مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
بحران میانسالیِ کارگردان برنده اسکار به خلق یک فیلم پیشگام در دنیای انیمیشنهای دیزنی و همچنین داستانی با حضور اولین قهرمانِ سیاهپوست این استودیو منجر شد.
پیت داکتر احساس کرد جای چیزی در زندگی او خالی است. چهره پیشکسوت شرکت پیکسار با دریافت دو جایزه اسکار برای کار صمیمانه و خلاقانه خود در «بالا» (۲۰۰۹) و «ظاهر و باطن» (۲۰۱۵)، به اوج دنیای انیمیشن صعود کرد، اما اعتراف میکند، به این فکر کرد، «این موفقیتها واقعاً باعث نمیشود همه چیز به ثمر برسد. اینطور نیست که همه چیز سر جای خود قرار گرفته باشد، حتی با در نظر گرفتن این مسئله که من خیلی خوششانس هستم برای پیکسار کار میکنم.» او از خود پرسید، «من چطور زندگی میکنم، یا اصلاً ما باید زندگی کنیم؟» و وقتی در مورد این سؤالها تأمل میکرد، جرقه فیلم جدید او، «روح» (Soul) زده شد.
بیست و سومین فیلم بلند انیمیشن پیکسار به دلیل پاندمی کرونا فرصت اکران در سینماها را از دست داد و سال گذشته از روز کریسمس از طریق دیزنی پلاس بهطور آنلاین به نمایش درآمد.
جیمی فاکس در «روح» صداپیشه اولین شخصیت اصلیِ سیاهپوست انیمیشنهای پیکسار است: جو گاردنر، معلم گروه موسیقی دوره راهنمایی در هارلم که آرزو دارد نوازنده حرفهای یک گروه موسیقی جز باشد. وقتی جو در روزی که قرار است روز بزرگی برای او باشد، بهطور تصادفی میمیرد، وارد یک قلمرو معنوی میشود. او در جهانی که به «دنیایِ بزرگِ پیش از این» معروف است با تجسمِ ارواح انسانی که هنوز متولد نشدهاند، روبرو میشود، و ناامیدانه به دنبال یافتن راهی برای بازگشت به زمین است.
مایک جونز که فیلمنامه «روح» با همکاری او، داکتر و کمپ پاورز نوشته شد، میگوید: «در ابتدا، جو نه بیک موسیقیدان جز بلکه یک بازیگرِ مشتاق تصور شد که قرار است با بازی در اجرایی تازه از نمایشنامه «مرگ یک فروشنده» قدم بزرگی بردارد.» داکتر میگوید اما وقتی به این ایده رسیدند که این شخصیت علاقه زیادی به موسیقی جز دارد، میدانستند او باید آمریکاییِ آفریقاییتبار باشد.
داکتر میگوید: «قصد نداشتیم یک داستان آمریکایی-آفریقایی را روایت کنیم. این بهطور طبیعی از دل موضوع بیرون آمد.» اما داکتر همچنین میدانست او و همکارانش به کمک زیادی احتیاج دارند. «این اولین قهرمان سیاهپوست ما بود، و میدانید، نبود تنوع یکی از انتقاداتی است که به کارهای قبلی پیکسار وارد میشود.» آنها برای شروع سراغ کمپ پاورز نمایشنامهنویس رفتند که یکی دیگر از مدعیان فصل جوایز سینمایی حاصل کار اوست؛ فیلم «یك شب در میامی» كه پاورز فیلمنامه آن را از نمایشنامه خودش اقتباس كرد. او در تابستان ۲۰۱۸ بهعنوان نویسنده به تیم «روح» پیوست و یک سال بعد در قالب همکار کارگردان در کنار داکتر قرار گرفت. دانا موری تهیهکننده فیلم به یاد میآورد: «کمپ بلافاصله با شخصیت جو ارتباط برقرار کرد. او از بسیاری جهات با جو ربط داشت. میانسال بود، و در نیویورک و مشخصاً در بروکلین بزرگ شد.»
