مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
برای فیلم زنی پشت پنجره (The Woman in the Window)، سفر از کتاب تا سینما بسیار طولانی بود. شرکت فاکس ۲۰۰۰ در ابتدا حقوق سینمایی این رمان پرتعلیق را در ۲۰۱۶ به خود اختصاص داد – دو سال پیش از انتشار کتاب و زمانی که هنوز هویت نویسنده جنجالی آن هنوز بهطور عمومی فاش نشده بود.
ایمی آدامز در ۲۰۱۸ برای بازی در نقش آنا فاکس، روانشناس کودکِ مبتلا به آگورافوبیا (برزنهراسی یا ترس از حضور در مکانهایی باز و شلوغ) قرارداد امضا کرد. فیلم قرار بود اکتبر سال بعد روی پرده برود، اما پسازآن که شرکت دیزنی، فاکس را خرید، اکران آن یک سال دیگر به تأخیر افتاد. سپس فیلم در دوران همهگیری کرونا به نتفلیکس فروخته شد، و سرانجام پس از انتظار طولانیمدت، این پروژه ۴۰ میلیون دلاری از ۱۴ مه ۲۰۲۱، آنلاین اکران شد.
«زنی پشت پنجره» بر مبنای رمانی به همین نام نوشته ای. جی. فین (با نام اصلی دن مالوری) ساخته شده، و در مورد زنی (آدامز) ساکن شهر نیویورک است که باور دارد هنگام دید زدن خانه همسایه خود شاهد جنایتی هولناک در آن طرف خیابان بوده است. تصمیم آنا برای دخالت در کار همسایگان خود عواقب پیشبینینشدهای به دنبال دارد که تهدیدی برای نابودی کل دنیای او است.
علاوه بر آدامز، بازیگرانِ تمام ستاره فیلم شامل جولین مور، گری اولدمن، جنیفر جیسن لی و آنتونی مکی هستند. جو رایت کارگردانی کرد و تریسی لتس نمایشنامهنویس برنده جایزه پولیتزر که در فیلم نیز حضور دارد، فیلمنامه را نوشت. به نظر میرسد «زنی پشت پنجره» میتواند گاهی ترسناک و نگرانکننده باشد، و در عین حال میتواند بیشازحد به فرض داستانی جدی خود لطمه بزند. استفانی زاکارک منتقد فیلم در نقد خود برای تایم نوشت: «فیلم دلچسب است، نه خیلی به خاطر پیرنگ پیچیده خود – که حتی اگر قبلاً کتاب را نخوانده باشید، کاملاً قابل حدس است – بلکه به خاطر تعهد هنرمندانه فیلم به تاریکیِ بسیار تئاترگونه خود.»
چالشهایی که فیلم با آن روبرو بود در ۲۰۱۹ پیچیدهتر شد، و این زمانی بود که نیویورکر گزارشی درباره دن مالوری، نویسندهای که از نام مستعار ای. جی. فین استفاده میکرد، منتشر کرد، و دروغهای او برای پیشرفت حرفهای خود را فاش کرد. فریبکاری مالوری دامنهای وسیع و ناراحتکننده داشت، و درون صنعت نشر پرسشهایی را درباره حق تألیف، حق انحصاری و هویت نویسنده مطرح کرد. اکران فیلم باعث ایجاد کنجکاوی در مورد ریشههای این تریلر شده، و گذشته شرمآور مالوری را به پیشزمینه آورده است. آنچه در ادامه میخوانید چیزهایی است که باید درباره فیلم «زنی پشت پنجره»، شناسایی سریع کتابِ مبنایِ فیلم بهعنوان یک تریلر موفق، و سقوط نویسنده آن بدانید.
کتاب یک موفقیت تجاری و انتقادی بود
وقتی کتاب «زنی پشت پنجره» در ژانویه ۲۰۱۸ منتشر شد، بهسرعت با تریلرهای فوقالعاده موفق قبل از خود مانند «دختر گمشده» جیلیان فلین و «دختری در قطار» پائولا هاوکینز مقایسه شد. هر سه کتاب بر زنان سفیدپوست از طبقه ممتاز تمرکز دارند که خود را در مرکز راز، خشونت و شوک روحی مییابند. بسیاری از منتقدان اشاره کردند که رمان فین چگونه بهدقت در این دسته از داستانها قرار میگیرد، بهویژه با حضور یک قهرمان زنِ غیرقابل اعتماد؛ آنها همچنین حرکت عمیقتر او در روان شخصیت اصلی خود و آگورافوبیا او را تحسین کردند. کنستانس گریدی در مطلبی در وُکس نوشت: «معمای شوک روحی آنا در ترسناکترین بخش کتاب ظاهر میشود که طراحی حسابشدهای دارد. شما میبینید که این افشاگری از یک مایل دورتر میآید، اما از تمام ترسهایی که منبع قدرت داستانهای جنایی-معمایی هستند، بسیار جذابتر است.»
