مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
همهچیز زمانی آغاز شد که سگ رنی زلوگر به جراحی تعویض مفصل لگن نیاز پیدا کرد. در ۲۰۱۹، چستر، ژرمن شپرد ۱۱۰ پوندی او در میانه تور مطبوعاتی بیامان «جودی» – فیلمی که دومین جایزه اسکار زلوگر را برای او همراه آورد – جراحی شد. او بین کار در لس آنجلس و نوبت مطب چستر در دانشگاه کالیفرنیا، دیویس، زمان زیادی را در بزرگراههای میان ایالتی میگذراند و آنجا بود که برای اولین بار قضیه پم هاپ را شنید.
هاپ موضوع پادکست محبوب «قضیه پم» (۲۰۱۹) تولید دیتلاین است که زلوگر را مجذوب ماجرای او کرد. در نگاه اول به نظر میرسد هاپ یک همسایه عادی، خوشبرخورد، اهل ایالتهای میانی آمریکا است، کسی که اگر به یک سواری یا یک فنجان شکر نیاز داشته باشید، همیشه آنجاست. حتی پس از آن که بتسی فاریا، بهترین دوست هاپ در ۲۰۱۱ به قتل رسید، پلیس بیشتر به چهره خندان او نگاه کرد و در عوض، راس، شوهر فاریا را دستگیر کرد، اما وقتی راس در ۲۰۱۵ تبرئه شد، همه نگاهها به هاپ معطوف شد که در ۲۰۱۶ به جرم قتل مردی غریبه به نام لوئیس گامپنبرگر محکوم شد؛ و این حتی کل داستان نیست.
زلوگر ۵۳ ساله درباره واکنش خود به پادکست «قضیه پم» میگوید: «نمیتوانستم گوش نکنم. واقعاً سؤالهای زیادی ایجاد میکند. باعث میشود مدام بپرسید: “چرا، چرا، چرا؟” فکر میکنم فکم روی فرمان بود. مسئله این است: شما نمیتوانید حقایق اطراف این پرونده را کاملاً باور کنید.»
ستاره سری فیلمهای «بریجت جونز» فوراً متوجه شد آن پادکست یک فرصت است. بازیگر متولد تگزاس با کارملا کازینلی، شریک تهیهکننده خود تماس گرفت و پیشنهاد داد داستان را بررسی کند. بههرحال، ماجراهایی مانند این – ماجراهایی که آنقدر دیوانهوار هستند که تقریباً جعلی به نظر میرسند – باعث شد زلوگر و کازینلی تصمیم بگیرند در ۲۰۱۹ شرکت تولیدی خود با نام بیگ پیکچر را راهاندازی کنند.
بازیگر و تهیهکننده میگوید: «احساس کردم زمان خوبی است داستانهایی را تعریف کنیم که به نظرم جالب هستند و روی آن کار کنیم – نهفقط برای خودم، بلکه چیزهایی که دوست دارم ساخته شوند.»
زلوگر همچنین بهعنوان تهیهکننده اجرایی در سریال نقش داشت. «قضیه پم» اولین خروجی شرکت بیگ پیکچر است. او که آشکارا نسبت به این فصل جدید در زندگیاش ذوق دارد، با خنده میگوید: «من دوست دارم بخشی از تصمیمات خلاقانه باشم؛ انتخاب بازیگران، موسیقی، متن و همه جور تصمیمات پس از تولید. ما به آن کنترل کیفیت میگوییم. من و شرکایم در شرکت بیگ پیکچر همه کمالگرا هستیم! برای من این تجربه وسیعتری است که پروژهها را از پایه شروع کنم.»
هرچند زلوگر صرفاً بر تولید پروژههایی متمرکز نیست که خودش بتواند در آن بازی کند، اما نمیتوانست فرصت بازی در نقش فردی مانند هاپ را از دست بدهد: «همه ما این خانم را میشناسیم. همسایه، عضوی از جامعه که بودن او خیلی به شما کمک میکند. این همان چیزی است که ماجرا را خیلی جالب میکند. ماهیت پیچیده شخصیت او شگفتآور است.»
«قضیه پم» (The Thing About Pam) که نام خود را از پادکست گرفته است، یک سریال کوتاه شش اپیزودی است که مارس تا آوریل ۲۰۲۲ از انبیسی پخش شد. داستان دقیقاً از شبی شروع میشود که بتسی (کیتی میکسون)، پس از آن که پم او را به خانهاش میرساند، براثر بیش از ۵۰ ضربه چاقو به قتل میرسد.