سازندگان «روح» همچنین تیم بزرگی از مشاوران را به خدمت گرفتند. موری میگوید: «بریتا ویلسن رئیس بخش “تنوع و شمول” در ایجاد اعتماد فرهنگی کمک زیادی کرد. همکاران ما در پیکسار شامل یک گروه فراگیر از کارمندان سیاهپوست هستند. از بیرون مجموعه نیز دعوت به همکاری شد، ازجمله جان باتیسته که آهنگهای جز فیلم را نوشت، داوید دیگز و کوئستلاو که جزو صداپیشهها هستند و بردفورد یانگ فیلمبردار نامزد اسکار که به سازندگان مشاوره میداد.»
داکتر میگوید فاکس «یک انتخاب واضح» برای صدای جو بود. «او با خود شوخطبعی میآورد، و در عین حال نوازنده و پیانیست است و به مدرسه موسیقی هم رفته است. صدای او کاملاً مناسب جو بود.»
فاکس میگوید علاقه شدید جو به نوازندگی برایش کاملاً قابل درک بود. «آرزوی جو این است كه روزی با دوروثی ویلیامز [چهره افسانهای جز در فیلم] اجرا کند. مثل یک بازیکن بسکتبال که میخواهد در ورزشگاه مدیسون اسکوئر گاردن بازی کند. من هم آرزویی مشابه داشت.»
در فیلم، جو در «دنیای بزرگ پیش از این» مأموریت پیدا میکند به ۲۲ (با صدای تینا فی)، یک روح بیهدف که نگاهی تیره به زندگی دارد، کمک کند. داکتر میگوید: «داشتن یک صدای زنانه کار درستی بود. و ما کسی را میخواستیم که صدایش واقعاً بتواند یک نوجوان تندخو را تداعی کند، از آنهایی که دائم میگویند، “بله، من همه اینها را از قبل میدانم.” تینا فوقالعاده باهوش و یک نویسنده زیرک است و کارش در فیلم هم بیعیب و نقص است.»
جونز اضافه میکند: «ما به این ایده رسیدیم که این دو روح برای این که واقعاً کشف کنند زندگیِ رضایتبخش و پرثمر چه معنایی دارد، باید به زمین بروند، و جو باید کسی را ببیند که زندگی او را همانطور که هست، تجربه میکند و ۲۲ باید همان چیزی را زندگی کند که از نظر جو پیشپاافتاده است و پرثمر نیست. وقتی به این ایده رسیدیم، بنیان فیلم گذاشته شد.»
جنبه فانتزی فیلم یک چالش قابل توجه بود، و برای مقابله با آن، داکتر بهشدت به آموزههای خود هنگام ساخت «ظاهر و باطن» تکیه کرد – که داستان آن عمدتاً در ذهن یک دختر جوان متشکل از شخصیتهایی که احساسات را از شادی تا عصبانیت نشان میدهند، روی میدهد. داکتر میگوید: «ایدههای بسیار انتزاعی زیادی داشتیم. و چیزی که یاد گرفتیم این بود که شما باید آن را فیزیکی کنید، باید با عمل نشان دهید و از نظر بصری، واضح باشید. مانند عصبانیت که یک احساس است، و ما از بسیاری والدین شنیدهایم، “بچههای من حالا میتوانند در مورد احساسات خود صحبت کنند چون این آدم را دیدهاند که اینطوری است و اینطوری رفتار میکند.»
کارگردان ادامه میدهد: «فیزیکی کردن چیزها، کاری است که انیمیشن واقعاً بهخوبی انجام میدهد. این یک دستورالعمل کاملاً واضح از «ظاهر و باطن» بود که سعی کردیم در این فیلم نیز اعمال کنیم، این که شما میتوانید این ایدههای انتزاعی را بگیرید، زنده کنید و واقعاً دراماتیزه کنید.»
بنابراین انیماتورها از خود پرسیدند، یک روح باید چگونه باشد؟ دانیل لوپز مونیوز طراح شخصیت میگوید: «ما میخواستیم روحها را کاملاً ساده و عادی نگه داریم زیرا شما در زندگی است که عملاً شخصیت پیدا میکنید. شخصیت ۲۲ اساساً یک دایره است که کمی بدن به او متصل است و کمی هم مو دارد، اما این دایره است که بیشتر چهره او را حمل میکند. ما او را طوری طراحی کردیم که بین او را هم بتوان دید. او بهنوعی هم بیرنگ و هم رنگارنگ است، چون میتواند نور را منعکس کند. کمی خط به شخصیت تزریق کردیم تا در سطح خود کیفیت بسیار متنوعی داشته باشد.»
