مجله نماوا، شهرام اشرف ابیانه
۱
چاپ کتابهای هری پاتر در زمان خود، بیشک به یک جادو شباهت داشت. انتظار میرفت هالیوود برای این افسانهی جن و پری مدرن خواندنی، سنگ تمام بگذارد. دو فیلم اول همان فضای شاد و سرگرمکننده و پرماجرای فیلمهای کریس کلمبوس را دارد. انگار به فضای پررنگ و نشاط کتابهای کودکان قدم گذاشته باشیم.
حال و هوای شلوغ فیلمهای کلمبوس اینجا هم بازیافتنی است. گویی پا به یک پارک تفریحات گذاشته باشیم. با این تفاوت که وسایل بازی، با جادویی جاندار شده و بیشتر از یک پارک تفریحی معمولی تهدیدگر به نظر میرسد. ریچارد هریس این دو فیلم، در نقش دامبلدور رئیس مدرسهی جادوگری هاگوارتز، نمایشی از یک پیرمرد مهربان عرضه میکند که بر حسب اتفاق با جادوگری هم آشناست. کاردانی و درایتی درونی شده با یک بازی که آرامش را در نقش دامبلدور به یاد میآورد.
بهترین کتابِ این مجموعه، هری پاتر و زندانی آزکابان بود که اقتباس سینمایی آلفونسو کوارون هم در میان بقیهی فیلمهای مجموعه، سر و شکل سینماییتری دارد. انگار یک مولف سینمایی با سبک و سیاق تجربهگرایانهاش پشت ساخت این فیلم قرار گرفته باشد. یک فیلم با حال و هوای انگلیسی تمامعیار، خاصه در صحنههای ابتدایی با لندن شبانهای به شدت باورپذیر، که جادو در آن رخنه کرده و همه چیز به شکل دیوانهواری از ریتم عادی زندگی شبانه خارج کرده است.
صحنههای هاگواتز با آن تُنالیتههای خاکستری و فضای ابری، رنگ و نشاط دو فیلم قبلی را ندارد. انگار بخواهد خبر از وقوع چیزی ناخوشایند بدهد. همین است که دیمنتورها (دیوانهسازها، نگهبانانِ شبحگون زندان آزکابان) را این اندازه به موجوداتی گوتیکوار شبیه کرده است. با رداهایی که لباسهای کشیشان قرون وسطی دوران شیوع طاعون را به یاد میآورد. این گوتیکیترین وغریبترین فیلم این مجموعه است. انگار به قصری قرون وسطیای دعوت شدهایم و شخصیتهای داستانهای پاتر را میان اشباح سرگردان این قصر رها کرده باشیم. شاید به همین دلیل معماری در اقتباس کوارون این اندازه به کمک حال و فضای داستان آمده است.
کتاب چهارم، هری پاتر و جام آتش، سویهی تاریک داستانهای پاتر را به روی مخاطبانش باز میکند. اقتباس سینمایی مایک نیوئل، بیش از آنکه به سویههای تاریک جادو تکیه کند به فیلمی دربارهی بلوغ و آرزوها و اشتیاقهای این دوره بدل شده است. چیزی که در مستند بازگشت به هاگوارتز هم به آن اشاره میشود. حال و هوای اقتباس نیوئل، فیلمهای ماجراجویانهی دوران سلحشوری سینمای کلاسیک را به یاد میآورد. نیوئل به دنبال زنده کردن شکوه وافتخار دوران دور و از یاد رفته است. فیلمش با با ابرهای تیرهای که بر فضای داسان سایه انداخته به تصویرسازیهای چاپ سنگی کتابهای سلحشوران دوران قرون وسطی شبیه شده است.
گویی همهی داستان، درون جنگلی رازآمیز و تاریک میگذرد و هاگوارتز هم در میانهی این جنگل بنا شده. با وارد شدن به سویههای تاریک داستان، قاببندیها شبیه گراورهایی شده که انگار از قلعهای قرون وسطایی به امانت گرفته شده است. هاگوارتز فیلم، قصری جنزده را تداعی میکند که پشت هر راهرو و در آن اتفاقی غریب انتظارمان را میکشد.
سه بازیگر اصلی مجموعه، طی دورهی ده سالهی ساخت به تدریج بلوغ فکری خود را به نمایش میگذارند. دنیل ردکلیف، بهترین بازیگری است که میشد برای نقش پاتر پیدا کرد؛ با همان روحیهی جنگنده و جستجوگرایانهای که وجه شاخص سیمای سینمایی او طی این مدت شد. کودک/نوجوانی که پاکی در وجودش نهادینه شده. زخم پیشانیاش، که او را به لرد ولدمورت خبیث پیوند میدهد، بیشتر جذابش میکند.
