مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
جیمز گان با کارگردانی فیلمهای نگهبانان کهکشان تولید مارول به شهرت رسید، اما بعد به «جهان توسعهیافته دیسی» رفت تا «جوخه انتحار» (۲۰۲۱) را کارگردانی کند. یکی از شخصیتهای متعدد آن فیلم، کریستوفر اسمیت/پیسمِیکِر با بازی جان سینا بود.
پیسمیکر با لباس اجقوجق، کلاه ایمنی براق و میهنپرستی سؤالبرانگیز خود در «جوخه انتحار» با استقبال طرفداران مجموعه قصههای مصور دیسی روبرو شد و بلافاصله پس از پخش آن فیلم، گان و اچبیاو مکس اعلام کردند سریال پیسمیکر (Peacemaker) در دست ساخت است. گان بار دیگر در کنار سینا قرار گرفت و نتیجه سریالی با محوریت شخصیت پیسمیکر است. مثل دیگر ساختههای گان، «پیسمیکر» درحالیکه داستان خود را روایت میکند، مملو از طنز و صحنههای صمیمانه است.
داستان «پیسمیکر» پس از وقایع «جوخه انتحار» روی میدهد. صحنهی پس از تیتراژ پایانی آن فیلم نشان داد که این ضدقهرمان چگونه از شلیک گلوله بلاداسپورت (ادریس آلبا) به گلویش جان سالم به دربرد؛ و آماندا والر (وایولا دیویس) چطور هنوز برای او نقشههای مرموز دارد. گان نویسنده هر هشت اپیزود «پیسمیکر» است و کارگردانی پنج اپیزود این سریال را بر عهده دارد که پخش آن از ۱۳ ژانویه ۲۰۲۲ شروع شد. جودی هیل، رزماری رودریگز و برد اندرسون سه اپیزود دیگر را کارگردانی کردهاند.
بهجز جان سینا در نقش پیسمیکر، استیو آگی در نقش جان اکانوموس و جنیفر هالند در نقش امیلیا هارکورت، نقشهای خود در فیلم «جوخه انتحار» را تکرار کردهاند و فردی استروما در نقش ویجیلانتی، دانیل بروکس در نقش لیوتا آدبایو، چوکودی ایووجی در نقش کلمسون مورن و رابرت پاتریک در نقش آگوست «آگی» اسمیت/«اژدهای سفید»، پدر پیسمیکر، از دیگر بازیگران «پیسمیکر» هستند که از اچبیاو مکس پخش میشود.
درحالیکه پخش سریال «پیسمیکر» هنوز ادامه دارد و معلوم نیست داستان کریستوفر اسمیت با پایان این فصل ادامه پیدا میکند یا نه، ما با گان درمورد برخی از نکات برجسته فصل صحبت کردیم.
پیسمیکر، یک داستان عاشقانه
درحالیکه ممکن است نشانههایی از شکوفایی یک رابطه عاشقانه بالقوه بین پیسمیکر و هارکورت باشد، گان تأیید میکند عاشقانه اصلی سریال درواقع بین کریستوفر و لیوتا آدبایو است. او میگوید: «این یک داستان عاشقانه رمانتیک نیست. یک داستان عاشقانه واقعی بین دو شخصیت با دو نظام اعتقادی کاملاً متفاوت است. آنها نمیتوانند متفاوتتر از این باشند. پدر و مادر آنها از جهاتی خیلی شبیه به هم هستند، اگرچه خیلی هم متفاوت هستند و من فکر میکنم در اینجا شما دو نفر را دارید که شروع به ایجاد تغییر در همدیگر میکنند، چون با هم مهربان هستند، از هم خوششان میآید و از چیزهایی که بر سر آنها اختلاف نظر دارند میگذرند.»
گان اضافه میکند آدبایو اولین کسی است که با پیسمیکر مهربان است و نه به او، بلکه با او میخندد. رابطه آنها از قبل شکل گرفته است و همانطور که رابطه رتکچر ۲ و بلاداسپورت، قلب تپنده «جوخه انتحار» بود، به نظر میرسد ارتباط آدبایو و پیسمیکر، قلب تپنده این سریال است.
گان میگوید: «شاید آدبایو حتی شخصیتی باشد که درنهایت به پیسمیکر کمک میکند از ایدهآلهای سفت و سخت خود فاصله بگیرد. پیسمیکر به دام افتاده است، شخصیت او بهنوعی در اسارت ایدهآلهای خودش و اسارت نظام اعتقادیاش است که در ابتدای سریال او را به جایی بسیار پوسیده رسانده است. او حتی مطمئن نیست در زندان است یا خارج از زندان، به خاطر کاری که با ریک فِلَگ (یوئل کینامان)، دست راست والر انجام داد، فوقالعاده احساس گناه میکند و به این فکر میکند که بهعنوان یک انسان کیست و نسبت به باوری که در تمام این سالها زندگی خود را بر اساس آن ساخته، دچار تردید شده است.»
