مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

مارهای پیتون در فلوریدا قابل کنترل نیستند و سریال «کارکشته» (Killing It) در هوشمندانه‌ترین لحظه‌های خود، سیری‌ناپذیری این خزنده بدون زهر را به سرمایه‌داری به‌عنوان یک سیستم شکست‌خورده و تحت کنترل یک درصدی‌ها، شاخ‌های مجازی و نژادپرستان پیوند می‌دهد.

این یک قیاس انتزاعی است، اما سریال ده اپیزودی پیکاک که حاصل همکاری مشترک دن گور (یکی از سازندگان سریال تحسین‌شده «بروکلین نه-نه») و لوک دل تردیچی (یکی از نویسندگان «بروکلین نه-نه») است، مشاهدات دقیقی فراتر از پیش‌فرض ابزورد خود – شکار مارهای پیتون در قبال یک جایزه ۲۰ هزار دلاری – ارائه می‌دهد: یک شخصیت اصلی از طبقه کارگر که اسیر شکاف‌های شدید اقتصادی است با زنی مهاجر که برای گذراندن زندگی خود ۹ شغل دارد و نقشه‌ها و دروغ‌هایش موفقیت آن‌ها را تضمین می‌کند، همراه می‌شود.

«کارکشته»
کریگ رابینسون و کلودیا اودوهرتی

کریگ رابینسون نقش کریگ، یک نگهبان بانک در میامی را بازی می‌کند که حرف‌های پدرش در دوران کودکی درباره تحقق رؤیای آمریکایی برای هر کسی که به‌اندازه کافی سخت کار ‌کند، ملکه ذهنش شده است. شش سال است کریگ به خرید قطعه زمینی در اورگلیدز فکر می‌کند تا یک مزرعه نخل اره‌ای راه بیندازد و میوه آن را به شرکت‌های داروسازی بفروشد.

تنها چیزی که او برای تحقق این رؤیا نیاز دارد یک وام ۲۰ هزار دلاری است، اما هیچ‌ بانکی حاضر نیست این مبلغ را به او بدهد. حتی بانکی که خود کریگ در آن کار می‌کند درخواستش را رد می‌کند. برادرش آیزایا (رل بتل) که توصیه‌های پدرشان را نادیده گرفت و با کلاه‌برداری‌ و دله‌دزدی‌‌های کوچک زندگی خود را می‌گذراند، به ایده او می‌خندد. همسر سابق او، کامیل (استفانی نوگراس) و دخترش ونسا (جت میلر) همیشه شاهد بوده‌اند که کریگ از یک ایده کاری به یک ایده دیگر می‌رود که همه بی‌نتیجه‌ بوده‌اند. هرچند کریگ می‌گوید: «هر چراغ قرمز بالاخره سبز می‌شود»، اما او دیگر در آخر جاده قرار دارد.

«کارکشته»

روزی کریک برای یک ملاقات کاری سوار ماشین جیلیان (کلودیا اودوهرتی) می‌شود که راننده اوبر است. جیلیان بین راه توقف می‌کند و در مقابل چهره حیرت‌زده کریک یک مار پیتون را که در پوشش گیاهی کنار جاده کمین کرده است با چکش می‌کشد. او به کریگ از یک مسابقه سالانه شکار پیتون در اورگلیدز می‌گوید که جایزه‌ آن ۲۰ هزار دلار است و کسی که بیشتر از همه مارها را بکشد جایزه را می‌برد. کریگ که هیچ گزینه دیگری ندارد موافقت می‌کند با جیلیان همکاری کند.

این دو پس از شرکت در مسابقه شکار مار فلوریدا ۲۰۱۶ با براک (اسکات مک‌آرتور) آشنا می‌شوند که برنامه‌ریزی کرده با ویدیوهایی که در طول مسابقه تصویربرداری می‌کند تعداد مشترکان خود در یوتیوب را به بیش از ۱۵۰ هزار نفر برساند. در ادامه درحالی‌که این سه نفر با میخ‌کوب، چکش و سایر سلاح‌ها در اطراف اورگلیدز به دنبال پیتون‌ها می‌گردند، سریال بر شخصیت‌های آن‌ها و زندگی شخصی‌شان متمرکز می‌شود و هم‌زمان به مضامینی چون طبقه اجتماعی، سرمایه‌داری و تلاش فردی برای رسیدن به رؤیای آمریکایی می‌پردازد.

