مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
«خواهران بد» (Bad Sisters)، سریال جدید شارون هورگان، مثل هر کمدی خوب با یک مراسم تشییع جنازه شروع میشود. کشیش در کلیسا مدح جان پل (کلیس بنگ) متوفی را میگوید، درحالیکه گریس (آن ماری داف)، همسر عزادار او دخترشان را دلداری میدهد.
چهار خواهر گریس کنار او نشستهاند، اما کمتر سوگوار به نظر میرسند: ایوا (هورگان)، بزرگترین خواهر که پس از مرگ پدر و مادرشان برای بقیه نقش مادر را دارد؛ اورسولا (ایوا برتیستل)، یک پرستار با رفتار معقول با شوهری وفادار و بچههایشان که مخفیانه با فرد دیگری رابطه دارد؛ بیبی (سارا گرین) که چشمبند او از یک حادثه وحشتناک در گذشته خبر میدهد؛ و بکا (ایو هیوسن)، کوچکترین خواهر، دختری بانشاط که میخواهد ثابت کند میتواند مسئولیتپذیر نیز باشد.
در ادامه، یکی از مهمانان به ایوا تسلیت میگوید. ایوا میگوید خوشحال است که درد و رنج تمام شد. مهمان با تعجب میپرسد: «او مریض بود؟» ایوا پاسخ میدهد: «نه.»
این آغاز یک داستان پیچیده با موضوع مردانگی سمی، پیوندهای عمیق خانوادگی و انتقام سخت است که در دو خط زمانی روایت میشود. در خط زمانی اول که در گذشته روی میدهد، خواهران گاروی برای کشتن جان پل نقشه میکشند. او مردی نفرتانگیز است که نهفقط بهصورت آیینی گریس را تحقیر میکند بلکه میکوشد زندگی هر کدام از خواهران دیگر را نیز نابود کند. در زمان حال، خواهران سعی میکنند مسیر مرموزی را که درنهایت به مرگ جان پل – که او را «الدنگ» لقب دادهاند – منجر شد، پنهان کنند و در همین حال مانع تحقیقات موشکافانه دو برادر (توماس کلافین با بازی برایان گلیسون و مت کلافین با بازی داریل مککورمک) شوند که بازرس بیمه هستند و عزم خود را جزم کردهاند تا مانع پرداخت بیمه عمر جان پل به خانواده او شوند.
«خواهران بد» یک کمدی شیرین، پرپیچ و خم و گزنده است که فقط میتواند از ذهن هورگان سرچشمه گرفته باشد، کسی که سه سریال بسیار موفق «کشیدن» (۲۰۰۶-۲۰۰۹)، «فاجعه» (۲۰۱۵-۲۰۱۹) با بازی راب دیلینی و «طلاق» (۲۰۱۶-۲۰۱۹) با بازی سارا جسیکا پارکر، او را به یکی از پرطرفدارترین نویسندگان کمدیهای نامتعارف تبدیل کرد.
این سریال که بر مبنای مجموعه کمدی بلژیکی «خاندان» (۲۰۱۲) ساخته شد، اولین اقتباس هورگان است، اما او با انتقال داستان به کشورش ایرلند و بهطور خاص حومه دوبلین توانست به سبک خودش، یک جنبه کاملاً بکر، متمایز و بسیار بامزه به آن بدهد.
هورگان که از مادری ایرلندی و پدری نیوزیلندی در لندن به دنیا آمد و از چهار سالگی در ایرلند زندگی میکرد، با اشاره به این که از تجربه بزرگ شدن در خانوادهای پرجمعیت برای رسیدن به روابط ظریف خواهرها استفاده کرد، میگوید: «فکر میکنم به لحاظ پویایی یک خانواده ایرلندی، بهترین کاری که میتوانستم انجام دهم این بود که به حقیقت آن پایبند باشم.»
