مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
محکومیت ۲۶ سال زندان به خاطر خرید و فروش ماریجوانا و همهگیری کووید شاید پسزمینه مناسبی برای یک سریال کمدی به نظر نرسد. بااینحال، گِرِگ گارسیا نویسنده، تهیهکننده و کارگردان تلویزیون («نام من ارل است» و «بزرگ کردن هوپ») این مضامین را عناصر عالی برای گرد هم آوردن «داغون» (Sprung)، سریال جدید خود دید.
داستان سریال آمازون فریوی که پخش آن از ۱۹ اوت امسال شروع شد، در روزهای ابتدایی شیوع کووید در سال ۲۰۲۰ میگذرد، زمانی که در آمریکا برخی از مجرمان که محکومیت آنها به خاطر اقدامات خشونتآمیز نبود، از زندان آزاد شدند. جک (گرت دیلاهانت) یکی از آن زندانیهاست. او که برای خرید و فروش ماریجوانا بیش از دو دهه در زندان ایالتی محبوس بود آزاد میشود و مصمم است از این فرصت تازه برای ادامه یک زندگی خوب استفاده کند. او در همین حال رهبری گروهی از افراد ناجور را بر عهده میگیرد که تلاش میکنند در دنیای امروز زنده بمانند.
گارسیا ۵۲ ساله که متولد آرلینگتون در ویرجینیا است و حدود ۳۰ سال است در حوزه تلویزیون فعالیت میکند، میگوید: «من متن “داغون” را حول و حوش مارس ۲۰۲۰ نوشتم و داستان را هم در همان دوره زمانی تنظیم کردم… به خودم میگفتم اگر به ۵۰ سالگی رسیده باشی و از زندان بیرون بیایی چه کار میکنی؟… ضمن این که میخواستم دوباره با گرت (دیلاهانت که بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ در سریال “بزرگ کردن هوپ” بازی کرد) کار کنم. ایده من این بود او نقش کسی را بازی کند که پس از مدتها حبس ناعادلانه به خاطر ماریجوانا از زندان بیرون آمده است. وقتی کووید شیوع پیدا کرد و خواندم تعدادی از زندانها، زندانیان را زودتر آزاد میکنند، فکر کردم که میتوانم روی این ایده کار کنم و خیلی زود یک متن آماده داشتم.»
جک با بازی دیلاهانت پس از آزادی جایی برای زندگی ندارد، بنابراین درنهایت با روستر (فیلیپ گارسیا که نسبتی با گرگ گارسیا ندارد)، همسلولی سابق خود و گلوریا (شکیرا باررا)، یک زندانی سابق دیگر به خانه بارب، مادر روستر (با بازی مارتا پلیمپتن که دیلاهانت با او در «بزرگ کردن هوپ» نیز همبازی بود) میرود.
این کوارتت یک گروه بعید از دزدان را تشکیل میدهد که برای انجام سرقت از نکاتی که جک در دوران حبس خود آموخت، استفاده میکنند. آنها کسانی را هدف قرار میدهند که از بیماری همهگیر سود میبرند، ازجمله ملوین (جیمز ارل) و ویگلز (کلر گیلیز) دوستدختر او و پائولا تاکلبری (کیت والش)، یک نماینده کنگره که در حال بالا بردن قیمت فروش اجناس است.
بخشی از طنز سریال از آنجا میآید که جک با دنیای مدرنی که به آن کشیده شده ناآشناست. دیلاهانت اشاره میکند: «بیست و شش سال پیش، جک تلفن همراه نداشت و ماشین برقی هم نبود. در زندان یک برند عمومی چیریوز بود، اما حالا او میتواند به سوپرمارکت برود و ۲۶ تا برند آنجاست.»
گارسیا همچنین از روزهای اولیه همهگیری، وقتی برخی مردم دستمال توالت ذخیره میکردند و برخی آن را احتکار میکردند که بعداً با قیمت بالاتر بفروشند، طنز خلق میکند.