مانند هر تریلر معاصر، کتاب «زنی پشت پنجره» پر از پیچ و خم است، که برخی منتقدان آن را قابل پیشبینی و برخی دیگر غافلگیرکننده میدانند (هرچند به نظر میرسد اکثریت سرگرم شدند). نقدی که در ۲۰۱۷ در واشنگتن پست منتشر شد، کاملاً در اردوی دوم بود: «داستان فین با یک سری غافلگیریهای گیجکننده به پایان میرسد. “زنی پشت پنجره” یک سرگرمی درجه یک و درنهایت تصویری تأثیرگذار از زنی است که برای حفظ سلامت عقل خود میجنگد.»
جنت ماسلین برای بخش نقد کتاب نیویورک تایمز نوشت که کتاب «زنی پشت پنجره» مطمئناً خوانندگان را با قلاب گیر میاندازد، اما هنوز مشکلات زیادی دارد. ماسلین نوشت: «یک غافلگیری بزرگ که قرار است با گذشت بیش از دوسوم راه کتاب روی بدهد، تقریباً از ابتدا حتی توسط من که در حدس زدن افتضاح هستم، قابل حدس بود.» بااینحال، خوانندگان بهنوعی کتاب را بلعیدند. «زنی پشت پنجره» اولین رمان در ۱۲ سال گذشته بود که به رتبه اول لیست پرفروشهای نیویورک تایمز رسید.
با وجود همه موفقیتهای کتاب، مشکلات بزرگی پدیدار شد. در ابتدا، گزارشها درباره نویسنده آن مثبت بود. مالوری که قبلاً ویراستار کتاب بود، گفت نسخه دستنویس «زنی پشت پنجره» را با نام مستعار ای. جی. فین ارائه کرد تا هویت خود را بهعنوان یک فعال صنعت نشر، مخفی نگه دارد. مالوری بعداً در ۲۰۱۸ به نیویورک تایمز گفت: «احساس کردم برای نویسندگانی که با آنها کار میکنم ناراحتکننده است که در یک کتابفروشی گشت بزنند و ببینند نام ویراستارشان بهعنوان نویسنده روی جلد یک کتاب نوشته شده است.» ناشناس ماندن او مدت زیادی طول نکشید. در ۲۰۱۶، درحالیکه «زنی پشت پنجره» در حال حراج بود، پیشنهاددهندگان از نام واقعی او مطلع شدند، و با افشاگری ایان پارکر در مطلبی که در ۲۰۱۹ در نیویورکر منتشر شد، بسیاری از ناشران از خرید کتاب او منصرف شدند. ویلیام مارو کارفرمای مالوری در آن زمان، همچنان ماند و نویسنده درنهایت توانست یک قرارداد دو میلیون دلاری امضاء کند، اما یک سال پس از انتشار کتاب، همه چیز از هم پاشید. جنجالهایی به پا شد که هم اصالت و درستی رمان و هم خود مالوری را زیر سؤال برد.
رماننویس، خود یک داستان میشود
مطلب پارکر با تیتر «رد فریبکاریهای یک نویسنده رمانهای پرتعلیق»، فهرستی طولانی از دروغهایی را که مالوری در طول زندگی حرفهای خود گفته بود، شرح داد. برخی از آنها بیخطر بودند، مانند بیوگرافی رسمی نویسنده که ادعا کرد با تینا فی کار کرده است (او کار نکرده است). برخی دیگر بسیار نگرانکننده بودند، ازجمله آنها: این که مادرش در اثر سرطان درگذشت، برادرش خودکشی کرد، و مالوری خودش تومور مغزی داشت. پارکر نوشت: «برای مدتی، او حتی در داخل خانه کلاه بیسبال به سر داشت، که تصور میشد میخواهد ریزش مو خود در اثر شیمیدرمانی را پنهان کند.»