درحالیکه ممکن است بتوانید عمل پیسمیکر در کشتن فلگ را توجیه کنید (این کار برای والر و تا حدودی برای ایالات متحده بود)، شخصیت فلگ در «جوخه انتحار» جیمز گان از یک نظامیِ تا حدی خستهکننده که قبل از آن در «جوخه انتحار» دیوید آیر دیدیم، خیلی بهتر بود. او جنبهای سبکتر را نشان داد و حتی هارلی را دوست خود خطاب کرد. درنهایت قبل از این که به دست پیسمیکر جان بدهد، آخرین کلماتی که به زبان آورد، این بود: «پیسمیکر/صلحجو؟ چه شوخی مسخرهای.» شاید تا پایان سریال، پیسمیکر دیگر یک شوخی نباشد.
بدون محدودیت واقعی
اگرچه ممکن است تصور کنید هنگام نوشتن یک فیلم یا سریال برای «جهان توسعهیافته دیسی» یا حتی «جهان سینمایی مارول»، خیلی چیزها ممکن است روی کار شما تأثیر بگذارد، گان اذعان میکند همیشه به او آزادی عمل داده شده است. او میگوید: «مردم تمایل دارند فکر کنند مارول یک طرح اصلی دارد، اما حقیقت این است که مارول هرگز از من نخواست کار دیگری انجام دهم جز این که شخصیت تانوس را در اولین فیلم «نگهبانان کهکشان» بگذارم و آن “سنگهای بینهایت” را تعریف کنم. بهغیراز این، مارول هرگز از من چیزی نخواسته است و این موضوع اساساً درمورد دیسی هم صادق است. یک چیز بود که شاید در نسخههای اولیه “پیسمیکر” کمی زیادهروی کردم که بعد عقبنشینی کردم. بهغیراز این، آنها بهنوعی دست من را کاملاً باز گذاشتند.»
گان به موردی که از آن عقبنشینی کرد اشاره نمیکند، اما اچبیاو مکس را به خاطر حمایت از برخی تصمیمات تند و تیزش تحسین میکند. او میگوید: «در زمینه مسائل خلاقانه و درمورد این که چه کاری میتوانستیم انجام دهیم با هیچ محدودیت واقعی روبرو نبودیم. این یک برنامه تلویزیونی ابرقهرمانی عادی از دیسی یا مارول نیست، چیزی متفاوت است و درنهایت، فکر نمیکنم یک سریال ابرقهرمانی باشد. فکر میکنم داستان یک مرد غمگین است که لباس ابرقهرمانی میپوشد و در دنیای ابرقهرمانان زندگی میکند و باید خود را با آنها مقایسه کند و به آنها خیلی حسودی میکند.»
یک خانواده پرجمعیت
وقتی صحبت از یک گروه شخصیتهای مختلف به میان میآید، گان کاملاً در آن ماهر است. حتی اگر آن گروه متشکل از وصلههای ناجور باشد. از «نگهبانان کهکشان» گرفته تا «جوخه انتحار»، او شخصیتها را از کنار زمین بیرون میکشد و در کانون توجه قرار میدهد و این کار جواب میدهد. او توضیح میدهد: «فکر میکنم نوشتن درباره یک گروه شخصیت متفاوت برای من طبیعیترین چیز است. درمورد این که چرا اینطوری است خیلی فکر کردهام و فکر میکنم تا حد زیادی به این دلیل است که من از خانوادهای با شش فرزند میآیم که در هفت سال به دنیا آمدند و این جامعه در تمام عمرم در اطرافم بود.»
گان میگوید: «فقط من و یک صدای دیگر در حال صحبت و گفتوگو نبودیم. همیشه صداها زیادی در اطراف من بود. همه برادران و خواهرم شخصیتهای بسیار قوی دارند. من آن صداهای زیاد را در تمام زندگیام داشتم، پس این موسیقی اطراف من است. مکالمات اینطوری جواب میدهد. خلق پویایی یک گروه برای من خیلی طبیعی است. من عاشق دومینوی روابط هستم، این واقعیت را دوست دارم که پیسمیکر چگونه با آدبایو ارتباط برقرار میکند و بعد نحوه واکنش او در مقابل هارکورت و غیره.»
