مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
وقتی سریال اتفاقات عجیب اولین بار در نتفلیکس پخش شد، هیچکس تصور نمیکرد که روزی به نمادینترین فرنچایز این سرویس استریم تبدیل شود. از آن زمان، نتفلیکس در خلق آثار موفق جدید در طیف گستردهای از ژانرها کار بزرگی انجام داده است، از فانتزی در «ویچر» تا تحقق آرزوها در «امیلی در پاریس». حالا یک سریال ترسناک جدید و معمایی به نام آرشیو ۸۱ (Archive 81) این پتانسیل را دارد که به یک نمونه موفق دیگر تبدیل شود که در ظاهر از ناکجاآباد میآید.
سریال جدید که در هشت اپیزود از ۱۴ ژانویه ۲۰۲۲ در نتفلیکس پخش شد، از روی پادکستی به همین نام اثر دنیل پاول ساخته شده است و داستان خود را در دو خط زمانی روایت میکند: در زمان حال، از سوی یک سازمان مرموز به مردی جوان به نام دن (مامودو اثی) که متخصص ترمیم فیلمهای ویدیویی قدیمی است، مبلغی غیرقابل تصور پرداخت میشود تا تعدادی نوار دوربین هندیکم Hi8 را که در یک حادثه آتشسوزی آسیب دیدند، بازیابی و دیجیتالی کند. نوارها، خط زمانی دوم را آشکار میکنند: داستان دانشجویی به نام ملودی پندراس (دینا شهابی) که در ۱۹۹۴ برای پایاننامه دکترای خود به دنبال گردآوری و ثبت تاریخ شفاهی یک ساختمان آپارتمانی مرموز در شهر نیویورک به نام ویسر از زبان ساکنان آن است. دن در نوارها زندگی گذشته ملودی را میبیند که در ویسر با دختری به نام جس (آریانا نیل) آشنا میشد و بعد در موقعیتی سورئال قرار میگیرد و متوجه میشود چیزها آنطور نیستند که به نظر میرسد.
درحالیکه داستان ملودی از طریق نوارها فاش میشود، اتفاقات وهمآلود و ترسآور در گذشته و حال شروع میشود که تأثیری پرطنین و احساسی، هم بر دن و هم بر ملودی دارد و هرچه آنها عمیقتر میشوند، بیشتر در شبکهای بههمپیچیده و اساطیری فرو میروند.
فضای شبحوار بر پایه یک مکان احساسی
فصل اول «آرشیو ۸۱» مملو از انواع چرخشها، معماها و شخصیتهای جالب است که سریالهایی مانند «گمشدگان» و اخیراً «ژاکتزردها» را به نمونههای بسیار موفق تبدیل کرده است؛ و درحالیکه پاسخهای زیادی در خود دارد (حتی در یک اپیزود داستان اصلی کلاً در قالب فلاشبک روایت میشود)، خیلی چیزها را روی میز باقی گذاشت تا تماشاگران درمورد آن نظریهپردازی کنند. درحالیکه انتظار میرفت فصل دوم پاسخگویی برخی پرسشهای دیگر باشد، در ماه مارس اعلام شد که «آرشیو ۸۱» ادامهدار نیست.
طرفداران پادکست «آرشیو ۸۱» نیز برای دوست داشتن، چیزهای زیادی پیدا میکنند، اگرچه ربکا ساننشاین، شورانر و تهیهکننده اجرایی (که کارنامه او شامل «پسرها» و «خاطرات خونآشام» میشود) میگوید پادکست بیشتر از آن که مثل یک نقشه عمل کند نقش یک نقطه پرش را داشت. او اذعان میکند: «سریال از خیلی جهات تفاوت زیادی با پادکست دارد، اما در عین حال امیدوارم روح آن را تا حد زیادی ثبت کرده و به طور کلی همان داستان را دنبال کرده باشد، اما کاری که ما میخواستیم انجام دهیم این بود که واقعاً دو شخصیت دن و ملودی را بهعنوان شخصیتهایی معرفی کنیم که به طور موازی انگیزه و میل مشابه به جستجو داشتند. ما کار را از همینجا شروع کردیم.»
استوار کردن دن و ملودی در پیشزمینههای احساسی (برای دن، پدر مرحومش و برای ملودی، مادری که هیچوقت ندید) به شکلی مضاعف در خدمت «آرشیو ۸۱» قرار گرفت. ساننشاین میگوید: «ما میخواستیم تمام فضای شبحواری را که با آن مواجه میشویم بر پایه یک مکان احساسی استوار کنیم تا تماشاگران واقعاً با دن و ملودی همدردی کنند و بخواهند در این سفر با آنها همراه شوند.» او اضافه میکند محور احساسی داستانهای دن و ملودی نیز به یک موتیف کهنه داستانهای ترسناک اشاره دارد. «نکته مشهود درباره داستانهای ترسناک این است که شما میگویید، “چرا آنها نمیروند؟ چرا برنمیگردند؟” بنابراین میخواستیم چیزی درست کنیم که آنقدر برای دن و ملودی مهم باشد که واقعاً برای ادامه کار تن به خطر بدهند و تماشاگران با آنها همراه شوند.»
درمورد جنبه فیلمهای پیداشده در سریال، درحالیکه «آرشیو ۸۱» داستان خود را با فرمتهای رسانهای مختلف به تصویر میکشد (هر اپیزود با ویدیویی متفاوتی از گذشته شروع میشود)، خوشبختانه خط داستانی ملودی به طور کامل بهواسطه فیلمهای پیداشده روایت نمیشود و این هرگز مد نظر سازندگان سریال نبود.
