مجله نماوا، عباس اقلامی
همزمان قرار است در کلیسایی در نقطهی از حومهی شهر دو نشست برگزار شود. یکی نشست مذهبی دورهای همیشگی کلیسا و یکی هم نشست ویژهای که برگزارکنندهاش اتاق طبقهی بالای این کلیسا را انتخاب کرده تا خلوت باشد و امکان برگزاری نشستی در آن بین دو خانواده وجود داشته باشد.
دو خانوادهای با گذشتههایی کاملا متفاوت که اگر آن اتفاق رخ نداده بود شاید هیچ زمانی گذرشان به کنار یکدیگر و به این کلیسا نمیافتاد. هر کدام دلمشغولیها و دلخوشیهای خود را داشتند و با فرزندان خود مشغول زندگی و دنبال کردن آرزوها و رؤیاهای خود بودند. تا اینکه آن اتفاق در مدرسهای که پیش از این کلیسا تنها مکان مشترک این دو خانواده برای مراجعه بود، افتاد. اتفاقی که شکل فاجعه به خود گرفت تا تبعات آن این دو خانواده را روبروی هم بنشاند.
فرن کرنز در فیلم جرم با انتخاب اتاقی در یک کلیسا و نشاندن دو زوج، دو پدر و مادر در آن، بر آن است نشان دهد خانوادهی آسیب دیده از بحران و درگیر فقدان، نیازمند فراهم آوردن شرایطی است تا بتواند گفتگو کند. گفتگویی که میتواند دقایقی شکل بازجویی به خود بگیرد و دقایقی شکل طعنه و کنایه. گاه برود به سمت یافتن مقصر و گاه گفتگو بچرخد به سمت اینکه کدام یک آسیب بیشتری از فاجعه دیده و از تبعات آن آسیب بیشتری خواهد دید.
این نشست برای گرفتن تصمیمی سخت برپا شده است. تصمیمی که اگر نبود امکان این گفتن و شنیدن بین دو خانواده تا از دل آن نقبی به گذشته بزنند و ببینند از کجا مسیر ارتباط آنها با فرزندشان به راهی افتاده که امروز دو خانواده را مقابل هم نشانده است، به نتیجهی مورد نظر برگزارکنندگان نمیرسید. نتیجهای که مسالهی اصلی بسیاری از گفتوگوهاست و قطعهی گمشدهی پازل بسیاری از اختلافهاست.
در اهمیت گفتوگو
مسالهی کرنز در «جرم» نه مسالهی تقصیر است و نه مسالهی انتقام. مسالهی فیلم «جرم»، مسالهی همدلی است. مادران و پدران مقابل هم مینشینند، گریه میکنند، تعارف میکنند، پرخاش میکنند، به یکدیگر حق میدهند و جایی هم همدیگر را صاحب هیچ حقی نمیدانند تا از مسیر گذر از فاجعه با مرور خاطرات، با تمرکز روی عکسها و با گفتن از فرزندانی که حالا بزرگ شدهاند و به راه خود در زندگی رفتهاند، به نقطهی اشتراک مهم خود برسند که اتفاقا از دل همین زندگی سربلند میکند و آنهم ارزش زندگی و میل به بودن است.
گیل و جودی وقتی به ارزش زندگی فکر میکنند با تمام سهمناکی ضربهای که خوردهاند، تصمیم سخت را میگیرند و با بیان آن، ادامهی زندگی را برای خود و خانوادهای که دیگر با رسیدن به همدلی با آنها، آنها را نه مقابل خود، بلکه کنار خود میبینند، ممکن میسازند و از دل آن به راهِ درستِ خداحافظی کردن با غم فقدان هم دست پیدا میکنند.
جرم، نگاهی اندیشهورزانه دارد، با اتکا به اهمیت گفتوگو، به مفاهیم زندگی، انتقام، تربیت، گرفتن تصمیم درست، تنهایی و انزوا و البته کاستیهای یک سیستم آموزشی که تاثیر مستقیم در رفتار دانشآموزان دارد. پیشنهاد «جرم» به تماشاگرش راه همدلی به عنوان راه درست است که از مسیر گفتوگو قابل دستیابی میشود. در فیلم فرن کرنز مساله، دیگر مسالهی تقصیر نیست، فیلم گامی پیشتر میرود و به مسالهی همدلی میرسد. کلید واژهای که ادامهی زندگیِ حال را بدون نیاز به تغییرِ دردآورِ گذشته، ممکن میکند.
تماشای فیلم جرم در نماوا