اتهامات مطرحشده علیه مالوری در مطلب پارکر، زیاد و در بعضی موارد عجیب بودند: همکاران سابق او از پیدا شدن فنجانهای ادرار در دفتر رئیس مالوری گفتند. پاركر نوشت: «اینها بهعنوان پیامهای توهینآمیز، یا مشخص کردن جایگاه کاری، ثبت شدند، مالوری مظنون بود اما مورد مواخذه قرار نگرفت.» گرچه مالوری ادرار كردن در دفتر را انكار كرد، اما پس از انتشار مطلب نیویورکر، دروغگویی درباره فاجعههای زندگی شخصی خود را تأیید كرد و در بیانیهای به نیویوركر، عذرخواهی كرد: «من در موارد متعددی در گذشته، اظهار داشتم، یا به دیگران اجازه دادم باور کنند که به یک بیماری جسمی مبتلا شدهام: بهویژه سرطان.» نویسنده گفت این دروغها نتیجه «اختلال دو قطبی شدید» اوست، که ادعا کرد باعث «افسردگیهای خردکننده، افکار هذیانی، وسواس بیمارگونه و مشکلات حافظه» میشود.
خبر دروغگو بودن مالوری یک جنجال رسانهای به پا کرد و بسیاری به امتیاز و جایگاه او بهعنوان یک نویسنده (و ویراستار) مرد سفیدپوست در صنعت نشر اشاره کردند. درحالیکه فریبکاریهای مالوری در مورد هویت خود آشکار شد، اتهام سرقت ادبی نیز به او وارد شد. نیویورک تایمز در ۲۰۱۹ گزارش داد که «زنی پشت پنجره» بهطور چشمگیری شبیه «نجات ایپریل» رمانی نوشته سارا ای. دنزیل است. این رمانِ تریلر که در مارس ۲۰۱۶ منتشر شد، داستان یک زن منزوی با تجربهای تلخ در گذشته را دنبال میکند که دچار اضطراب است، خیلی کم از خانه خارج میشود و باور دارد هنگام جاسوسی همسایه خود شاهد چیزی مشکوک بوده است. الكساندرا آلتر در تایمز نوشت: «نهتنها پیرنگ دو داستان به شکل عجیبی به هم شباهت دارد، بلکه جزئیات کوچکتر نیز مشابه هستند.» سخنگوی ویلیام مارو گفت مالوری «نکات اصلی» رمان خود را قبل از انتشار «نجات ایپریل» شرح داده بود، و خود مالوری گفت نوشتن کتاب «زنی پشت پنجره» را از تابستان ۲۰۱۵ آغاز کرد. درنهایت، اتهام سرقت ادبی، زیاد نبود، هرچند نویسنده «نجات ایپریل» در مصاحبهای گفت گاهی اوقات نظرات آنلاین دریافت میکند که ادعا میکنند او از مالوری دزدی ادبی کرده است، درحالیکه کتاب او قبل از «زنی پشت پنجره» منتشر شد.
فیلم بالاخره به نتفلیکس رسید
برای فیلم «زنی پشت پنجره» که آخر سر به نتفلیکس رسید، در جاده موانعی فراتر از آشکار شدن ماهیت فریبکارانه مالوری وجود داشت. تولید فیلم در اوت ۲۰۱۸ و با هدف اکران از ۴ اکتبر ۲۰۱۹ (یک بازه زمانی مهم برای بسیاری از امیدهای اسکار) آغاز شد، اما دیزنی که فاکس را در مارس ۲۰۱۹ خریداری کرد، پس از آن که نمایش آزمایشی «زنی پشت پنجره»، سردرگمی تماشاگران را به همراه داشت، تاریخ نمایش فیلم را به تأخیر انداخت. اسکات رودین تهیهکننده که اخیراً با اتهامات مربوط به رفتارهای توهینآمیز روبرو شده است، تونی گیلروی فیلمنامهنویس را به کار گرفت تا متن صحنههایی را بنویسد که باید از نو فیلمبرداری میشد. در اوت ۲۰۲۰، نتفلیکس فیلم را خرید و بعداً تاریخ اکران آن را مه ۲۰۲۱ تعیین کرد.
