مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
«دالگلیش» (Dalgliesh)، سریال جنایی معمایی جدید ایکورن تیوی ممکن است برای مخاطبان دوستدار انگلستان نسبتاً آشنا به نظر برسد، چرا که بر مبنای مجموعه رمانهای پی. دی. جیمز که اولین داستان آن در ۱۹۶۲ منتشر شد و بیش از چهار دهه پس از آن ادامه داشت، ساخته شده است. کتابهای جیمز به لطف داستانهای معمایی هوشمندانه و چندلایه و یک شخصیت اصلی که وجود او یک پارادوکس است، در سالهای بعد مبنای چند مجموعه تلویزیونی شدند.
در تازهترین نسخه که پخش آن از اول نوامبر ۲۰۲۱ آغاز شد و شش اپیزود را شامل میشود، برتی کاروِل نقش سربازرس دالگلیش را بازی میکند که عنوان سریال از او گرفته شده است، مردی بهشدت درونگرا، اما به همان اندازه از خود مطمئن که هم کنترل همهچیز را در دست دارد و هم عمیقاً همدل است، اما مثل خیلی دیگر از کارآگاهان معروف بریتانیایی، دقیقاً شهرت ندارد که احساسات درونی خود را آشکارا نشان میدهد.
سریال با داستانی دو اپیزودی (اقتباسی از «Shroud for a Nightingale») درباره یك قاتل زنجیرهای احتمالی در یک مدرسه آموزشی پرستاران در دهه ۱۹۷۰ شروع میشود. فضای پاییزی شروع سریال عالی است، غرق در حال و هوای سایهدار و مرموز و نماهای طولانی از دالگلیش که تنهایی زیر باران راه میرود؛ و بازی در نقش شخصیت کمحرف و تسخیرشده کاروِل فرصتی برای کاروِل است تا جنبه دیگری از هنر خود را نشان دهد، کسی که با نقشآفرینیهای قوی روی صحنه تئاتر و بازی در نقش شخصیتهای فراتر از حد معمول روی صحنه تئاتر و صفحه تلویزیون، اسم و رسمی به هم زده است.
کاروِل درباره دالگلیش میگوید: «خب، او روی صفحه اغلب غیرقابل درک و مرموز توصیف شده است که دعوت واقعاً فوقالعادهای است، چون خیلی سینمایی است، اما وقتی به قهرمانان فیلمها که از تماشای آنها خیلی لذت میبرم، فکر میکنم، این حس را دارم که مجذوب آنها میشوم؛ و از نظر من که سابقه بازی در نقش شخصیتهایی را دارم که توجه خاصی را به خود جلب میکنند – و بسیار هم از آنها لذت میبرم – ایده بازی در نقش کسی که شاید بتوان دربارهاش گفت رفتار آرام او ممکن است ماهیت پرشورش را پنهان کرده باشد، دوستداشتنی بود.»
او ادامه میدهد: «پی. دی. جیمز تقریباً چیزی برای همراهی با دالگلیش به شما نمیدهد که یک هدیه واقعی است. احساس کردم فرصت دارم با کاری خیلی کمتر، کاری بیشتر انجام دهم. سعی کردم خیلی کم او را بیان کنم و در عوض بینندگان را تشویق کنم با جست و جوی بیشتری دالگلیش را دنبال کنند و از خود بپرسند او چه احساسی دارد. او جایزالخطا بودن انسان را درک میکند، اما در عین حال اعتقادی کاملاً پولادین به عدالت دارد. امیدوارم با او بینندگان را به یک سفر ببرم.»
بازی در نقش دالگلیش که یک مرد بیوه و شاعر است برای کاروِل یک پروژه شخصی بود. دالگلیش کسی نیست که هیچ نقشی را ساده بگیرد و درمورد تأثیر آنگلو-کاتولیسم در شکل دادن جهان اخلاقی جیمز و این که او چگونه مانند شکسپیر مجذوب همزیستی خیر و شر شد، زیاد صحبت شده است.
