است. «چون پاسخ این پرسشها در گذشته نهفته است، برخی از آنها به زمانی که الون در آزمایشگاه هاوکینز بود و به خط داستانی او برمیگردد، بنابراین واقعاً میخواستیم به آنجا برگردیم و آن را کند و کاو کنیم.»
عاشق وحشت هستید؟ پس میتوانید لذت ببرید
«اتفاقات عجیب» همیشه از نمونههای نمادین سینمای وحشت وام گرفته است – «بیگانه»، «روز مردگان» و «جنگیر» و به همه این فیلمها ارجاع داده است – و فصل چهارم نیز متفاوت نیست. دافرها فهرستی را ردیف میکنند که میتواند ماراتن آثار نمایشی ترسناک را رقم بزند. راس میگوید: «بزرگترین منابع الهام احتمالاً “کابوس در خیابان الم اول و سوم”، “دوزخآفرین” کلایو بارکر و فیلم عجیب و غریب “سلول” با بازی جنیفر لوپز و وینس وان بود. سریال کوتاه “آن” تولید ۱۹۹۰ با بازی تیم کاری در نقش پنیوایز، شاید بیش از هر چیز دیگری ما را ترساند، بنابراین زیاد درمورد آن صحبت کردیم و این که چرا آنقدر ما را آشفته کرد.»
رابرت انگلاند، نماد سینمای وحشت ظاهر میشود
راس دافر درمورد حضور رابرت انگلاند، بازیگر سری فیلمهای ترسناک «کابوس در خیابان الم» در فصل جدید «اتفاقات عجیب» با لبخند میگوید: «کاش آنقدر باهوش بودیم که به فکر خودمان میرسید.» بازیگر نقش نمادین فردی کروگر در اپیزودهای جدید نقش ویکتور کریل را بازی میکند – نقشی که بازی در آن پیشنهاد خود او بود نه سازندگان سریال. مت با خنده میگوید: «نمیتوانم به شما بگویم چقدر سوررئال است فیلمهای تست بازیگری را پشت سر هم ببینید و بعد ناگهان بگویید، “این مرد داخل وان حمام رابرت انگلاند است؟”»
راس میگوید: «همکاری با او واقعاً رؤیایی بود که به حقیقت پیوست. ضمن این که مردم او را در نقشی متفاوت با فردی کروگر میبینند. فکر میکنم کار او در اپیزودی که در آن حضور دارد واقعاً احساسی و بسیار تأثیرگذار است.»
فصل پنجم همهچیز را به اوج میرساند…
«اتفاقات عجیب» وقتی وارد پنجمین و آخرین فصل خود شود، از همان ابتدا شمشیر را از رو میبندد. مت دافر توضیح میدهد: «در فصلهای قبل، معمولاً همهچیز با یک قوس خوب تمام میشود. فصلهای چهارم و پنجم واقعاً به هم مرتبط هستند. در فصل پنجم فرصت دیگری نداریم، حتی در این فصل هم نداریم. قبل از این که همهچیز اوج بگیرد میتوانید بچهها و آنچه در دبیرستان از سر میگذرانند تجربه کنید. بعد اوضاع دیوانهتر و دیوانهتر و دیوانهتر میشود – مسیر حرکت معمولاً اینطوری است. در فصل پنج، شما دقیقاً در میانه راه هستید، بنابراین احساس بسیار متفاوتی خواهید داشت.»
برادران دافر درباره چگونگی پایان سریال حرفی نمیزنند، اما میگویند که میدانند این حماسه چگونه به پایان میرسد. مت تائید میکند: «ما یک پایان در نظر داریم. مطمئن هستم خیلی چیزها تغییر میکند، اما فعلاً پایان مورد نظر خودمان را داریم. یکی از چیزهایی است که به ذهنتان میرسد و میگویید، “همین است، درست است، چارهای نیست. همان چیزی است که باید باشد.”»
منبع: انامای (ریان دیلی)
تماشای سریال اتفاقات عجیب در نماوا