«کارکشته»
کریگ رابینسون، کلودیا اودوهرتی و رل بتل

«کارکشته» که آوریل امسال پخش شد، به نکات ظریف درباره شکاف برطرف‌نشدنی بین شکارچیان و طعمه‌ها اشاره می‌کند که هم منسجم و هم به طرز غریبی سرگرم‌کننده است. سریال ضمن طرح پرسش‌هایی اساسی، تماشایی و مرتبط با مسائل روز است: وقتی یک کوه از مشکلات پیش روی شماست، مسئولیت فردی چه معنایی دارد؟ در دنیایی به‌ظاهر از پیش تعیین‌شده، هدف از پایبندی به اصول اخلاقی چیست؟ اساساً خوب بودن چه فایده ملموسی دارد؟ این پرسش‌ها را هم می‌توان صادقانه پاسخ داد و هم بدبینانه و سریال در هر دو حالت موفق عمل می‌کند.

لوک دل تردیچی درباره شکل‌گیری ایده سریال می‌گوید: «فلوریدا در دهه گذشته این مشکل را با پیتون‌ها داشته است. برای همین آن‌ها مسابقاتی تحت حمایت دولت برگزار می‌کنند تا ببینند چه کسی می‌تواند مارهای پیتون بیشتری را در اورگلیدز از بین ببرد. از خواندن این مطلب شوکه شدم. به هر کس دیگری هم که می‌گفتیم تعجب می‌کرد. به این شکل در ذهن من به‌عنوان یک دنیای واقعاً زنده و عجیب برای یک سریال ماندگار شد.»

«کارکشته»
دارسی کاردن

سریال با نگاه طنز به موضوعات روز مانند نژاد، طبقه و سرمایه‌داری نزدیک می‌شود. تردیچی درمورد این که او و دن گور چطور توانستند نه‌تنها این تعادل را ایجاد بلکه آن را کامل کنند، توضیح می‌دهد: «نژاد، طبقه و سرمایه‌داری مشکل بسیاری از مردم است، اما هیچ‌کس در پایان روز نمی‌خواهد به خانه بیاید و یک سریال ببیند که در آن مردم با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند و غمگین هستند؛ بنابراین این سؤال برای ما پیش آمد: چطور می‌توانیم سریالی درباره موضوعات سنگین و مهم بسازیم که شاید پرداختن به آن‌ جالب باشد و به مسائل مرتبط با سختی‌های دنیا اشاره کند، اما در عین حال طاقت‌فرسا و فلاکت‌بار نباشد که هیچ‌کس نخواهد بنشیند و وقت خود را صرف دیدن آن کند؟ برای من جواب این سؤال، کمدی است. شما به آن شوخی اضافه می‌کنید. قبل از هر چیز و مهم‌تر از هر چیز کاری می‌سازید که مردم آن‌قدر لذت ببرند که برای دیدن آن ده ساعت وقت بگذارند.»

تردیچی ادامه می‌دهد: «ما می‌خواستیم سریالی بسازیم که شبیه هیچ‌چیز دیگری در تلویزیون نباشد و این فکر وقتی سریال‌های زیادی از تلویزیون پخش می‌شود، چالش‌برانگیزتر می‌شود؛ بنابراین ازنظر لحن و موضوع خیلی سخت تلاش کردیم تا کاری بسازیم که در هیچ جای دیگری نتوانید آن را ببینید.»

«کارکشته»
کریگ رابینسون

گور درمورد انتخاب بازیگران سریال می‌گوید: «کریگ (رابینسون) از روز اول آنجا بود، حتی قبل از این که به ایده اصلی برسیم. ما با کریگ در “بروکلین نه-نه” کار کرده بودیم، او واقعاً می‌خواست بار دیگر با ما همکاری کند و ما هم همین را می‌خواستیم. ما او را از همان ابتدا داشتیم.»

در متن اول که تردیچی نوشت، شخصیت جیلیان یک استرالیایی نبود. او که کار کلودیا اودوهرتی، بازیگر و کمدین استرالیایی در سریال «عشق» را دوست داشت، ابتدا به این فکر کرد یک نسخه آمریکایی برای او پیدا کند، اما بعد به نتیجه رسید بهتر است جیلیان را یک شخصیت استرالیایی کند. این ایده او و گور را ملزم می‌کرد به عقب برگردند و موارد خاصی را بازنویسی کنند.