آدام دالگلیش در پانتئون کارآگاهان ادبی بریتانیایی، اغلب به این خاطر به یاد آورده میشود که او اتفاقاً شاعری است که منتقدان ادبی ستایشش میکنند. (به نظر میرسد این روزها همه حقهای دارند.)، اما کاروِل فکر نمیکند جنب و جوش جنبی کارآگاه، ابداً به مهمترین نکته درمورد شخصیت او نزدیک باشد.
او توضیح میدهد: «بهطور منطقی در یک بازار شلوغ، شما بهنوعی میخواهید سریال را بفروشید، اما فکر میکنم اشتباه است که سعی کنم تمرکز را بر جنبه پلیس- شاعر این شخصیت بگذارم، چون خوب – هرگز نمیتوانید متوجه شوید او چه جور شاعری است و فکر میکنم نکته مهمتر، نکته پرمعناتر این است که متوجه شوید او نمینویسد و فکر کنید که چرا نمینویسد. این باید چیزی به شما بگوید.»
از نگاه کاروِل، با وجود این واقعیت که معماها سریال را هدایت میکنند، آنچه در قلب «دالگلیش» میگذرد، داستانی درباره کنار آمدن با فقدان عمیق است.
او توضیح میدهد: «دالگلیش در گیر و دار غم و اندوه است. او همسر و فرزندش را بهطور تکاندهنده و ناگهانی از دست داده است و به نظر من کاملاً شاعرانه است مردی که با مرگ سر و کار دارد و در تحقیق درباره جنایات بسیار تواناست، خود را برای پردازش مرگ در قلمرو خود کاملاً بیمهارت میبیند. این به نظر من واقعاً عمیق و کاملاً شخصی است.»
کاروِل، پسر یک روزنامهنگار و یک روانشناس، در شمال لندن بزرگ شد و ابتدا در دانشگاه ساسکس و بعد در آکادمی سلطنتی هنرهای دراماتیک تحصیل کرد. او در فیلم تلویزیونی «ائتلاف» درمورد تشکیل ائتلاف محافظهکار-لیبرال دموکرات نقش نیک کلگ را بازی کرد و در سریال «جاناتان استرنج و آقای نورل» نقش جاناتان استرنج، جادوگر پر فیس و افاده قرن ۱۹ ظاهر شد. او در عرصه تئاتر دو جایزه اولیویه در کارنامه دارد، یکی برای بازی در نقش خانم ترانچبول در «موزیکال ماتیلدا» در ۲۰۱۲ و دیگری برای بازی در نقش روپرت مرداک در نمایشنامه «جوهر» جیمز گراهام.
وقتی پیشنهاد بازی در سریال «دالگلیش» مطرح شد، او چندان نگران نبود که تازهترین نقشش به شکل اجتنابناپذیری با کار روی مارسدن یا مارتین شو در نقش دالگلیش در سریالهایی بریتانیایی که در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ ساخته شد، مقایسه شود.
کاروِل میگوید: «مثل بازی در نقش هملت یا هدا گابلر است. شما در ارتباط با هملتهای دیگر وجود دارید، اما هنرمندانی که این نقشها را بازی میکنند فقط باید راه خود را در داستان پیدا کنند و سعی کنند کارشان را خوب انجام دهند.»
بااینحال، بازیگر ۴۴ ساله درمورد این شخصیت تحقیقاتی انجام داد. هرچند مجموعه کتابهای «دالگلیش» جیمز شامل ۱۴ رمان میشود، فعلاً تنها سه رمان («برج سیاه» و «طعم مرگ» دو رمان دیگر هستند) برای مجموعه تلویزیونی ایکورن اقتباس شده است.
کاروِل توضیح میدهد: «من کتابها را خواندم تا بتوانم از داستانها ایده بگیرم. همچنین خیلی مشتاق بودم داستانی بهموازات اتفاقاتی که در زمانهای مختلف میافتد، وجود داشته باشد. سفر سری اول سریال چیست؟ شما باید به آن وعده عمل کنید چون اگر میخواهید مردم به کار متمایل شوند، باید چیزی آنجا باشد.»