او ادامه میدهد: «درنهایت، اسم آن “پیسمیکر” است، اما این یک سریال گروهی است و این که جان اکانوموس را بهاندازه هر کس دیگری یک شخصیت دیسی مهم جلوه بدهم، برای من معرکه است. من آدمهایی را که بیرون هستند دوست دارم. من ناراضیها را دوست دارم. من آدمهایی را دوست دارم که احساس نمیکنند به جایی تعلق دارند. خیلیها سؤال میکنند، “چرا پیسمیکر؟ چرا او؟ چرا این آدم؟” من میگویم، “او کسی است که شما نمیخواهید یک سریال را به خاطرش ببینید. او همان کسی است که من میخواهم برایش سریال بسازم.”»
او ممکن است پدر شما باشد…
نمیشود کل سریال درباره آدمهای طردشده و سربهسر گذاشتن باشند. هر سریالی به یک شخصیت منفی نیاز دارد و «پیسمیکر» بیش از چند نفر از آنها دارد. کسی که بیش از همه شخصیت کریستوفر اسمیت را به چالش میکشد، پدرش، آگی اسمیت است، یک نژادپرست مغرور که آشکارا دوران کودکی پیسمیکر را تعریف کرد. گان توضیح میدهد وقتی سر صحنه با سینا درباره پدر شخصیت پیسمیکر صحبت میکردند، در مقطعی سینا نمیدانست او «اژدهای سفید» است، اما اصول اولیه شخصیت را درک میکرد.
گان ادامه میدهد: «در قصههای مصور با دو شخصیت متفاوت روبرو هستیم. پدر واقعی پیسمیکر در کمیکها، پدر پل کپربرگ است که یک نازی پیر از جنگ جهانی دوم است. بعد شخصیت “اژدهای سفید” هست که یک شخصیت جداگانه بود. من آن دو شخصیت را با هم ترکیب کردم تا یک ابر ضد قهرمان واقعاً وحشتناک با شانس خیلی کم برای رستگاری خلق کنم. ضمن این که فکر میکنم ما در ابتدا پیسمیکر را یک آدم بد میدانیم و بعد میبینیم که پدرش کیست و میگوییم، “خب، او ازنظر نسلی یک پله بالاتر است.” قطعاً او در مقایسه با پدرش آدم بهتری است و شاید این کمی به درک بیشتر ما از شخصیت او کمک کند.»
او با اشاره به این که نوشتن این شخصیت دشوار بود، توضیح میدهد: «آگی یک نژادپرست عوضی است. نمیخواستم از شخصیت او بهعنوان یک نژادپرست عقبنشینی کنم. نمیخواستم نسخه ساده یک نژادپرست را از او بسازم، چیزی که معمولاً در برنامههای تلویزیونی میبینید، اما لازم نیست بیجهت وارد مزخرفات او شویم. ضمن این که نمیخواستم به مزخرفات او خدمت کنم.»
موسیقی راک در پسزمینه
موسیقی همیشه در آثار گان حضوری فراگیر دارد. او توضیح میدهد مانند فیلمنامههای قبلیاش، تمام آهنگهایی که برای سریال انتخاب کرد در فیلمنامه نوشته شده بود، اما انتخاب گِلَم متال یا هِر متال (اصطلاحی برای توصیف برخی گروههای موسیقی هوی متال و هارد راک دهه ۱۹۸۰) بهعنوان وسیلهای برای ورود موسیقیایی گان به «پیسمیکر» به دو دلیل بود: گسترش شخصیت پیسمیکر و همچنین تمایل گان به استفاده از آنها در ژانری که مدتهاست کار میکند.
گان توضیح میدهد: «فکر میکنم هِر متال نوعی موسیقی است که با روح پیسمیکر صحبت میکند و او عاشق آن است، اما همچنین فکر میکنم این موسیقی چیزی برای او دارد که از پدرش دریافت نکرده است. این موسیقی چیزی است که متعلق به پیسمیکر است و همانطور که سریال ادامه مییابد، ما تا حدی دلایل این موضوع را میبینیم.»
گنجاندن هِر متال در موسیقی متن سریال «پیسمیکر» نهتنها به ما بینشی نسبت به شخصیت او میدهد، بلکه جنبهای متفاوت از این شخصیت فوقالعاده جاهلمآب و وطنپرست افراطی را به نمایش میگذارد. شاید زیر همه آن ماهیچهها و اصول اخلاقی شکبرانگیز، مردی باشد که فقط دوست دارد خود را تکان بدهد.
منبع: کامیکس بیت (تریس لکسون)
تماشای آنلاین سریال پیسمیکر در نماوا