مجله نماوا، یزدان سلحشور

یک. «تایرون را شبیه‌سازی کردند» یا «آنها تایرون را شبیه‌سازی کردند» [They Cloned Tyrone] نوعی بازنگری در آثار ترسناک دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ است که «جان کارپنتر» یکی از سلاطین وحشتِ آن بود و عنوان این فیلم هم نوعی ارجاع است به فیلم ۱۹۸۸ او با عنوان «آنها زنده هستند» یا «آنها زندگی می‌کنند» [They Live] و این ارجاع، فقط در مرحله‌ی ارجاع به نام اثر نمانده و با شکل روایت آن فیلم کارپنتر هم مرتبط است اما این تنها یک وجه «تایرون…» است. فیلم «They Cloned Tyrone» نه تنها درباره سلطه «بیگانگان فضایی» بر جامعه امریکا نیست که مستقیماً مراکز امنیتی و سیاسی این کشور را هدف گرفته و فیلمی کاملاً سیاسی‌ست که همچون فیلم «کارپنتر» رویکردهای کمیک هم دارد [فیلم «کارپنتر» گرچه درباره حمله‌ی همه‌جانبه‌ی «بیگانگان فضایی» به امریکاست با این همه به این نکته می‌پردازد که سلطه آنها بدون همکاری سیاستمدارانِ فاسد امریکایی امکان‌پذیر نیست] جنبه‌های کمیکِ «تایرون را شبیه‌سازی کردند» البته بیشتر از فیلم ۱۹۸۸ «کارپنتر» است و این رویکرد کمیک، به تمامی ابعاد آن سرایت کرده و حتی تئوری توطئه را که در این سال‌ها اغلب بر پاشنه‌ی نژادپرستی سفیدپوست‌ها چرخیده است، وارونه ساخته و به تئوری توطئه علیه سیاه‌پوستان بدل کرده است؛ از سویی دیگر، این فیلم بازگشتی‌ست به فیلم‌های خاصِ سیاه‌پوستان در دهه‌ی ۱۹۷۰ که قهرمانانِ سیاه‌اش در کادرهایی که در آن‌ها تقریباً اثری از سفیدپوستان نبود، دیده می‌شدند. نوعِ پوشش و مدل مو و شیوه حرف زدن «جیمی فاکس» [اریک مارلون بیشاپ (Eric Morlon Bishop) (متولد ۱۳ دسامبر ۱۹۶۷)- مشهور به «جیمی فاکس» (Jamie Foxx) بازیگر، خواننده، ترانه‌سرا و کمدین امریکایی. بازی وی در فیلم «ری» (فیلمی در ژانر زندگی‌نامه‌ای و موزیکال به کارگردانی تیلور هاکفورد؛ که بر اساس زندگی «ری چارلز» -که «فرانک سیناترا» او را «تنها نابغه واقعی در حرفه ما» نامید- ساخته و در سال ۲۰۰۴ منتشر شد) باعث شد «فاکس» برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر و یک جایزه گولدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی شود. (فاکس با بازی در این فیلم، به‌عنوان دومین بازیگر تاریخ سینما که موفق به دریافت ۵ جایزه معتبر بازیگری برای یک‌نقش شده، شناخته‌ شد.) همچنین حضورش در فیلم «وثیقه» هم (۲۰۰۴/ به کارگردانی و تهیه‌کنندگی مایکل مان و بر اساس فیلمنامه‌ای از استوارت بیتی و بازی «تام کروز» و «جیمی فاکس»)  نامزدی اسکار نقش مکمل مرد را نصیب‌اش کرد. از دیگرفیلم‌های مهم فاکس می‌توان به فیلم «جنگوی آزادشده» ساخته تارانتینو اشاره کرد] طوری‌ست که مخاطب در بخش‌هایی از فیلم فکر می‌کند که زمانِ روایتِ فیلم همان دهه‌ی پرآشوبِ ۱۹۷۰ است. [البته «جیمی فاکس» نقش اولِ این فیلم را ندارد ولی نقشی تعیین‌کننده دارد و یکی از تهیه‌کنندگان فیلم هم هست.] احتمالاً مجموعه‌ی همه‌ی این عوامل بوده که این فیلم را این قدر محبوب منتقدان کرده که در سایتِ تخصصی «Rotten Tomatoes» با ۹۳ درصد آرای مثبت، اثری جذاب تلقی شود و از طرف دیگر با کسب امتیاز ۶.۷ در IMDb با ۱۱ هزار رأی، مطلوبِ نظر مخاطبانِ عام هم باشد.

