مجله نماوا، رویا فتحاللهزاده
فیلم داستانی «روما» به کارگردانی آلفونسو کوارون، درامی خانوادگی، اجتماعی و سیاسی به شمار میآید. این فیلم که سه جایزه اسکار دریافت کرده است، در جشنواره ونیز نیز موفق به کسب شیر طلایی شد. «روما»، روایتی زیبا و تراژیک از زندگی دختری بهنام کلئو را بازگو میکند که بهعنوان خدمتکار خانگی و پرستار کودکان در منزل خانوادهای سفیدپوست (آنتونیو و همسرش سوفیا) در مکزیکوسیتی مشغول به کار است. داستان فیلم در دههی ۱۹۷۰ مکزیکوسیتی و زمانی اتفاق میافتد که کشور مکزیک دستخوش تحولات و تغییرات بود.
فیلم در امتداد روایت زندگی کلئو به عنوان دختری بومی منطقهی مکزیکوسیتی، داستان زندگی سوفیا کارفرمای سفیدپوست کلئو را نیز بازگو میکند و به نوعی سرنوشت دو زن، یکی فقیر و از بومیان مکزیک و دیگری، ثروتمند و سفیدپوست را به تصویر میکشد. سرنوشت این دو زن در بستری از مسائل و معضلات مکزیکوسیتی از جمله نابرابریهای اجتماعی و اختلاف طبقاتی، فقر و تنگدستی مردم به ویژه بومیان مکزیکوسیتی، حاشیهنشینی بومیان و زاغهنشینی گسترده، فساد دولت، کشتار معترضان به دولت، کمبود آب و… بازگو میشود.
هر دو زن، تجربهای مشترک از ترکشدن توسط همسرانشان را سپری میکنند و واکنشهای متفاوتی را بروز میدهند. کلئو دختری منفعل و وابسته است بنابراین واکنش او به بارداری ناخواسته، پناه بردن به حمایتهای سوفیا و سکوت کردن است. در سکانسی از فیلم، زمانیکه کلئو برای اولین بار از بارداری خود مطلع میشود به دلیل مشکلات روحی و روانی، تمایلی به حرف زدن با دیگران ندارد. وقتی کودکان با او حرف میزنند او فقط با حرکت سر آنها را تایید میکند به همین دلیل کودکان میگویند که کلئو لال شده است. اما سوفیا زنی کنشگر است و به روشهای مختلف، اعتراضش را به وضعیت موجود نشان میدهد. از جمله میتوان به صحنهی ورود ماشین به حیاط کوچک خانه اشاره کرد که سوفیا ماشین را به دیوارهای اطراف حیاط میکوبد. بعدها سوفیا برای اعتراض به همسرش و مناسبات جهان مردانهی او از یکسو و هویتبخشی به زنانگی خود به عنوان زنی مستقل و قدرتمند از سوی دیگر، ماشین بزرگ و قدیمی همسرش را میفروشد و به جای آن ماشینی کوچک و زیبا میخرد. او همچنین تصمیم میگیرد برای تامین مخارج خانه کار کند.
«روما» در لایهی زیرین خود نمایانگر ارتباط دوجانبه میان ساختار و عاملیت است. ساختار به معنای بستری است که افراد در آن کنشگری میکنند و عاملیت همان کنشگر انسانی قلمداد میشود. در «روما» هر جا کنشگران میکوشند جدا از ساختار باشند اما مناسبات ساختاری به متن زندگی آنها وارد میشود و بر آن تاثیر میگذارد.
آشکارترین بازنمایی آن را میتوان در یکی از تاثیرگذارترین سکانسهای فیلم مشاهده کرد. دانشجویان در حال تظاهرات خیابانی هستند. نیروهای پلیس در اتوبوسها نشستهاند و مداخله نمیکنند. کلئو و ترزا (مادر سوفیا) از خیابانی که مملو از تظاهراتکنندگان و نیروهای پلیس است عبور میکنند و به مغازهی فروش لوازم خانگی میروند. در این سکانس، زمانی که آنها سعی دارند تا در آرامش برای کودک در راه کلئو، تخت بخرند از خیابان صدای فریاد و تیراندازی شنیده میشود. حاضران در مغازه از پنجره شاهد صحنههای خشونتبار کشتار دانشجویان و جوانان هستند که ناگهان چند شبهنظامی برای کشتن تعدادی از دانشجویان که به داخل مغازه فرار کرده بودند به آنجا هجوم میآورند و آنها را به قتل میرسانند. این سکانس با فیلمبرداری و قاببندیهای حرفهای، نمایشی از وحشت و خشونت را در یکی از مهمترین وقایع مکزیکوسیتی موسوم به قتلعام کورپوسکریستی (Corpus Christi) به تصویر میکشد. در این حادثه، تظاهرات مسالمتآمیز دانشجویان، توسط گروهی از شبهنظامیان با لقب «هالکونها» (Halcones) که لباس شخصی داشتند و برای سرکوب اعتراضات دانشجویی، آموزش رزمی دیده بودند به خشونت کشیده شد و تعداد زیادی از جوانان و دانشجویان کشته شدند۱.
واقعیت این است که این سکانس نشان میدهد که حتی اگر افراد جامعه بخواهند در حوادث اجتماعی و سیاسی دخیل نباشند اما زمانی فرا میرسد که این حوادث بر سرنوشت آنها نیز تاثیر میگذارد و آن را دستخوش تحول میکند. کلئو و ترزا نیز زمانی که میکوشیدند زندگی شخصی خود را در دل تظاهرات گسترده، پیگیری کنند همراه بازشدن در مغازه و هجوم «هالکونها» به داخل مغازه، ترسی بزرگ را تجربه کردند و غافلگیر شدند. آنها با چشمهایی بهتزده و تنی لرزان، سرازیرشدن حادثهای اجتماعی و سیاسی را به بنمایهی زندگی روزمرهشان دیدند.
«روما» علیرغم واقعگرایانه بودن و قرارگرفتن روایت در بستر رویدادهای اجتماعی و سیاسی اما دارای استعارههایی زیبا و معنادار است. از جمله استعارهی آب در سراسر فیلم جریان دارد. استعارهی آب در صحنهی پاره شدن کیسه آب جنین و شنای کودکان در دریا جالب توجه است. کارگردان، مفهوم آب را به گونهای استعاری در تضاد با مفهوم کلیشهای آن یعنی نقش حیاتبخشی قرار میدهد. در فیلم، آب به عنوان استعارهای از مرگ بهکارگرفته میشود. استفاده از مفهوم آب به عنوان یک استعاره در فیلم با معضل کمبود آب در مکزیک مرتبط است. در مکزیک، بحران آب، همیشه یکی از مشکلات جامعه بهویژه برای قشر محروم جامعه بوده است. در سکانسی از فیلم نیز به این بحران اشاره میشود. در سکانسی که کلئو برای یافتن دوست پسرش به حومه شهر میرود، تصویری از زمین گلآلود و خانههای کلنگی و آلونکها و مردم فقیر را میبینیم و در پسزمینه، صدای مردی در حال سخنرانی شنیده میشودکه تاکید دارد مشکل کمبود آب حل خواهد شد.
«روما» درامی باشکوه، بهیادماندنی و دارای جزئیات تصویری ارزشمند است که تا مدتها در حافظهی مخاطبش باقی میماند.
پینوشت:
۱- برای اطلاعات بیشتر رجو ع کنید به: https://nsarchive2.gwu.edu/NSAEBB/NSAEBB91/