دیلاهانت ۵۷ ساله که علاوه بر بازی در سریال یکی از تهیهکنندگان اجرایی آن هم بود، میگوید: «چیزی که به گرگ گفتم این بود که میخواهم مردم را بخندانم. گرگ در کارهای خود به مسائل سیاسی اشاره میکند، اما آن را مثل پتک بر سر مردم نمیکوبد. من این را درک میکنم و فکر میکنم تماشاگران هم درک میکنند. ما نگاه سیاسی این شخصیتها را نمیدانیم. کووید فقط نقطه پرش است.»
پلیمپتن بازیگر نقش بارب اضافه میکند: «هیچکدام از شوخیهای سریالهای گرگ هیچوقت به ضرر کسی نیست. او آدمها را مسخره نمیکند و طنز او از روی بدجنسی نیست. طنز او از انسانیت، همدلی و این درک که همه ما در یک کشتی هستیم، ناشی میشود. همه ما فقط سعی میکنیم موقعیت را درک کنیم. همه ما درنهایت به دنبال یک چیز هستیم – محبوب باشیم، دوستانی داشته باشیم و مراقب هم باشیم. این دقیقاً همانجایی است که گرگ در آن کار میکند.»
قرار دادن داستان سریال در روزهای اول همهگیری به «داغون» اجازه میدهد با رفتار جنونآمیز مردم در آن زمان شوخی کند. گارسیا میگوید: «اگر خیلی احمقانه به نظر نرسد، شما میتوانید کمی با آن سرگرم شوید- این که چقدر از بعضی چیزها بیخبر بودیم. اصلاً نمیخواهم آن هیستری را سبک جلوه بدهم. من آدمهایی را میشناسم که کرونا آنها را از پا درآورد. آدمهایی را میشناسم که در آن دوران با اتفاقات ناگوار روبرو شدند.»
او همچنین اضافه میکند همهگیری جرقهای است که سریال را شروع میکند، اما موضوع سریال نیست. «فکر میکنم میتوان با چیزهایی شوخی کرد. امیدوارم به کسی برنخورد. باید از عقل سلیم استفاده کرد. ما بعضی وقتها با این واقعیت که شخصیتهای سریال سادهلوح هستند سرگرم میشویم. بارب وارد بانک میشود، درحالیکه ماسک ندارد، بنابراین دهانش را میپوشاند.»
صحبت از بارب و پلیمپتن شد. بازیگر ۵۱ ساله نیویورکی ابتدا برای این نقش انتخاب نشد. گارسیا به یاد میآورد: «وقتی اولین بار شخصیت بارب را نوشتم، کسانی که متن را میخواندند، میگفتند، “اوه، تو این را برای مارتا نوشتی” و من میگفتم، “نه، او حتی در دسترس نیست.”… خیلی زود معلوم شد من نقش را برای مارتا نوشته بودم، اما هنوز آن را نمیدانستم.»
ایلینا داگلاس ابتدا برای بازی در نقش بارب استخدام شد. وقتی سازندگان سریال چند روز پس از شروع تصویربرداری تصمیم گرفتند بازیگر این نقش را عوض کنند، پلیمپتن چون سریال «نسل» تولید اچبیاو مکس با بازی او به فصل دوم نرسید، در دسترس بود.
گارسیا میگوید: «درنهایت من بهعنوان نویسنده و کارگردان چیزها را به شکلی خاص میخواستم، اما به آنجا نمیرسیدیم. بهترین کار این بود که نسخهای متفاوت از بارب را پیدا کنیم…. بنابراین، با مارتا تماس گرفتیم و پرسیدیم میتواند تا سه روز دیگر با هواپیما خود را به ما برساند؟ او گفت، “حتماً!”»
گارسیا میگوید همبازی شدن دوباره دیلاهانت و پلیمپتن یک بازی برد/برد است. «اگر “بزرگ کردن هوپ” را دوست دارید، خوشحال میشوید دوباره این دو نفر را در کنار هم و در نقشهای متفاوت ببینید. اگر هم آن سریال را ندیدهاید، مهم نیست. خیلی زود متوجه میشوید دو بازیگر بزرگ نقشهای متفاوت بازی میکنند.»
