مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
فرناندو لئون د آرانوآ کارگردان اسپانیایی و خاویر باردم در فیلم اسپانیاییزبان «رئیس خوب» (El Buen Patrón)، یک کمدی سیاه که اولین بار در دنیا در بخش رقابتی جشنواره فیلم سن سباستین ۲۰۲۱ به نمایش درآمد، بار دیگر با همدیگر همکاری کردند.
«دوشنبهها در آفتاب»، برداشت قبلی آنها از مشکلات در محل کار، در ۲۰۰۲ برنده جایزه صدف طلایی جشنواره سن سباستین شد. نوزده سال بعد، آنها با داستانی به جشنواره بازگشتند که بر رئیس یک کارخانه ترازوی صنعتی تمرکز دارد.
باردم نقش رئیس خوب را بازی میکند که عنوان فیلم از او گرفته شده است، مردی که برای در اولویت قرار دادن علایق خود از همه خطوط عبور میکند، از سوء استفاده از کارورزان و اخراج کارگران گرفته تا تلاش شدید برای حفظ ظاهر تا کسب و کار خانوادگی او بتواند برنده یک جایزه شود.
فیلم «رئیس خوب» به باردم فرصت داد سراغ طنز برود، دوباره در فیلمی به زبان اسپانیایی بازی کند و از تفاوتهای ظریف یک شخصیت واقعبین لذت ببرد. فیلم رئیس خوب همچنین در کنار «تلماسه» و «ریکاردو بودن»، یکی از سه فیلمی بود که بازیگر ۵۲ ساله در سال گذشته میلادی روی پرده سینماها داشت. این فیلم پس از سن سباستین در جشنوارههای زوریخ و لندن نیز نمایش داده شد. فیلم رئیس خوب نماینده اسپانیا در بخش فیلم بلند بینالمللی نود و چهارمین دوره جوایز اسکار است و دسامبر پیش به فهرست ۱۵ فیلم فهرست کوتاه نامزدهای این بخش نیز راه پیدا کرد.
باردم و لئون د آرانوآ در این گفتوگو درباره سینمای آمیخته به مضامین سیاسی، دوستی و لذت همکاری دوباره با هم پس از «دوشنبهها در آفتاب» و «پابلوی دوستداشتنی» – پرتره سال ۲۰۱۷ آنها از پابلو اسکوبار، سلطان مواد مخدر – صحبت میکنند.
«رئیس خوب» چگونه با فیلم «دوشنبهها در آفتاب» مقایسه میشود، فیلمی درباره مبارزات کارگران طبقه کارگر که برای امرار معاش تلاش میکنند؟
فرناندو لئون د آرانوآ: در روند نوشتن فیلمنامه احساس کردم موارد مشترکی وجود دارد، چون هر دو داستان به زندگی کاری میپردازند. فیلم اول درمورد بیکاری بود و حالا فیلم رئیس خوب مثل یک نمای معکوس شوم کار میکند و نشان میدهد زندگی کاری میتواند چگونه باشد. حتی اگر شغل داشته باشید، مشکل تمام نمیشود، اما شاید چون نزدیک به ۲۰ سال از «دوشنبهها در آفتاب» گذشته است، احساس کردم باید به این موضوع بیشتر از طریق کمدی بپردازم تا درام. با وجود این که داستان با رویدادهای خیلی دراماتیک سر و کار دارد، طنز مثل وزنه تعادل عمل میکند که احتمالاً تصویری مناسب برای فیلمی درباره رئیس یک کارخانه ترازو است.
شباهت دیگر این است که هر دو فیلم بر یک شخصیت کاریزماتیک تکیه میکنند که داستان بقیه آدمها را به هم پیوند میدهد، ضمن این که در هر دو فیلم، خاویر باردم نقش آن آدم جاذبهدار را بازی میکند. تفاوت دیگر «رئیس خوب»، فراتر از حس شوخطبعی، این است که کارگران هویت طبقاتی ندارند، قدرت مبارزه جمعی ندارند و بنابراین بیشتر آسیبپذیر نشان داده میشوند.
