مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
اسکلتهای داخل کمد آری استر به او کمک کردند اولین فیلم بلند سینمایی خود، فیلم ترسناکِ بسیار موفق «موروثی» (Hereditary) را بسازد. فعلاً استر دوست دارد این راه را برود. کارگردان ترسناکترین فیلم سال ۲۰۱۸ درباره خانوادهای نابودشده توسط نیروهای شوم که از زمان اولین نمایش در جشنواره ساندنس، تماشاگران را شوکه کرده، از هرگونه پرس و جو درمورد ریشههای شخصی پیرنگ فیلم خود طفره میرود.
او با تکرار جملهای که در مصاحبههای خود تبدیل به یک تکیهکلام شده است، میگوید: «راحت نمیتوانم در این مورد صریح صحبت کنم. برای من راحتتر است وارد جزئیات نشوم. داستان فیلم بیشتر از احساسات میآید تا از تجربیات.»
اما «موروثی» که با رقم کمتر از ۱۰ میلیون دلار تولید شد و شرکت ای۲۴ آن را روانه سینماها کرد و در دنیا حدود ۸۰ میلیون دلار فروخت، تماشاگران را بهزور وارد مرکز خلق و خوی احساسی کارگردان خود میکند. فیلم استر یکشبه معروف شد، اما داستان «موروثی» به سالها گسترش نیاز داشت و در بین زخمهای احساسی عمیق رشد کرد. «موروثی» یک فیلم تابستانی تجاری عادی نبود، اما ما در دورانی غیر قابل پیشبینی زندگی میکنیم.
تونی کولت در «موروثی» بهترین نقش دوران کاری خود را بازی میکند. او در نقش آنی گراهام ظاهر میشود، زنی که در یوتا با همسرش استیو (گابریل برن)، پسر ۱۶ سالهشان پیتر (الکس وولف) و دختر ۱۳ سالهشان چارلی (میلی شاپیرو) زندگی میکند. او بهتازگی مادر مرموز خود، الن لی (کاتلین چافنت) را از دست داده است. آنی در مراسم تدفین مادرش از رابطه نگرانکننده خودشان میگوید و بعداً در جایی فاش میکند که الن هنگام تولد پیتر اجازه نداشت به او نزدیک شود، اما نقش مهمی در بزرگ کردن چارلی داشت.
در ادامه یک مرگ دیگر آنی را به هم میریزد و رابطه او با پیتر و استیو را متزلزل میکند. روند غصه خوردنهای آنی ادامه دارد. او با یک زن بدشگونِ مسنتر از خود (آن داود) به نام جون دوست میشود که به او یاد میدهد یک جلسه احضار روح برگزار کند. انگیزههای مشکوک جون به مرکز خانواده گراهام رخنه میکند و آنها را از هم میپاشد. در تمام این مدت، آنی که خود را برای حضور در یک گالری آماده میکند خانههای مینیاتوری مختلف میسازد، ازجمله یک دایوراما (ژرفانما) از خانواده خود که مظهر کلاستروفوبیای در حال پیشروی آنهاست.
کولت داستان فیلم را با «توفان یخ» آنگ لی مقایسه کرده است و سایههای ژانری «موروثی» نقش یک اسب تروآ را دارند. لارس کنوشن یکی از تهیهکنندگان فیلم میگوید: «حتی اگر همه جنبههای وحشت را از “موروثی” حذف کنید، فیلم همچنان بهعنوان یک درام خانوادگی عمل میکند. فیلم در دل خود همان چیزی است که درباره آن است. من احساس میکنم فیلمهای ترسناکی که از آزمون زمان موفق بیرون میآیند، فیلمهایی هستند که درمورد وضعیت انسان حرفی برای گفتن دارند.» از این گذشته، «موروثی» یک اصالت عاطفی دارد که فقط میتواند از یک مکان واقعی ناشی شود.
قرائن خودزندگینامهای، از زمانی که استر پنج سال پیش از نمایش فیلم، اولین نسخه فیلمنامه را نوشت، از جنبههای کلیدی «موروثی» است. دنی دویتو که شرکت تولید فیلم او، جرسی سکند اونیو روی نسخه اولیه پروژه کار کرد میگوید استر با دمیدن هویت خود در «موروثی» آن را متمایز کرد.