بازیگر، نویسنده، تهیهکننده و کارگردان ۵۲ ساله درباره شکلگیری «خواهران بد» میگوید: «همه چیز با دیدن سریال “خاندان” شروع شد. متوجه شدم آن نکته خانواده پرجمعیت و پیوند خونی که سریال اصلی به آن اشاره دارد مسئلهای بسیار مسری است و احساس کردم که میتوانم نسخه خودم را بسازم. وقتی تولید پروژه را به عهده گرفتم، چون خودم از خانوادهای بزرگ میآمدم، احساس میکردم که میدانم قرار است چه کار کنم.»
هورگان ادامه میدهد: «فکر کردم این ایده که یکی از خواهرها در موقعیتی باشد که باید نجات پیدا کند، خیلی جالبتر از آن است که بتوان نادیدهاش گرفت. ایده خواهری که باید نجات پیدا کند، اما خودش این را نمیخواهد. فکر میکردم این موقعیتی است که شاید خیلی از آدمها با آن مواجه باشند – این که کاملاً ناامید باشند، میخکوب شده باشند، از آن حالتهایی که میخواهید فریاد بزنید. این ایده چیزهای زیادی در خود داشت که فکر کردم میتواند مخاطب خودش داشته را باشد؛ نهفقط تلاش برای قتل، بلکه ناامیدی کامل از گریس که ظاهراً نمیتواند چیزی را ببیند که همه خواهرانش میبینند.»
خشونت خانگی در تلویزیون یا سینما اغلب بهصورت فیزیکی نمایش داده میشود و کمتر پیش میآید شاهد نمونههایی از آزار عاطفی و ذهنی باشیم، اما این کاری است که جان پل با گریس میکند.
هورگان میگوید: «متأسفانه موقعیتی که گریس گرفتار آن است، غیر متداول نیست. من از تعداد پیامهایی که زنان مختلف چه بهطور مستقیم، چه در اینستاگرام و حتی در ایمیل برای من فرستادند، بهنوعی نابود شدم. در خیلی از این پیامها اشاره شده بود که لزوماً نهفقط خود آنها بلکه خواهرشان یا دوستشان در چنین شرایطی قرار دارند. توصیف این که فردی به این شکل شما را آزار میدهد – ازنظر مالی کنترل میکند، از دوستانتان دور میکند یا هر حرکت موذیانهتر دیگری انجام میدهد – برای دیگران سخت است.»
طبیعتاً پرداختن به مضامینی چنین حساس با زبان طنز به ظرافت و دقت زیادی نیاز دارد. هورگان توضیح میدهد: «در زندگی واقعی هم اینطور نیست که همه چیز کاملاً ناخوشایند باشد. آدمها حتی در تاریکترین لحظهها هم ناگهان تصمیم نمیگیرند دیگر بامزه نباشند یا تمام شوخطبعی خود را از دست بدهند. این مسیری است که من برای نوشتن در پیش میگیرم. کمدی وقتی بین لحظههای واقعاً دراماتیک قرار میگیرد، بیشتر طنینانداز میشود. احساس میکنم هر دو با هم پیش میروند و واقعاً همدیگر را کامل میکنند، اما خب، رسیدن به تعادل لحن کار دشواری است که امیدوارم در این سریال نتیجهبخش بوده باشد.»
هورگان میگوید «خواهران بد» ناخواسته به استعارهای از لحظه کنونی تبدیل شد. «ما این مرد را در دل داستان داریم که فکر میکند دین را در کنار خود دارد. فکر میکند خودش به لحاظ اخلاقی درستکار است، اما زنان اطرافش را ازنظر اخلاقی اهل سازش میداند. در این شرایط تنها راه این زنها برای برخورد با او این است که با هم متحد شوند.»