با طراحی تیم پیکسار، «دنیای بزرگ پیش از این» شامل «غرفههای شخصیت» ترسیم شد، ساختمانهای منفرد که روحهای تازه برای دریافت شخصیت خود به آنجا میرود؛ «تالار شما»، فضایی موزهمانند که در آن مربیان تجربیات زندگی خود را با روحهای تازه به اشتراک میگذارند؛ و «تالار همه چیز»، مجموعهای از همه چیز روی زمین که به روحهای تازه الهام میبخشد.
استیو پیلچر طراح صحنه میگوید برای آماده کردن آنها برای جهانی که روزی روحها در آن زندگی خواهند کرد، «دنیای بزرگ پیش از این» باید ساده باشد – «اما نه آنقدر ساده که فاقد پیچیدگی باشد.»
در مقابل، صحنههای نیویورک یک محیط واقعگرایانه، سرشار از جزئیات و پر جنب و جوش را ارائه میدهد. سازندگان «روح» برای الهام گرفتن، به کلوپهای جز مانند «بلو نُت» و توقفگاههای شبانه مثل «تو بوتز» رفتند. پاورز به جزئیات صحنههایی مانند صحنههای آرایشگاه توجه داشت. او میگوید: «بهجز همسرتان یا فرزندانتان، طولانیترین رابطه شما ممکن است با آرایشگرتان باشد».
با توجه به نقش اساسی موسیقی در فیلم، باتیسته برای صحنههای نیویورک قطعههای جز ساخت، درحالیکه موسیقی ترنت رزنور و اتیکس راس آهنگسازان فیلم، تضاد بین دنیای واقعی و «دنیای بزرگ پیش از این» را نشان میدهد. رزنور که برای کار خود در «روح» همینطور فیلم «منک» بهطور مشترک با راس، دو نامزدی اسکار کسب کرده است، میگوید: «بیشتر بحثهای اولیه در مورد موسیقی فیلم درباره این قلمروهای اثیریِ متفاوت بود و این که چه حس و چه ظاهری باید داشته باشند.»
جو روی یک پلکان وارد زندگی بعد از مرگ میشود، با آهنگی که به گفته راس، «تا حدی شوم است، اما نباید ترسناک باشد و همچنین نباید خیلی آرام یا خیلی دلپذیر باشد، چون که این سؤال مطرح است، “من مردهام؟” ما بهعنوان یک رویکرد کلی فکر کردیم اگر قرار است «دنیای بزرگ پیش از این» بهنوعی شبیه به همه چیز باشد، باید به نظر آشنا برسد، باید به نظر خارجی بیاید، و باید صداهای دنیای واقعی در آن شنیده شود.»
داکتر ۵۲ ساله، که در حین تولید به مقام ارشد بخش خلاقیت پیکسار ارتقا پیدا کرد، در پایانِ آنچه بهعنوان یک جستجوی کاملاً شخصی آغاز شد، بخش زیادی از خود را در جو پیدا کرد، که مانند خود داکتر، قدبلند و لاغر است.
لوپز مونیوز تصدیق میکند: «نمیدانم این یک عنصر تعیینکننده از نظر پیت بود یا خیر، اما حداقل به تیم کمک کرد چون آنها پیت را میشناختند. او میتواند بسیار جدی و در عین حال بسیار کمیک باشد.»
گراهام نورتن، ریچل هاوس، آلیس براگا و آنجلا بست از دیگر صداپیشههای پروژه ۱۵۰ میلیون دلاری «روح» هستند که والت دیزنی پیکچرز توزیع کرده است. فیلم در این دوره جوایز اسکار که برندگان آن در هفته اول اردیبهشت معرفی میشوند در سه بخش بهترین فیلم بلند انیمیشن (پیت داکتر و دانا موری)، موسیقی (ترنت رزنور و اتیکس راس) و صدا (رن کلایس، کویا الیوت و دیوید پارکر) شانس دریافت جایزه را دارد.
منبع: هالیوود ریپورتر
تماشای انیمیشن روح در نماوا