دویتو میگوید: «از این که داستان بسیار شخصی بود واقعاً خوشمان آمد.» او با خنده ادامه میدهد: «ازنظر من خیلی چیزها بود. آری فردی بسیار دوستداشتنی است و ما میدانستیم که این کار را از ته قلب نوشت. وحشت معمولاً از درون شخصی میآید که آن را ایجاد میکند، هر ترسی که باشد. آری نزدیکی خاصی به کار خود دارد. بعضی وقتها، چیزهای واقعی که در زندگی شما اتفاق میافتد، بسیار وحشتناک است.»
«موروثی» ترس نهفته خود را از ترکیبی از ترسهای درونی، پدیدههای غیرقابل توضیح و رنج گناهان برطرفنشدنی میگیرد. این درونمایهها از طریق فیلمهای کوتاه استر که بر اشکال متفاوتی از همان موضوع آزاردهنده متمرکز است، نشت میکند. فیلمهای استر، از درام جنجالی «چیز عجیب درمورد جانسونها» – فیلم پایاننامه او در موسسه فیلم آمریکا – تا داستان یک مادرِ بیشازحد مراقب در فیلم صامت «مونچاوزن»، نشاندهنده حساسیتهای یک مرد با بسیاری مسائل شخصی است که به دنبال ظرف ایدهآل برای دفن آنهاست.
او میگوید: «این مربوط به چیزهای خاصی است که در زندگی من اتفاق افتاد و چیزهایی که من و خانوادهام با هم گذراندهایم، اما خود فیلم همه ابداع است. احساسات پشت فیلم، شخصی است، اما هیچیک از شخصیتها جانشین هیچکس در خانواده من نیستند.»
استر متولد ۱۹۸۶ در نیویورک است. خانواده او پیش از مهاجرت به نیومکزیکو، جایی که او دوران نوجوانی خود را گذراند، مدت کوتاهی در انگلستان زندگی میکردند. استر مانند شخصیت وولف در «موروثی» یک برادر کوچکتر داشت که درمورد او اغلب احساس مسئولیت میکرد. پدرش موزیسین بود و مادرش شاعر. آلخاندرو د لیون، تهیهکننده قدیمی استر و همکلاسی او در برنامه فیلم موسسه فیلم آمریکا، میگوید: «در هر خانواده بسیار خلاق، اپرا هست، درام هست. شور و شوق زیادی هست که از یک محیط کاملاً خلاق ناشی میشود.»
د لیون با اشاره کردن به جزئیات مخالف است. او میگوید: «داستان چیزهای دیگری هم دارد، اما من نمیخواهم آزادانه دراینباره چیزی بگویم. او هر وقت بخواهد خودش این کار را میکند.»
استر میگوید: «فیلم یک چیز عمومی است و میتواند خودش حرف بزند. من از حرف زدن درباره فیلمهای دیگر بیشتر از صحبت کردن درباره فیلمهای خودم لذت میبرم.»
تا این حد مشخص است: استر چند سال سخت را پشت سر گذاشت، دوستان کمی داشت و سینما را همراه بهتری دید. او در تبلیغ «موروثی»، اغلب به فیلم انتقامی-آدمخواری «آشپز، دزد، همسرش و عاشق او» پیتر گریناوی بهعنوان یک منبع الهام بزرگتر از هر فیلم ترسناک سنتی اشاره میکند. وقتی استر ۱۲ ساله بود و پدرش گفت برای او خیلی زود است که «آشپز، دزد، همسرش و عاشق او» را ببیند، استر نسخه ویاچاس فیلم را در قاب فیلم «گروه بورلی هیلز» که اجاره کرده بود گذاشت تا پدرش متوجه نشود. او هنوز از تجربه دیدن فیلمهای گریناوی گیج است.