او ادامه میدهد: «وقتی شروع به نوشتن متن کردم، نمیگویم در شرایط ایدهآل زندگی میکردیم، اما خب اوضاع مثل همیشه بود، اما بعد حکم “رو علیه وید” (آزادی زنان برای انتخاب عمل سقط جنین) لغو شد، بعد شاهد اعتراضات در ایران و موارد دیگر بودیم. حقوق زنان در سراسر دنیا به خطر میافتد و مردان صاحب قدرت که خودشان دورو و ریاکار هستند، برای آنها تصمیم میگیرند. بلبشویی است. بعضی وقتها هنر از زندگی تقلید میکند و بعضی وقتها عکس آن اتفاق میافتد. در نشستهای مطبوعاتی در آمریکا زنانی به من گفتند تماشای این سریال برای آنها تجربهای کاتارتیک بود. ما در اینجا زنانی را میبینیم که مردی را که زندگی آنها را نابود کرده است، پایین میکشند. قبول دارم دیدن آن لحظه حس خوبی دارد.»
هورگان میگوید جان پل تلفیقی از «هر مرد بدجنسی است که تابهحال دیدهام.» او توضیح میدهد: «واقعاً مهم بود تماشاگر بعضی وقتها آسیبپذیری او را ببیند، چون هرچه او انسانتر باشد، خطرناکتر است. این که او یک دلقک باشد، چون دلقکها اغلب خطرناک به نظر نمیرسند، اما همانطور که ترامپ نشان داد میتوانند خیلی خطرناک باشند. این که او مرد جذابی باشد و گریس همچنان واقعاً مجذوب او باشد، اما ما با احمق نشان دادن او جذابیت جنسیاش را از بین بردیم. او در هر حالت یک احمق است، چه زمانی که تلفنی با رئیسش صحبت میکند و چه زمانی که خواهران به او میخندند و مثل یک غریبه با او رفتار میکنند، اما چالش این بود که مطمئن شویم جان پل هیچوقت زیادهروی نمیکند. میترسیدیم به جایی برسیم که تماشاگر احساس کند هیچ مرد واقعی هرگز نمیتواند اینقدر وحشتناک باشد که البته ایده مضحکی است چون آدمهای خیلی بدتری وجود دارند، اما بههرحال باید تعادل را حفظ میکردیم. باید او را سرگرمکننده نگه میداشتیم و آنقدر وحشتناک که مردم بخواهند در ۱۰ اپیزود مرده او را ببینند.»
آن ماری داف بازیگر نقش گریس، همسر جان پل میگوید: «ما باید کاری میکردیم تماشاگر این ازدواج را با وجود آن که غیر طبیعی و ناسالم است، باور کند. اولویت اصلی ما این بود که ارتباط گریس و جان پل تا حد امکان معتبر به نظر برسد. سریال خیلی بر واقعیت تکیه میکند و خیلی هم خندهدار است، اما ما میخواستیم تماشاگران باور کنند آنها سالهاست ازدواج کردهاند. این شروع کار ما و یک نکته مثبت بود، بنابراین تلاش کردیم تا آنجا که ممکن است صادق باشیم.»
داف میگوید: «وقتی اولین بار گریس را میبینیم، او یک روح گمشده است. ما حتی نمیتوانیم ببینیم او کیست. او نیمه مات است چون در یک رابطه بد بوده است. او پر از غم و غصه است و همه چیز به جان پل مربوط میشود. در این رابطه قلدری حرف اول را میزند؛ بنابراین برای من یک چالش خلاقانه بزرگ بود – تلاش برای تجسم بخشیدن به این فرد و نشان دادن شرایط عصبی او، این که او را درون آن مه یک انسان واقعی جلوه بدهم.»
کلیس بنگ که نقش جان پل را بازی میکند با تائید صحبتهای داف میگوید: «برای ما مهم بود رابطه آنها کاملاً واقعی باشد و احساس نشود از یک رابطه سو استفاده آمیز تقلید میکنیم یا تصویری کاریکاتوری نشان میدهیم. وقتی وارد داستان میشویم، جان پل و گریس مدت زیادی است با هم هستند و رابطه آنها به بیراهه رفته است. اشتباه شده است و هیچ راهی برای بازگشت نیست، اما تماشاگر نیاز دارد درک کند چرا آنها از همان اول همدیگر را پیدا کردند؛ بنابراین سعی کردیم آن حال و هوا را بهطور قابل باور به تصویر بکشیم.»