پلیمپتن درمورد این که اضافه شدن او به سریال چقدر سریع اتفاق افتاد، میگوید: «دیوانهوار بود. صادقانه بگویم، وقتی شنیدم گرت و گرگ با هم در یک سریال تلویزیونی کار میکنند، کمی اوقاتم تلخ شد. وقتی آنها تماس گرفتند، حتی خودم را ملزم ندیدم که متن را بخوانم. فقط سوار هواپیما شدم و خودم را به گروه رساندم. من این آدمها را تا انتهای زمین دنبال میکنم. به نظر من هر دوی آنها خیلی بامزه هستند.»
«داغون» مملو از لحظههای زیرکانه کمدی است. پلیمپتن در نقش یک خرس مادر با چهرهای کج و کوله، اما در درون نرم، تقریباً در تمام صحنهها یکهتاز است و فیلیپ گارسیا که پیشازاین بیشتر در سریالهای جنایی دیده شده بود، چهرهای خنگ، اما شیرین از روستر ترسیم میکند.
بارب پسرش را خیلی دوست دارد. پلیمپتن میگوید: «دل بارب برای پسرش که تا قبل از زندانی شدن با هم دست به خلاف میزدند، تنگ شده بود. حالا که روستر به خانه برگشته است، بارب خیلی خوشحال است. او از بازگشت پسرش هیجانزده است و حالا اجازه نمیدهد او جایی برود.»
پلیمپتن برای باب ایدههای خاصی در ذهن داشت و برای بازی در این نقش به ماهیت صادقانه او تکیه کرد. او میگوید: «به نظر میرسد بارب واقعاً دوست دارد در یک حالت باثبات باقی بماند. برخی از بازیگران از درون به بیرون کار میکنند. من تمایل دارم از بیرون به درون بروم.»
دیلاهانت میگوید درحالیکه برخی نگران همکاری مجدد او و پلیمپتن بودند، اما او خودش هیچ دغدغهای نداشت. «بعضیها به من میگفتند، “مطمئن نیستیم که بخواهیم شما دو نفر را در این کار کنار هم بگذاریم، چون مردم انتظار دیدن برت و ویرجینیا از “بزرگ کردن هوپ” را از شما دارند.” خوشحالم که به آن نگرانیها توجه نکردیم، چون واقعاً با مهارتهای مارتا تناسب نداشت.»
شاخص سریالهای گرگ گارسیا تمایل او به تمرکز بر شخصیتهای طبقه متوسط و طبقه پایین است. او میگوید: «من با دیدن انواع و اقسام سریالهای کمدی بزرگ شدم و میدانم این سریالها از چه جهت خندهدار هستند، اما همیشه بیشتر به سریالهایی مانند “اندی گریفیث” و “رزان” گرایش داشتم تا “۳۰ راک” و «فریزر»، نه این که آن سریالها را دوست نداشتم، آنها عالی بودند، اما در پایان روز، احساس میکردم مشکلاتی که در “رزان” به آن اشاره میشود، واقعی هستند. وقتی میخواهید همهچیز روشن باشد با خطرات خیلی بیشتری روبرو هستید.»
خالق سریال که کارگردانی تمام اپیزودهای «داغون» را نیز بر عهده داشت، میگوید چند پایان برای فصل اول سریال در نظر گرفت، ازجمله یک پایان که با موقعیتی دلهرهآور همراه بود، اما در تدوین به پایانی کاملاً متفاوت رسید که فصل – و احتمالاً سریال – را با یک قوس شسته و رفته به پایان میرساند.
گارسیا میگوید: «من “نام من ارل است” را در یک موقعیت دلهرهآور (فصل چهارم آن) تمام کردم و آن سریال لغو شد؛ بنابراین درس خودم را یاد گرفتم. اگر تصمیم بر ادامه تولید سریال باشد، راههای خلاقانه مطمئنی برای حرکت روبهجلو وجود دارد و اگر قرار است “داغون” در حد یک سریال کوتاه بماند، باز چیزی برای گفتن هست. فقط باید ببینیم در آینده چه چیزی در انتظار ماست.»
منبع: تیوی اینسایدر، تریبلایو
تماشای آنلاین سریال داغون در نماوا