استر میگوید: «فیلمهای او را همچنان بسیار ناخوشایند میدانم، اما آنها زیبا هستند. بخش زیادی به نحوه کار کردن او با ترفندها مربوط میشود. به نظرم این فاصلهگذاری برشتی واقعاً اضطرابآور است.» استر در «موروثی» فضای داخلی خانه گراهام را از اول ساخت و ساختمان را به یک تابلو گراند گینیول تبدیل کرد، بهگونهای که اغلب به یک ادای دین آشکار به فیلم گریناوی میماند.
او حتی پیش از رسیدن به سن بلوغ، رومن پولانسکی و نیکلاس روگ را ازجمله کارگردانان مورد علاقه خود میدانست و شیفته سینماگران مؤلفی شد که کار آنها از کمدی تاریک تا وحشت روانشناختی با ریتمهای دقیق متغیر است. او کارگردانی فیلمهای کوتاه را در کالج سانتا فه شروع کرد، بعد وارد برنامه کارگردانی موسسه فیلم آمریکا شد، جایی که با د لیون به خاطر این که هر دو از فیلم «میس سانشاین کوچولو» بدشان میآمد ارتباط برقرار کرد.
به همین منوال، وقتی این دو درام سیاه و سفید «روبان سفید» میشائل هانکه را با حضور کارگردان در موسسه فیلم آمریکا دیدند، استر وقتی پس از نمایش فیلم با هانکه ملاقات کرد، به گریه افتاد.
استر سینماگران مؤلفی را میپرستید که دلمشغولی آنها با او یکی بود. وقتی او روی «موروثی» کار میکرد روی مایک لی انگشت گذاشت. با وجود برخی جلسات طرح شفاهی ایده که باعث شد «موروثی» تا حد «دیدار “بچه رزماری” با “مردم عادی”» تنزل پیدا کند، استر ایدههای دیگری داشت. او بازیگران خود را ملزم کرد «همه یا هیچ» (۲۰۰۲) فیلم پربازیگر لی را ببینند که نگاهی به خانوادههای طبقه کارگر دارد و همچنین چند فیلم اینگمار برگمان ازجمله «فریادها و نجواها» و «سونات پاییزی». «هشت و نیم» فلینی برای بحث درباره حرکتهای دقیق دوربین بررسی شد و «۴۵ سال» اندرو هی بهعنوان یک داستان دیگر درمورد شرایط شبحوار (اگرنه فراطبیعی) که یک خانواده را از هم جدا میکند، مرجع قرار گرفت. او میگوید: «میخواستم ایده این باشد که ما یک درام خانوادگی میسازیم که بهتدریج پیچیده میشود.»
استر در نگاه مردم اغلب بهعنوان نقطه مقابل فیلمهای اضطرابآور خود تصور میشود. یک پسر یهودی کوتاهقد و عصبی با موهای وز که مشاهدات هوشمندانه خود را بهصورت رگباری، هرچند آرام مطرح میکند و اغلب برمیگردد تا بحث را از نو مرور کند، با رفتارهایی که انگار به نسل بعدی تاد سولوندز تعلق دارد. شیوه قصهگویی استر بازتاب طنز غمانگیز و سوررئال آدمهای سرخورده فیلمهای سولوندز است: سرکوب و خشم که بهعنوان یک شاهبیت تلخ رها میشود.
وولف که پس از دیدن چند فیلم کوتاه استر قرارداد بازی در «موروثی» را امضا کرد، میگوید: «او واقعاً بستهای کوچک از ادب است. وقتی به او نزدیک شدم متوجه شدم که این داستان از کجا آمده است. من آن جرقههای کوچک هرج و مرج را در چشمان او دیدم.»
«موروثی» به شیوه خود نشان بهجای میگذارد، اما در عین حال گسترش طبیعی فیلمهای کوتاه او بهویژه «چیز عجیب درمورد جانسونها» است. بیلی مایو در آن فیلم نقش مردی جوان را بازی میکند که سالها با پدرش (براندون گرینهاوس) – که بسیار احساس گناه میکند – رابطه جنسی داشته و بعد مادرش (آنجلا بولاک) متوجه این موضوع میشود. نقطه اوج فیلم با یک اقدام انتقامجویانه وحشیانه همراه است که شما را شوکه و در عین حال منزجر میکند.