داستانهای اقتباس تلویزیونی جدید تاکنون صرفاً در دهه ۱۹۷۰ روایت میشوند، هرچند خود کتابها پیرنگهایی را دنبال میکنند که در چند دهه پخش شدهاند. به گفته کاروِل، این ممکن است در آینده تغییر کند، شاید هم نکند. (البته به شرطی که سریال برای فصل دوم بازگردد.)
کاروِل میگوید: «من از این ایده که سری دوم در دهه ۸۰ و سری دوم در دهه ۹۰ اتفاق بیفتد، خیلی خوشم آمد. فکر میکنم باید از الن ادمونسون، نویسنده اصلی سریال بپرسید که میخواهد با این قصهها به کجا برود. چیزی که میتوانم به شما بگویم این است که در سری اول داستانها در ۱۹۷۵ اتفاق میافتند. این چیزی بود که خیلی درست به نظر میرسید، برای این که یک پای دهه ۷۰ در دهه ۵۰ است و پای دیگرش در دنیای فوق مدرن؛ پس درواقع میتوانید درمورد بریتانیا در کل این گستره صحبت کنید، اما در یک چارچوب واحد.»
در یک چشمانداز تلویزیونی که پر از داستانهای معمایی است، باید به این فکر کرد که «دالگلیش» چگونه با هر چیز دیگری که در حال حاضر روی آنتن پخش میشود، همخوانی دارد.
کاروِل درباره این که چرا تصمیم گرفت این نقش را بازی کند، میگوید: «درست میگویید، در تلویزیون هر نوع کارآگاهی بخواهید پیدا میشود و خیلی هم زیاد پیدا میشود، منظورم این است که باید صادق باشم، با خودم فکر کردم، “واقعاً نیاز داری یکی دیگر به این توده اضافه کنی؟”» بااینحال، شیفتگی بهظاهر بیپایان ما به ژانر فرعی معمایِ جنایی، ساخت این همه کار در این حوزه را توجیه میکند.
کاروِل میگوید: «واضح است مخاطبان اشتهای زیادی دارند و این جالب است. فکر میکنم از جهاتی، داستان جنایی به لحاظ معنوی کاری عمیقتر انجام میدهد. درباره ایجاد نظم از هرج و مرج است. ما را در یک چارچوب قرار میدهد، شاید حتی باعث شود مرگ را سادهتر پردازش کنیم، بهویژه مرگ خشونتآمیز. یک راه امن برای فکر کردن درباره قطعیت زندگی است، این که همه ما میمیریم.»
از نظر کاروِل، داستان دالگلیش چندان درباره مردی نیست که جنایات را حل میکند، بلکه درمورد مردی است که تلاش میکند خودش را حل کند. او میگوید: «با در نظر گرفتن این نکته، به نظر من بهنوعی شاعرانه است. داستان یک سال غم است، درباره کسی که کل روز به مرگ فکر میکند و بعد به خانه میرود و نمیداند چگونه قلب شکسته خود را باز کند.»
کاروِل این روزها فیلم تراژدی مکبث به کارگردانی جوئل کوئن را نیز روی پرده دارد که در آن در نقش بانکوِ متفکر در کنار پادشاه و ملکه خودویرانگر (با بازی دنزل واشنگتن و فرانسیس مکدورمند) ظاهر شده است.
او همچنین در فصل پنجم سریال تاج که قرار است در نوامبر سال جاری میلادی منتشر شود، نقش تونی بلر را بازی میکند. او قبلاً نقش رابین دی را در فصل دوم سریال محبوب نتفلیکس بازی کرده بود.
کاروِل میگوید: «بازگشت دوباره بهعنوان یک بازیگر اصلی، من را مملو از نوعی هیجان و ترس میکند، چیزی شبیه احساس یک نخستوزیر، صبح پس از پیروزی در انتخابات.»
منبع: تلی ویژنز (لیسی بائر)، تلگراف (کلر آلفری)
تماشای آنلاین سریال دالگلیش در نماوا