فیلمی که سرانجام آنلاین اکران شد، بخش زیادی از یکپارچگی ساختاری رمان را حفظ کرده است. بسیاری از پیچ و تابهای پیرنگ داستان، یکی هستند – گرچه پایانِ پرتحرک کار به شیوههای متفاوت آشکار میشود (بهویژه در فیلم، یک حرکت خشونتبارِ وحشتناک با یک وسیله باغبانی هست که در کتاب نیست). و علیرغم تأخیرها، زمانبندی اکران فیلم، بدون شک به نفع آن کار میکند. و درست هم به نظر میرسد؛ فیلمی درباره زنی که شدیداً از فضای بیرون خانه میترسد، زمانی به نمایش درمیآید که پس از یک زمستان طولانی، فعالیتهای عادی از سر گرفته شده و آدمها از خانههای خود بیرون زدهاند. و برای کسانی که آماده ورود دوباره به دنیا نیستند، تریلر معمایی «زنی پشت پنجره» فیلمی است که نیازی ندارید برای دیدن آن از اتاق نشیمن خود خارج شوید.
صحبتهای جو رایت کارگردان فیلم
شباهتهای شخصیتی که در خانه خود گیر کرده با آنچه در دوران کرونا اتفاق افتاد، غیر قابل انکار است. این گیر افتادن برای جو رایت کارگردان نامزد گلدن گلوب طنین تازهای داشت. او به اینترتینمنت ویکلی میگوید چالش چنین داستانی برای او جذاب بود.
رایت با اشاره به فیلم «یک محکوم به مرگ فرار کرده است» از روبر برسون، بهعنوان نمونهای كه به او الهام بخشید، گفت: «ایده محدودیت مینیمالیستیِ فیلمی را كه داستانش كاملاً در یك خانه اتفاق بیفتد، دوست داشتم.»
در فیلم، مانند کتاب، آنا (آدامز) با نوشیدن و تماشای همسایگانش – خانواده راسل – سر خود را گرم میکند. او با جین (مور) یکی از راسلها دوست میشود، اما یک شب شاهد چاقو خوردن جین است و با پلیس تماس میگیرد. اوضاع زمانی بیشازحد پیچیده میشود که یک کارآگاه با شوهر جین (اولدمن) روبرو میشود، که ادعا میکند هیچ اتفاقی نیفتاده است، و یک زن دیگر (جیسن لی) نیز ظاهر میشود که ادعا میکند او جین است.
رایت که به خاطر اقتباسهای ادبی دیگری مانند «غرور و تعصب» و «تاوان» شهرت دارد، میگوید همیشه میخواست یک تریلر بسازد، و توضیح میدهد فشار واقعیتِ فرضی در مقابل حقیقت، او را شیفته خود کرد. او میگوید: «من همچنین به محو کردن مرز واقعیت ذهنی و عینی، حقیقت و دروغ، و دروغهایی که به خود میگوییم، و این که چگونه واقعیت خودمان را خلق میکنیم، علاقهمند بوده و هستم.»
درنهایت، این فیلمنامه بود که واقعاً رایت را مجذوب کرد. این کارگردان درباره فیلمنامه تریسی لتس، که آن را «اقتباسی کاملاً وفادارانه» از رمان مینامد، میگوید: «قبل از خواندن فیلمنامه کتاب را نمیشناختم. و بسیار هیجانزده شدم و میخواستم بدانم بعد چه اتفاقی میافتد.»
وقتی موضوع سفر پرزحمت «زنی پشت پنجره» و بحث نمایش آزمایشی فیلم که فیلمبرداری مجدد برخی صحنهها را منجر شد، مطرح میشود، رایت میگوید: «وای خدا. تماشاگران، برخی نکات پیرنگ داستان را کمی گیجکننده میدانستند. بنابراین مجبور شدیم به عقب برگردیم و نکات مشخصی را روشن کنیم، اما فکر میکنم ما همچنین سعی کردیم چیزی را بیشازحد ساده بیان نکنیم و مسائل را خیلی روشن کنیم. در این که ندانیم چه خبر است، لذتی هست، اما در عین حال، شما باید به مخاطب چیزی بدهید که بتواند به آن تکیه کند – باید او را از طریق هزارتوی معما و ترس هدایت کنید.»
فیلمساز انگلیسی در پایان میگوید: «بسیار علاقهمندم واکنش مردم به فیلم را ببینم. چیزی که امیدوارم آنها دریابند این حس است که ترسهای خود ما میتواند ما را زندانی کند. و این داستان زنی است که موفق میشود بر ترسهای خود غلبه کند و آنها را پشت سر بگذارد.»
منبع: تایم، اینترتینمنت ویکلی