«کارکشته»
کلودیا اودوهرتی

تردیچی می‌گوید: «ما نه می‌خواستیم همین‌طوری یک شخصیت استرالیایی در سریال داشته باشیم و نه می‌خواستیم کلودیا را مجبور کنیم آمریکایی را با یک لهجه مضحک صحبت کند – کاری که مطمئن هستم کاملاً قابل قبول بود. اتفاقی که افتاد این بود که ما او را انتخاب کردیم و با ادامه فصل و شناخت بهتر او توانستیم شخصیت‌ جیلیان را بهتر بنویسیم. فکر می‌کنم این نقطه قوت واقعی نویسندگان است. قرار نیست شما بازیگران را انتخاب و بعد آن‌ها را مجبور کنید به شخصیت‌هایی تبدیل شوند که نوشته‌اید، بلکه شما بازیگران را انتخاب می‌کنید و شخصیت‌های خود را طوری تغییر می‌دهید که با کسانی که انتخاب کرده‌اید متناسب باشند.»

درحالی‌که تصور کلی «کارکشته» قطعاً منحصربه‌فرد است، مضامین فوق‌العاده مرتبطی دارد. رابینسون می‌گوید: «این ایده را که در اوج درماندگی هنوز تمایل داشته باشی کاری انجام دهی، بخواهی کاری انجام دهی و عظمتی در درون خود داشته باشی برای من کاملاً قابل درک بود. این چرخش مهم در داستان را حس می‌کردم، چون همان چیزی است که به آن اعتقاد دارم. عزم شخصیتی چیزی است که با آن همذات‌پنداری می‌کنم.»

«کارکشته»
کریگ رابینسون

مارهای پیتون نقش مهمی در پی‌رنگ «کارکشته» دارند. رابینسون ۵۱ ساله درباره کار با مارها در صحنه تصویربرداری می‌گوید: «ما سه نسخه از مارها داشتیم. مارهای مصنوعی، مارهای شبیه‌سازی‌شده با کامپیوتر و مارهای واقعی. هر بار که با مارهای واقعی کار می‌کردیم، نمایندگانی از جامعه انسانی آمریکا سر صحنه تصویربرداری حضور داشتند. شخصاً با مارها مشکلی ندارم. در ۲۰۱۵ وقتی در استرالیا بودم بر ترسم از آن‌ها غلبه کردم. یک مار دور گردنم انداختم و عکس گرفتم. به خودم گفتم: “این مار به من آسیبی نمی‌رساند.” فیلم‌های مذهبی و “ایندیانا جونز” من را گمراه کرده بودند. البته دوست ندارم به یک باتلاق بروم و بگویم «مار، مار بیا اینجا!»، اما اگر یکی مار بیاورد و بگوید در فلان صحنه باید با او بازی کنم، این کار را می‌کنم.»

بازیگر سریال‌ «اداره» همچنین همکاری با اودوهرتی را جالب می‌داند. رابینسون می‌گوید: «کلودیا فوق‌العاده است. او استعداد زیادی در درک موقعیت‌های کمدی دارد.»

برای اودوهرتی به‌عنوان یک بازیگر خارجی، تردید درمورد رؤیای آمریکایی موضوعی است که «کارکشته» به‌طور فراگیر به آن می‌پردازد.

«کارکشته»
کریگ رابینسون و کلودیا اودوهرتی

بازیگر ۳۹ ساله می‌گوید: «فکر می‌کنم من در موقعیت بسیار نادری قرار دارم. من به آمریکا آمدم و رؤیاهایم به حقیقت پیوست؛ بنابراین واقعاً نمی‌توانم بگویم رؤیای آمریکایی واقعی نیست. من خوش‌شانس بودم، اما این داستان سریال است. مردم خیلی سخت کار می‌کنند و واقعاً دشوار است جای پای خود را محکم کنید و پول خوب درآورید. فقط یک دسته از افراد ثروتمند هستند که پول درمی‌آورند. درآمد زیاد از طریق رانندگی اوبر تقریباً غیرممکن است؛ بنابراین جیلیان چاره‌ای ندارد جز این که از راه‌های مختلف امرار معاش کند»

برای گور آنچه بیش از همه اهمیت داشت این بود که نسخه‌ای متفاوت با روایت معمول از تلاش برای تحقق رؤیای آمریکایی‌ نشان دهد.

او می‌گوید: «ما به‌نوعی می‌خواستیم اسطوره رؤیای آمریکایی را بررسی کنیم. این ایده که هر کسی می‌تواند بند پوتین خود را ببندد و به آن برسد و واقعاً هیچ مانعی نیست که این کار را برای مردم سخت کند؛ بنابراین فکر می‌کنم مضمون سریال درنهایت جهانی است، چون همه ما کم و بیش برای رسیدن به موفقیت مبارزه و تلاش می‌کنیم.»

منبع: والچر، پاپ کالچرالیست

تماشای سریال «کارکشته» در نماوا