تیونا پاریس در فیلم تایرون را شبیه سازی کردند

دو. «تایرون را شبیه‌سازی کردند» ابتدا در «جشنواره فیلم سیاه آمریکا» [که در اصل جشنواره فیلم سیاه آکالپولکو نامیده می‌شود و یک جشنواره فیلم مستقل است که عمدتاً بر «فیلم سیاه» (نوعی طبقه‌بندی فیلمی‌ست که تعریف گسترده‌ای در رابطه با فیلم شامل مشارکت یا نمایندگی سیاه‌پوستان دارد. این تعریف ممکن است شامل بازیگران سیاه‌پوست، گروه سیاه‌پوست، کارگردان سیاه‌پوست، داستانی درباره زندگی سیاه‌پوستان یا تمرکز بر مخاطبان سیاه‌پوست باشد) و آثار سیاه‌پوستانِ صنعت فیلم تمرکز دارد] در ۱۴ ژوئن ۲۰۲۳ به نمایش درآمد و اکران محدودی را در ۱۴ جولای ۲۰۲۳ آغاز کرد. این فیلم ۲۱ جولای ۲۰۲۳ در نتفلیکس منتشر شد پس عملاً برای اکرانِ گسترده در سالن‌های سینما ساخته نشده و بنا نبوده که از فروش گیشه درآمدزا باشد [شیوه‌ای نسبتاً تازه برای بازگرداندنِ هزینه‌های ساخت و رسیدن به سودِ قابلِ قبول که به دلیلِ شیوه عملکرد پلتفرم‌هایی نظیر نتفلیکس در پرداخت‌های گاه بسیار اندک به عوامل ساختِ فیلم مورد انتقاد بوده و هست و یکی از دلایل شکل‌گیری اعتصاب‌های اخیر نویسندگان و بازیگران هالیوود است] بنابراین اطلاعاتِ چندانی درباره‌ی بازدهی اقتصادی این فیلم یا آثاری که به این شیوه از مخاطراتِ سنتی گیشه دوری می‌کنند، در دست نیست فقط می‌توان حدس زد که به دلیلِ محبوبیت ناگهانی این فیلم، احتمالاً در این شیوه تازه‌ی «پخشِ فیلم و سریال تلویزیونی» نه تنها ضرر مالی نداشته که سوددهی هم داشته!

جان بویگا در فیلم تایرون را شبیه سازی کردند

سه. این فیلم به عنوان «فیلم سیاه»، ارثیه‌هایی هم از برخی «گریز‌ها»ی سینمای سفید و اغلب نژادپرستانه‌ی هالیوود دارد از جمله انتخابِ سه شخصیتی که با معیارهای اخلاقی سنتی صنعت فیلم امریکا دارای پایین‌ترین حدِ نزولِ شخصیتِ انسانی‌اند -با توجه به شغلی که در کفِ خیابان و به تعبیری «جنگل آسفالت» [همچنین نام یکی از بهترین آثار «جان هیوستون» که در ۱۹۵۰ منتشر شد] دارند-؛ از این جهت، به گمان من، این فیلم نوعی برداشتِ پُست‌مدرن از «دلیجان» است [وسترن مشهور و به‌شدت تأثیرگذارِ جان فورد در ۱۹۳۹ که تأثیرش بر سینمای پس از خود انکارناپذیر است] که در آن هم شخصیت‌های سقوط‌کرده، نجات‌بخش جامعه‌ی کوچکِ خود می‌شوند.