شخصیت کاریزماتیک بلانکو در فیلم را چگونه توصیف میکنید؟
خاویر باردم: بلانکو خود را یک ناجی میداند، فردی که واقعاً به دیگران کمک میکند تا ازنظر شخصی و حرفهای به اهدافشان دست پیدا کنند و آنها را تحت امضای تبدیلشدن به یک خانواده، متحد میکند. او شخصیتی است که ما در سرتاسر دنیا میشناسیم؛ آدمهایی که با اطرافیان خود خیلی گرم میگیرند و خوب رفتار میکنند، خیلی باهوش و خیلی قدرتمند هستند و برای ما جذابیت دارند و بعد متوجه میشویم در دام رفتارهایشان گرفتار شدهایم و مورد رحمت آنها هستیم و این میتواند زمینه سوء استفاده آنها را فراهم کند.
لئون د آرانوآ: برای ما خیلی مهم بود تماشاگر – و خودمان در هنگام ساختن فیلم – با این شخصیت تا حدی همدردی کند. شما باید این کار را انجام دهید، در غیر این صورت هیچ راهی برای ساختن یک شخصیت خوب وجود ندارد.
داستان فیلم در یک کارخانه ترازوی صنعتی روی میدهد…
لئون د آرانوآ: انتخاب کارخانهای که بلانکو در آن ترازوهای صنعتی تولید میکند، «اتفاقی» نبود، چون در این داستان تعادل شروع به هم خوردن میکند. در شروع فیلم، شخصیت بلانکو بهنوعی بر تمام زوایای مختلف زندگی خود تسلط دارد… و بعد فیلم لحظهای را بیان میکند که او کنترلش را از دست میدهد و این که چگونه سعی میکند آن را به هر قیمتی حفظ کند.
برجسته کردن سوء استفادهها محل کار در چارچوب یک کمدی سیاه دلیل اصلی ورود شما به این پروژه بود؟
باردم: طنز کمک میکند به مخاطب دسترسی پیدا شود و چیزی را به آنها بگوید که میتواند آنها را تحت تأثیر قرار دهد، ضمن این که طنز تماشاگر را وادار میکند با دنیایی که ما سعی داریم با واقعیتهای خشن آن انتقال بدهیم، همدلی کند. این چیزی است که هنر پیشنهاد میدهد، چه هنر، ادبیات یا سینما: فرصتی برای انعکاس. نوشتههای فرناندو وقتی بحث به هم تابیدن داستان و تعریف شخصیتهای آن میشود، ظریف، عمیق و حساس است. کار با چنین فیلمنامهای لذتبخش است. علاوه بر این، اگر شانس همکاری با چنین دوست خوبی را داشته باشید، بهسختی میتوانید چیزی بیشتر بخواهید. من عاشق کار کردن با او هستم. او کارگردان بزرگ بازیگران است و تنها این نیست، او میداند چگونه تدوین کند تا کار شما معنا پیدا کند. او میداند چه چیزی را باید نگه دارد و چگونه آنها را بیان کند.
خاویر، شما از خانوادهای با زمینهای بسیار سیاسی آمدهاید. چقدر برای شما مهم است که در داستانهای آمیخته به مضامین سیاسی کار کنید؟
باردم: در خانه، من از سن خیلی کم از مادرم (پیلار باردم، بازیگر تئاتر و سینما که اخیراً درگذشت) و عمویم (خوان آنتونیو باردم، کارگردان فیلم) یاد گرفتم که کار فراتر از این که شیوهای برای کسب درآمد باشد، باید حس اجتماعی داشته باشد و به لحاظ خلاقانه بیانگر خودتان باشد. همچنین متوجه شدم که کار میتواند به تکان دادن و تغییر ذهنیتها کمک کند. منظورم به شیوه پرطمطراق نیست، این که سینما میتواند یک ابزار ارتباطی باشد. بخصوص فیلمهایی که با فرناندو کار کردهام موارد اینچنینی بسیاری دارند و برای من بهعنوان یک بازیگر خیلی رضایتبخش است، چون احساس میکنم کاری را انجام میدهم که هم ازنقطهنظر بازیگری چالشبرانگیز است و هم به موضوعاتی میپردازد که در جامعه بسیار مرتبط هستند. درمورد «رئیس خوب»، داستان فیلم با یک حس شوخطبعی خیلی سیاه و همچنین با یک نکته اجتماعی بسیار مهم درمورد آن روایت میشود. این باعث میشود که فیلم نهتنها جذاب، جالب و سرگرمکننده برای تماشا باشد، بلکه خودآگاه هم باشد.