پس از اولین نمایش «چیز عجیب درمورد جانسونها» در جشنواره فیلم اسلمدنس ۲۰۱۱، فیلم بهطور غیرقانونی در بلاگ WorldStarHipHop منتشر شد، جایی که هویت نژادی خانواده – داستان در یک خانوادهای آفریقایی-آمریکایی از طبقه بالا اتفاق میافتد – زمینهساز بحثها و گفتوگوهای فراوان شد. تماشاگران سیاهپوست ازآنجاکه فیلم بیانیهای صریح درباره نژاد و طبقه اجتماعی بود، چند دسته شدند؛ برای هر مفسر منزجر، مفسر دیگری بود که در درون مضامین تحریکآمیز فیلم، مشاهدات تند و تیز پیدا کرده بود. (حتی چند «میم» برای فیلم ساخته شد.)
استر که از همان زمان تمایل داشت در پشت پرده کار خود پنهان شود، اولین نیش غیر منتظره ناشی از قرار گرفتن در کانون توجه را احساس کرد. او پذیرفت یک مصاحبه انجام دهد، با شدو اند اکت، بلاگ قبلی ایندیوایر و در آنجا گفت انگیزه اصلی او از ساخت فیلم تمایل به ساخت فیلمهایی درباره «موضوعاتی است که آنقدر تابو هستند که کند و کاو نمیشوند.» به گفته او، تصمیمگیری درمورد نژاد خانواده تنها زمانی انجام شد که مایو، یک دوست قدیمی را بهعنوان بازیگر اصلی فیلم انتخاب کرد. او در آن زمان گفت: «هیچ تفسیر خاصی درباره تجربه سیاهپوستان ندارم و هرگز ادعا نمیکنم در این زمینه بینشی دارم.»
سالها گذشته اما استر هنوز از فکر کردن به این موضوع که «چیز عجیب درمورد جانسونها» او را آنطور ناگهانی در معرض دید قرار داد، عصبی میشود. او میگوید: «تیترهای خبری مثل این بود که “یهودی، فیلم با موضوع زنا با محارم بین سیاهپوستان میسازد.” به خودم میگفتم، خوب، حالا باید کاری کنم چون فیلم من یک آتشسوزی گسترده به همراه داشت، نه در قالب یک فیلم بلکه بهعنوان یک برداشت اشتباه.» فیلم همچنین نشان داد که شیوه قصهگویی استر ممکن است در ادامه با نبردی سخت برای یافتن منابع مواجه شود. «چیز عجیب درمورد جانسونها» مانند «موروثی» حول یک رویارویی اساسی میچرخد که به شعلههای آتش ختم میشود؛ و این حس ادامهدار که خانوادههای ازهمپاشیده هرگز نمیتوانند شفا پیدا کنند.
«چیز عجیب درمورد جانسونها» آن سال در جشنوارههای زیاد دیگری نمایش داده نشد، اما وقتی دوباره در جشنواره فیلم نیویورک به نمایش درآمد، یک مدیر برنامه برای استر به همراه آورد. در چند سال آینده، او حداکثر ۱۰ فیلمنامه بلند ازجمله یکی بر مبنای «چیز عجیب درمورد جانسونها» نوشت که هیچ نتیجهای از آنها به دست نیامد. دراینبین، او با فیلمهای کوتاه خود به نوآوری ادامه داد. استر در «مونچاوزن» (۲۰۱۳) در ابتدا وانمود میکند که یک فیلم صامت تماشاگرپسند مانند فیلمهای پیکسار ساخته، اما در ادامه تماشاگران را در یک پرتره تکاندهنده دیگر از اختلالات خانوادگی غرق میکند – در این مورد، داستان یک مادرِ بیشازحد مراقب که آنقدر مایل است پسرش را از رفتن به دانشکده باز دارد که او را مسموم میکند.
خانوادههای ازهمپاشیده، موضوع استر شده بودند و با این که او بهعنوان یک کارگردان فیلمهای ترسناک شناخته نمیشد، ژانری بهتر از آن نبود که این فرمول را در مقیاس وسیعتر عرضه کند. در همان زمان که استر کار روی «موروثی» را آغاز کرد، فیلم «احضار» به کارگردانی جیمز وان با داستانی حماسی از شکارچیان ارواح در دنیا ۳۱۹ میلیون دلار فروخت و ژانر خانه تسخیرشده را دوباره زنده کرد.