چهار. «جیمی فاکس» در این فیلم، نقشِ مکمل را دارد اما کارگردانی «جوئل تیلور» و نویسندگی او و «تونی رتن مایر» و همچنین بداهه‌گویی‌های «فاکس» و مطمئناً حضور او به عنوان یکی از تهیه‌کنندگانِ فیلم، باعث شده که نقش «فاکس» برجسته‌تر از نقشِ اول که «جان بویگا» [که با بازی در سه‌گانه دنباله جنگ ستارگان در فیلم‌های «نیرو برمی‌خیزد» (۲۰۱۵)، «آخرین جدای» (۲۰۱۷) و «خیزش اسکای‌واکر» (۲۰۱۹) به شهرت بین‌المللی  رسید] به چشم بیاید. «کیفر ساترلند» هم [ستاره سریال تلویزیونی مشهور «۲۴»] در این فیلم ثابت کرده که مهم نیست در اثری نقش منفی بازی کند یا مثبت، به هر حال، کادر مالِ اوست!

فیلم تایرون را شبیه سازی کردند

پنج. «تایرون را شبیه‌سازی کردند» در مجموع، فیلم متوازنی‌ست با این نگاه که توانسته رویکرد آثار علمی‌تخیلیِ ترسناک و ارزان‌قیمتِ دهه ۱۹۷۰ را با آثار اجتماعی-سیاسی و البته تجاری متأثر از جنبش آزادی سیاهان در همان دهه پیوند بزند و جامعه‌ای تخیلی را به تصویر بکشد که غیر از سیاه‌بودن‌شان عمیقاً شبیه جامعه‌ی «وست‌ورلد» جاناتان نولان است و مثل همان جامعه هم اداره می‌شود. سیاه‌پوستانِ این فیلم، نقشی همانندِ رُبات‌های پیشرفته و هوشمندِ آن سریال تلویزیونی را دارند؛ البته یادمان باشد که ایده کلون کردن انسان، به رغم آنکه در دهه‌های پیشین هم ارائه شده بود اما در دهه ۱۹۷۰ بود که به هراسی جمعی بدل شد و پا را از ادبیات و آثار سینمایی فراتر گذاشت و به «فرهنگ جمعی قرن بیستم» پیوست.

شش. این فیلم، بازتابِ عمیقِ هراس‌های سیاهانِ کفِ خیابان در جامعه امریکاست و فیلم‌نامه‌اش هم مجموعه‌ی کاملی از «افسانه‌های ضدِ حاکمیتِ سفید» در این جامعه است و اگر بخواهیم نگاه عمیق‌تری به آن داشته باشیم در لایه‌های پنهانِ خود، نوعی مهارکننده‌ی خشم سیاهانی‌ست که در چند دهه‌ی اخیر، در خیابان‌های این کشور نظامِ سیاسیِ آن را به مبارزه طلبیده‌اند و با این «نگاه مهارکننده» [که فیلم در لایه‌های بیرونی خود بر اساسِ آن شکل گرفته]، در نهایت به ضدِ ایده‌ی افشاگرانه‌‌اش بدل شده است! [می‌بخشید که خیلی با ادبیاتِ منتقدانِ سینماییِ چپ‌گرای دهه ۱۹۷۰ که درباره فیلم‌های سیاسی می‌نوشتند و آن‌ها را «چاره‌اندیشی حاکمیتِ دستِ راستی» برای «مهار توده‌های مردم» می‌نامیدند، به سراغِ موضوع رفتم! به هر حال فکر می‌کنم فیلمی که سازندگان‌اش تا این حد اصرار بر تعلقِ خاطر به آثار آن دهه را دارند، باید از نیش و نوشِ نقدِ سینمایی آن دهه هم برخوردار باشد!]

تماشای آنلاین فیلم «تایرون را شبیه‌سازی کردند» در نماوا