ردکلیف، به نوجوانی میماند که شاید از سر بازیگوشی لباس پاتر به تن کرده، اما وِردی جادویی او را به چیزی شبیه پاتر کتاب بدل کرده. بنابراین در همهی فیلمهای مجموعه، گویی هم در تلاش برای بیرون آمدن از این قالب است هم مجذوبِ افسانهای شده که کاراکتر واقعیاش را در برگرفته. این کشاکشِ جذاب به کاراکتر او در این مجموعه، باورپذیری قابل ملاحظهای بخشیده.
۲
چیزی که مستند بازگشت به هاگوارتز را فراتر از یک یادوارهی سینمایی، چیزی شبیه مراسم اسکار، میبرد حضور سه بازیگر اصلی مجموعه است که این گردهمایی بزرگداشتگونه را جدی گرفتهاند و با همهی حس و وجود خود درش ظاهر شدهاند. بدون آنها و حسهای نابشان جلوی دوربین، که بازیگران کارکشتهای چون گری اولدمن و هلنا بونهم کارتر را نیز در مواجهه با آنها تحت تاثیر قرار میدهد، مستند بازگشت به هاگوارتز میتوانست به ضمیمهای پر زرق و برق برای الحاق به بازپخش ویدئویی فیلمها بدل شود.
اما بچههای سابق، و جوانان آرام ومتین و شیکپوش و دوستداشتنی فعلی، مستند بازگشت به هاگواتز را به چیزی فراتر از یک جشن و یادوارهی سینمایی ساده تبدیل کردهاند. آنها لحظاتی از حسهای نابشان را هنگام بازی در مجموعهی فیلمهای هری پاتر این بار درآمیخته با شخصیت فعلیشان، به نمایش گذاشتهاند. به این میماند کلِ پروسهی ساخت، به شخصیت فعلیشان شکل داده باشد. گویی هاگوازتز داستان واقعاً به درونشان رخنه کرده.
لبخندِ دنیل رد کلیف در نمای پایانی فیلم دوم، هری پاتر و تالار اسرار، که خبر از بازگشت دوبارهشان میدهد و سیمای پر اشک او در نمای پایانی مستندِ اخیر، خبر از جادویی میدهد که در او دیگر بازیگران مجموعه درونی شده. سحری افسانهگون که با واقعیت درونی شخصیتشان درآمیخته و از آنان کاراکترهایی ساخته در شکل و پوشش آدمهای دنیای واقعی که برای همیشه در دنیای هاگوارتز باقی خواهند ماند، هر چند همدیگر را دیگر هیچوقت نبینند یا گذارشان به فیلمی اینچنین نیفتد.
مستند بازگشت به هاگواتز، حضور جی. کی. رولینگ، خالق مجموعه، را کم دارد. تنها چند اظهارنظر کوتاه از او میشنویم. احتمالاً او خودخواسته از حال و هوای مجموعه، خودش را دورنگه داشته تا دنیای جادویی که برای بچههای سراسر دنیا خلق کرده همچنان بِکر و رازآمیز و جذاب باقی بماند. شاید هم دیگر نمیخواهد خود را به افسانهای پیوند بزند که شهرتش دیگر به چیزی فراتر از دنیای قصههایش تبدیل شده.
کنارهگیری خودخواستهاش، به مادری دلسوزی میماند که بزرگ شدن بچههای خود را از دور نظارهگر است. انگار با چشمانی نگران، در خفا، بالیدن چیزی را تماشا کند که خود خلق کرده. به این میماند مخلوقی از دنیای افسانهها را رخت و لباس واقعی بر تن کنی به دنیای خودت بیاوری و راه برگشت به دنیای آرامش بخش قصهها را به روی او بسته ببینی. گویی این همه چیزی فراتر از یک جشن و یادواره باشد؛ چیزی باشد از جنس خداحافظی با حال و هوای دوران کودکی.
پانویس
فیلم بیستمین سالگرد هری پاتر: بازگشت به هاگوارتز، فیلمی مستند و خانوادگی، محصول سال ۲۰۲۲ کشورهای انگلستان و آمریکا است. بازیگرانی چون دنیل رد کلیف، اما واتسون، روپرت گرینت، رالف فاینز، مگی اسمیت، گری اولدمن، بانی رایت و هلنا بونهام کارتر در فیلم بیستمین سالگرد هری پاتر: بازگشت به هاگوارتز حضور یافتهاند.
فیلم بیستمین سالگرد هری پاتر: بازگشت به هاگوارتز از اچ بی او مکس پخش شده است.
فیلم بیستمین سالگرد هری پاتر: بازگشت به هاگوارتز به مناسبت بیستمین سالگرد تولید و ساخت اولین فیلم هری پاتر ساخته شده است.
فیلم بیستمین سالگرد هری پاتر: بازگشت به هاگوارتز اثر ارن کریوی، جو پرلمن و جورجیو تستی است.
تماشای آنلاین بیستمین سالگرد هری پاتر: بازگشت به هاگوارتز در نماوا