برای بنگ، تبدیلشدن به شخصیتی که نمیتوانید از او بیزار نباشید، چالشهایی نیز داشت. او میگوید: «بهعنوان یک بازیگر مهم است بدانیم “این چه کارکردی دارد. این آدم باید چه کار کند؟” برای این که بتوانیم این روند را ۱۰ اپیزود ادامه دهیم، واقعاً نیاز داشتیم کاری کنیم که اصلاً نتوان با او همدردی کرد و همچنان بخواهیم او را بکشیم. آن ماری و من از نزدیک با هم کار کردیم تا این حس را ایجاد کنیم که “چرا” این آدمها با هم هستند و چه اتفاقی افتاد؟»
ایوا برتیستل، بازیگر نقش اورسولا و سارا گرین، بازیگر نقش بیبی میگویند تمرینات پیش از شروع تصویربرداری به بازیگران کمک کرد با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
برتیستل اشاره میکند: «ما حدود دو هفته تمرین کردیم و با هم معاشرت داشتیم. بعضی از ما قبلاً با هم کار کرده بودیم، بنابراین خیلی سریع و ساده با هم ارتباط برقرار کردیم. ضمن این که قبل از شروع تصویربرداری کمی وقت داشتیم تا درباره متن، شخصیتها، داستان و همه چیز با هم صحبت کنیم.»
گرین با اشاره به این که روند تمرینات به آنها کمک کرد شخصیتها و روابط خود را بسازند، میگوید: «مواردی لزوماً در صفحه نبود، اما واقعاً به ما کمک کرد روابط و پویایی شخصیتها را بفهمیم.»
برتیستل ادامه میدهد: «وقتی اولین بار متن را خواندم چیزی که من را تحت تأثیر قرار داد لحن آن بود. سریال تاریکی و روشنایی – کمدی – را با هم دارد، اما در قلب خود به یک موضوع خیلی جدی میپردازد.»
گرین که بیبی با بازی او برای مرگ جان پل دلایل خودش را دارد اضافه میکند: «سریال نهتنها ایرلند را به زیبایی ثبت میکند، بلکه نشان میدهد این خواهران بههمریخته و پیچیده هستند. آنها زنان کاملی نیستند و کاری که انجام میدهند به لحاظ اخلاقی نادرست است.»
او اضافه میکند: «اما عشق بهنوعی بر همه اینها غلبه میکند. داشتن پنج نقش اول زن قوی و کارگردانان زن قوی اتفاقی نادر است. از همه مهمتر شارون که بهعنوان گرداننده سریال، تهیه کننده اجرایی و نویسنده در رأس کار قرار دارد. واقعاً هیجانانگیز بود.»
هرچند «خاندان» منبع الهام اصلی هورگان در خلق «خواهران بد» بود، اما او از یک معمای قتل دیگر بهعنوان یک مرجع تأثیرگذار نام میبرد. «سریال “فارگو” خیلی الهامبخش بود. شما میتوانید عمیقاً درگیر اتفاقاتی شوید که برای این شخصیتها میافتد، اما باید بدانید بعداً چه اتفاقی میافتد. من در فرایند نوشتن این حس نبود آرامش را دوست دارم.»
فصل اول سریال ۱۰ اپیزودی «خواهران بد» اوت تا اکتبر ۲۰۲۲ نمایش داده شد. اپل تیوی پلاس در ماه نوامبر اعلام کرد فصل دوم نیز ساخته میشود.
منبع: ال، اینترتینمنت ویکلی، موویوب
تماشای آنلاین سریال «خواهران بد» در نماوا