مجله نماوا، محسن جعفری راد
۱- «زالاوا» در نگاه اول یک فیلم جسورانه است. اینکه کارگردانی، در اولین فیلمش نه سراغ واقعگرایی مرسوم سینمای ایران و نه سراغ قواعد گیشهپسند برود و بیشتر سعی کند، مولفههای ژانر مد نظرش، یعنی ژانر وحشت و تریلر (دلهرهآور) را رعایت کند، در سینمای ایران امری ریسکپذیر است؛ با این وجود استقبال جشنواره فیلم فجر از «زالاوا» و جشنوارههای خارجی و منتقدان از این فیلم نشان میدهد فیلم اول ارسلان امیری موفق شده است.
۲- مهمترین مولفه ژانر وحشت، طبعا ایجاد رعب وحشت در جغرافیایی است که داستان در آن روایت میشود و نویسندگان (آیدا پناهنده، ارسلان امیری و تهمینه بهرام) و کارگردان، با انتخاب هوشمندانه موضوع خرافهپرستی، به خوبی این فضا را ایجاد و منتقل میکنند. داستانی که در آن، اغلب مردم از وجود جن و شیطان و در کل موجودی غیر از انسان میگویند، اما چند نفر مقابل آنها میایستند که اینها خرافه است.
۳- طراحی صحنه و لباس و نوع فیلمبرداری نشان میدهد امیری بر قواعد ژانر مسلط است. رنگهایی که اغلب گل و خاک و دود را نشان میدهند یا تداعی میکنند و لباسهایی که اغلب تیره و تار هستند و زمین روستایی که آگاهانه سرشار از پستی و بلندی است و وجود گرد و خاک اغلب در تصاویر، میتواند نمود عینی این تسلط کارگردان باشد.
۴- بازیگری یکی از برگهای برنده فیلم است و باز هم حکایت از جسارت و شهامت تهیهکننده و کارگردان دارد. اینکه نخواهی از سوپراستار حتی یک چهره تقریبا مشهور استفاده کنی، ریسک بزرگی است که کاندیدا شدن بازیگران اصلی و مکمل برای سیمرغ و نگاه مثبت منتقدان به بازیهای فیلم «زالاوا»، نشان میدهد کارگردان به خوبی توانسته بازی متفاوتی در راستای رعایت قواعد ژانر بگیرد. از نوید پورفرج که در دو فیلم اولش («مغزهای کوچک زنگ زده» و «مغز استخوان») کاندیدای سیمرغ شده بود و در فیلم سوم هم کاندیدا شد (همین فیلم) تا پوریا رحیمی سام که سالهاست در نقشهای فرعی بازی کرده و «زالاوا» بستر لازم را فراهم میکند که استعدادش را نشان دهد و سیمرغ بگیرد. مثلا چهره سنگی و مقتدر پورفرج و چهره متحیر و آشفته رحیمی سام و زبان بدن عالی هر دو بازیگر که اولی مثل کلانتر در یک فیلم وسترن است و کاملا منظم و با صلابت حرکت میکند، برعکس رحیمی سام که کاملا شبحگونه و گاهی نامتعادل راه میرود نشان میدهد که هر دو بازیگر به خوبی فاصله خود را از نقش حذف کردهاند.
۵- شاید اگر از کلیشه علاقه پلیس غیربومی با معلم یا پرستار پرهیز میشد یا پرداخت بهتری داشت، فیلم قوام بیشتری پیدا میکرد، اما با وجود این ضعف، از لحاظ اجرا، چون ژانری متکی به طراحی صحنه و در کل عناصر رعبآور است، قابل چشمپوشی است.
۶- فراموش نکنیم ارسلان امیری با وجود اینکه قبلا فیلمنامهنویس بوده (همکاریهایش با آیدا پناهنده) و تدوین در سینما را انجام داده، «زالاوا»، اولین فیلم بلند اوست و وجود نقاط قوتی مثل فضاسازی درست یا بازی متفاوت بازیگران نشان میدهد که گام اول را خیلی محکم برداشته است. برعکس اغلب فیلمسازان جوان که سراغ رئالیسم چرک پایین شهر میروند، امیری به سینما و زبان سینما علاقهمند است که کاملا در فیلم پیداست.
۷- در سینمایی که یا به پایین شهر با نگاه واقعگرایی به طور افراطی و نمایش دعواهای دسته جمعی میپردازد یا کمدیهای سطح پایینی و سخیف دارد، رفتن سراغ ژانرهای وحشت، معمایی و دلهرهآور، جالب توجه است و نشان میدهد سینمای ایران با همین بضاعتش، پتانسیل کافی را برای تنوع ژانر دارد که حاصلش حق انتخاب مختلف و متنوع برای مخاطب است که البته نباید از نقش اثرگذار تهیهکننده در چنین فیلمهایی گذشت. در همین فیلم، روحالله و سمیرابرادری که قبلا فیلمهای مستقل و تحسینبرانگیزی مثل «احتمال باران اسیدی» یا «درساژ» را ساخته بودند، این بار هم در جهت همان استقلال فکری و عملی، حرکت کرده و به خوبی توانستهاند در ژانری متفاوت، فیلمی متفاوت بسازند که تماشای آن به خصوص به تماشاگرانی که از تکرار و یکنواختی و محدودیت ژانرها در سینمای ایران خسته شدهاند، پیشنهاد میشود.
۸- نکته آخر را می توان خطاب به برخی نویسندگان و منتقدان تازه کار نوشت؛ اینکه ژانر با رویکرد فرق دارد. چیزی به نام «ژانر اجتماعی» نداریم بلکه رویکرد و یا نگاه و حال و هوای اجتماعی داریم که به اشتباه در اغلب متنها چون تفاوت ژانر و رویکرد را نمیدانند از رویکرد و بستر روایت فیلم به عنوان ژانر نام میبرند. ژانری به نام ژانر روستایی! نداریم بلکه جغرافیایی به نام روستا داریم که درباره همین فیلم نوشته شده است! طبعا خواندن منابع مختلف درباره انواع ژانرها و مولفهها و فیلمهای نمونهای آنها برای این دوستان لازم است که چه در فضای مجازی چه در نشریات و چه در رادیو و تلویزیون از ژانر اجتماعی یا ژانر آدمکشی یا ژانر خرافهپرستی نام نبرند! اینها رویکرد و یا موضوع یک فیلم میتوانند باشند و ژانر نیستند. از جمله موضوع خرافهپرستی در همین فیلم «زالاوا».