استر میگوید: «گمان کردم یک فیلم ترسناک، راحتتر از هر چیزی که نوشتهام سرمایهگذار پیدا میکند. از این که خلاف انتظار تماشاگر حرکت کنم لذت میبرم. واقعاً دوست دارم در این ژانر کار کنم چون مردم با انتظارات خاص به تماشای فیلم مینشیند. آنها شیوههای بیان مجازی را خیلی خوب میشناسند که وقتی از آنها روی برمیگردانید میتواند تکاندهنده باشد چون دیدن آن فیلمها با آسودگی خاطر همراه است.»
بااینحال، «موروثی» برای پیدا کردن یک خانه تلاش میکرد. استر و د لیون یک سال را صرف شکل دادن فیلمنامه با شرکت دویتو کردند، حتی جلسات روخوانی برگزار کردند، اما فیلمنامه طولانی بود و گران به نظر میرسید. د لیون که سرانجام به سراغ پروژههای دیگر رفت، میگوید: «فیلمنامه به جایی نچسبید. میتوانم ایمیلهایی را که به سال ۲۰۱۴ بازمیگردد، به شما نشان دهم. ما فیلمنامه را تقریباً به همهجا فرستادیم. خیلیها داستان را درک نمیکردند و من آنها را سرزنش نمیکنم. این یک فیلم بستهبندینشده با یک کارگردانِ فیلماولی بود. این تصور بود که به جایی نمیرسد.»
اما «موروثی» راه خود به سیستم را پیدا کرد. فیلم با غرایز آنارشیستی دویتو جور بود – فیلم از جهاتی با کمدی سیاه «دوبلکس» (۲۰۰۳) او شباهتهایی داشت – و وقتی کمپانی دویتو راه دیگری را در پیش گرفت، او پروژه را به آنتونی برگمن تهیهکننده فیلم «درخشش ابدی یک ذهن پاک» منتقل کرد و برگمن نیز حقوق پروژه را به کوین فریکس در شرکت پالماستار مدیا واگذار کرد.
فریکس، کنوشن را که شرکت قدیمی او، پارتز اند لیبور، «جادوگر» – یک فیلم ترسناک برازنده دیگر از یک کارگردان فیلماولی – را تولید کرد، شریک ایدهآل برای تولید «موروثی» دید. «جادوگر» همچنین ثابت کرد شرکت پخش فیلم ای۲۴ میتواند یک فیلم ترسناک سطح بالا را بهتر از هر کس عرضه کند و کنوشن، «موروثی» را در رادار این شرکت قرار داد. بعد کولت، یکی از معدود بازیگرانی که برای یک فیلم ترسناک – «حس ششم» – نامزدی اسکار به دست آورد، وارد پروژه شد. استر میگوید: «تونی آن را واقعی کرد. ما در یک جاده سنگی بودیم.»
همکاری استر و کنوشن در دو فیلم بعدی استر ادامه پیدا کرد: فیلم ترسناک «نیمه تابستان» (۲۰۱۹) با بازی فلورنس پیو و جک رینور درباره چند دوست که برای شرکت در جشنوارهای که هر ۹۰ سال یکبار برگزار میشود به سوئد سفر میکنند، اما خود را گرفتار یک فرقه بتپرست اسکاندیناوی میبینند؛ و کمدی ترسناک «Disappointment Blvd.» با بازی واکین فینیکس که سال ۲۰۲۱ فیلمبرداری شد و تاریخ اکران آن هنوز مشخص نیست. ای۲۴ «نیمه تابستان» را پخش کرد که در دنیا ۴۸ میلیون دلار فروخت و فیلم بعدی استر را هم پخش میکند.
استر مدعی است که مواد زیادی برای استخراج دارد. او میگوید: «بههرحال فیلمسازی نوعی تخلیه هیجانی است. یک کار درمانی است.» او این حرف را هم خیلی جاها زده است.
منبع: ایندیوایر (اریک کان)