آنچه در تصاویر نمیبینید
ساننشاین که تحصیلکرده دانشگاه کالیفرنیا، لس آنجلس (UCLA) است و چند فیلم مستقل نیز تهیه کرده است، با اشاره این که «خود من، لزوماً نمیخواهم فیلمهای پیداشده را تماشا کنم.» اضافه میکند قبلاً هر جا میرفت یک دوربین ۸ میلیمتری با خود میبرد. «من یک آرشیو از نوارهای خودم دارم؛ بنابراین چیزی الهامبخش بود، اما به لحاظ مفهومی، بهعنوان یک فرد، نکته جالب درمورد داشتن یک آرشیو این است که شما آن را میبینید و بعد به یاد میآورید که داستانها در ذهن شما چگونه بودند، اما آن را در ویدیوها نمیبینید.» درواقع، نوارها همزمان با آن که دن آنها را ترمیم میکند، بهعنوان پلی برای داستان ملودی عمل میکنند. «همیشه باید به این فکر کنید که چه چیزی در فیلم ثبت شده است – حتی با این که آن را نمیبینیم – و چه چیزی در فیلم نیست و مطمئن شوید هر چیزی که دن نیاز دارد بداند، ملودی در حال فیلمبرداری آن است.»
ساننشاین قبل از نوشتن متن اپیزود افتتاحیه میدانست که فصل به کجا ختم میشود – «فکر میکنم باید بدانید که بازی شما چه پایانی دارد») – اما همچنین اشاره میکند او و تیم نویسندگان سریال داستانهای زیادی داشتند که به فصل اول راه پیدا نکرد.
در شرایطی که این روزها خیلی از سریالها مسیر آنتولوژی را طی میکنند، ممکن است برخی بپرسند «آرشیو ۸۱» یک داستان کنترلشده است یا بخشی از یک سریال فراگیر. برای ساننشاین، پاسخ واضح است: «این سریال بهعنوان یک مجموعه یک فصلی در نظر گرفته نشده بود. ما داستانهای بیشتری برای گفتن داریم.» درحالیکه این گفتوگو پیش از اعلام رسمی لغو شدن «آرشیو ۸۱» از سوی نتفلیکس انجام شد، ساننشاین توضیح میدهد: «من فکر میکنم ما فصل اول را با یک موقعیت دلهرهآور خوب تمام میکنیم که باید به آن پرداخته شود و شخصیتهای زیادی را معرفی میکنیم که دن و ملودی را احاطه کردهاند و زندگیهای بسیار غنی و جالبی برای کشف بیشتر دارند.»
قوانین ژانر
ساننشاین با اشاره به مضمون سریال «آرشیو ۸۱» میگوید: «من شخصاً یک آدم شکاک هستم. واقعاً به ارواح اعتقاد ندارم، اما بهعنوان یک پیشفرض، فکر میکنم، نکند چیزهایی که همه فکر میکنند فریب هستند واقعی باشند. اگر ارواح واقعی باشند، چه؟ اگر یک بچه بتواند به یک حشره تبدیل شود، چه؟»
بهاینترتیب، ساننشاین میتواند غیرممکنها را بپذیرد و بعد در آنها عمیقتر شود. «اگر گرگینهها وجود دارند، چگونه میتوانید کاری کنید که مردم آن را باور کنند؟ از آنها نخواهید به شما اعتماد کنند. کاری کنید باور کنند که واقعیت دارد. من با این نگاه به پروژههایم میرسم. درمورد “آرشیو ۸۱”، مردم فکر میکنند فرقهها بیمعنی هستند، اما بیایید بگوییم که نیستند.»
وقتی این مفهوم تثبیت شد، ساننشاین شروع به بهبود شخصیتها کرد. «”آرشیو ۸۱” خیلی در اتاق سکان من بود. داستان، عناصر ترسناک دارد، اما در عین حال شخصیتمحور است. بعد فقط کافی بود خودمان را وارد آن کنیم – تمام ویژگیهای نامتعارف که میشناسید میتواند در این شخصیتها باشد.»
وحشت مدرن
ساننشاین میگوید: «وحشت، ژانر ایدههاست. میتواند تفسیر اجتماعی داشته باشد. ما حتی درمورد ابرقهرمانان به این سمت میرویم، مثل کاری که در “پسرها” انجام دادیم. درونمایههای مشخصی دارد، اما میتواند چیزی بزرگتر باشد. وحشت میتواند همینطور باشد.»
به نظر میرسد نتفلیکس به لطف برخی از کارهای پیشگام مایک فلنگن، در کنار سریالهای جدید مانند «آرشیو ۸۱» در این مسیر حرکت میکند.
ساننشاین میگوید: «وحشت میتواند به طبیعت انسان مربوط باشد. بشر طوری طراحی شده است که از چیزهای خاص بترسد. چه چیزی باعث ترس ما میشود؟ همه ما ترس پنهان شدن یک نفر در کمد را داریم. اگر اجازه بدهیم، یک ژانر اومانیستی است. داستان “آرشیو ۸۱” چارچوب بزرگی دارد، اما روی این شخصیتها و نوع تعامل آنها در این دنیا تمرکز میکند.»
منبع: د رپ، Creative Screenwriting
تماشای آنلاین سریال آرشیو ۸۱ در نماوا