در این مقطع از دوران کاری، برای این که بتوانید تصمیم بگیرید زمان و تلاش خود را در کجا سرمایهگذاری کنید، این موضوعات برای شما کلیدی هستند؟
لئون د آرانوآ: من خیلی به این موضوع فکر میکنم، چون ساخت فیلمی مثل «رئیس خوب» از ابتدا تا انتها سه سال طول کشید، از اولین ایده تا زمانی که درمورد آن شروع به صحبت با مطبوعات کردیم تا حالا که تولید فیلم تمام شده و درباره آن با شما حرف میزنیم؛ همه چیز را باید عاقلانه انتخاب کنید، بهخصوص وقتی پنجاه و چند ساله هستید. ما دوندههای دوی استقامت هستیم.
با توجه به این که همدیگر را خیلی خوب میشناسید، چگونه روی شخصیت کار میکنید؟
باردم: حالا که درباره فیلم صحبت میکنم، متوجه میشوم که رویکرد منطقیتر یا عقلانیتری نسبت به شخصیت خودم در «رئیس خوب» دارم، نسبت به کارهایی که برای بازی در نقش این رئیس کارخانه انجام شد، خیلی بیشتر از وقتی که در حال تمرین و فیلمبرداری بودیم، زمانی که باید همهچیز را بیشتر در سطح احساسی و کمتر منطقیتر نگه میداشتم. البته که شما درمورد مسائل بحث میکنید، انگیزهها، واکنشها را تجزیه و تحلیل میکنید، اما زمانی میرسد که بهعنوان یک بازیگر باید رها شوید و روی زبان بدن خود، شیوه صحبت کردن تمرکز کنید و اجازه دهید شناختی که از شخصیت دارید به شیوهای بهمراتب خودجوش در جریان باشد.
من و فرناندو اینقدر به هم نزدیک هستیم که با ایدهها بازی کنیم. او گزینههای خلق و خوی و ظاهر شخصیت را مطرح میکند و به دنبال آن میرود، ما درمورد آن بحث میکنیم، بعضی را نگه میداریم، بعضی دیگر را دور میاندازیم. عقب و جلو میرویم و از نیاز به روندی که باید هر دوی ما را درگیر کند کاملاً آگاه هستیم. من میدانم این آدم خیلی باهوش و حساس است بنابراین به قضاوت او اعتماد دارم. این بسیار اطمینانبخش است. همیشه اینطور نیست، بعضی کارگردانها بیشتر رویکرد مکانیکی دارند، آنها بیشتر روی کارآمدی تمرکز میکنند تا این که بخواهند به شما اجازه دهند همهچیز را امتحان کنید، آزادتر پرواز کنید. در آن موارد باید همه تکالیف را در خانه و بهتنهایی انجام دهید. من دوست دارم بتوانم نظرم را مطرح کنم و میدانم کار کردن با فرناندو نهتنها رضایتبخش، بلکه سرگرمکننده هم هست؛ یک تضمین که ما از این روند لذت خواهیم برد.
لئون د آرانوآ: خیلی خوب است که احساس میکنیم ازنظر خلاقانه شریک هستیم و خاویر خیلی مبتکر است. دوستی و هماهنگی در نگاه کردن به کار به ما یک شبکه امن میدهد و این توانایی را داریم که ریسک کنیم. ما برای «رئیس خوب» فرصت داشتیم یک ماه تمرین کنیم و توانستیم این کار را در کارخانهای که از آن بهعنوان لوکیشن استفاده کردیم انجام دهیم. یک فرآیند کاملاً ارگانیک بود.
منبع: اسکرین دیلی، ددلاین