زلوگر در نقش پم تا حد زیادی غیر قابل تشخیص است، از پروتزهایی که ظاهر او را تغییر دادهاند تا لحن تلخ و شیرین صدایش. انگار پم هر کلمه را به قصد دیگری بیان میکند، اما لبخند از چهرهاش محو نمیشود.
درمورد شیطان و جزئیات چه میگویند؟ زلوگر موقع تبدیلشدن به شخصیت به همهچیز تکیه میکرد، از لباسهای پم (ژاکتهای بدقواره و حولههای تنپوش بیریخت) تا لوازم او (پم تقریباً همیشه یک لیوان بزرگ نوشیدنی گازدار دارد)؛ و بعد پروتزها هستند. در شروع کار حدود چهار ساعت صرف آرایش مو و چهرهپردازی او میشد. در پایان تصویربرداری این مدت دو ساعت کمتر شد.
جنی کلاین («ویچر»)، گرداننده سریال میگوید: «وقتی رنی سر صحنه تصویربرداری راه میرفت، ترس همه وجود من را میگرفت. نقشآفرینی او چهرهای آشنا به پم داده است. رنی جذابیت و ماهیت حیلهگر این فرد را به تصویر کشید.»
«قضیه پم» برای زلوگر که ۳۰ سال است در این صنعت فعالیت میکند، از جهاتی تازگی دارد. این اولین حضور او در نقش اصلی یک سریال تلویزیونی است – اولین حضور او در تلویزیون در ۲۰۱۹ در «چه میشود اگر…؟» نتفلیکس بود – و همچنین او را که یکی از چهرههای محبوب هالیوود است با لحن متفاوتی به نمایش میگذارد.
زلوگر توضیح میدهد: «این یک سریال با پایه و اساس واقعی همراه با پیچشی از کمدی سیاه است. به نظر میرسید در مقایسه با کاری که سالهاست انجام میدهم یک تجربه متفاوت است.»
او با این توضیح که حساسیتهای یک خبرنگار در درون او نهفته است، میگوید: «احتمالاً یکی از دلایل علاقه من به بازیگری، تحقیق است. دوست دارم همهچیز را کاوش کنم و یکی از جنبههای واقعاً جالب بازیگر بودن این است که ناگهان مأموریت پیدا میکنید چیزی را کشف کنید، کاری که در غیر این صورت فرصت انجام آن را نداشتید.»
او ادامه میدهد: «ما سراغ اسناد عمومی و هر چیز مرتبط با این ماجرا رفتیم. یک گنجینه فوقالعاده از تصاویر در دسترس بود، از شهادت در دادگاه گرفته تا جلسات بازجویی پلیس از او. بعد یکقدم جلوتر رفتیم و با افرادی که مستقیم درگیر هستند و اعضای خانواده تماس گرفتیم و مصاحبههای خصوصی انجام دادیم.»
کلاین که مدیر اجرایی بلومهاوس تیوی است، پس از شنیدن «داستان دیوانهوار هاپ» بهعنوان گرداننده سریال و تهیهکننده اجرایی وارد پروژه شد. او میگوید: «این سریال قطعاً از رنی و کارملا سرچشمه گرفت. بعد با هر کسی که تمایل داشت با ما صحبت کند تماس گرفتیم، کسانی که در پرونده فاریا دخیل بودند و کسانی که پم هاپ را میشناختند؛ بنابراین توانستیم همه دیدگاهها را در داستان لحاظ کنیم.»
آن زوایای دید به همین نحو خود را در اختیار ساختاری غنی از حقایق، اطلاعات نادرست و دروغها درمورد پرونده هاپ-فاریا قرار دادند. کلاین میخواست از صورتجلسه دادگاه نقل قولهای مستقیم بیاورد و کاری کند لحن سریال تنها بهواسطه شخصیت تکاندهنده هاپ و سیستم حقوقی تروی شکل بگیرد. خیلی زود ثابت شد «فارگو» و «من، تونیا» بسیار الهامبخش هستند.
کلاین میگوید: «بیهودگی ذاتی جنایت در این پرونده کاملاً مشهود است. این اساساً یک داستان کاملاً دلخراش با محور عاطفی راس، محکومیت نادرست او و بتسی و خانوادههای آنهاست که به طرز هولناکی تحت تأثیر یک تراژدی قرار گرفتند. ما همیشه میخواستیم وفادار بمانیم و بهواسطه کارهای خود پم از طریق حرفهایی که زد یا کارهایی که کرد و همه بهطور رسمی ثبتشده است، به آن بیهودگی بپردازیم.»
زلوگر موافق است و میگوید: «ما نمیخواستیم فراموش کنیم در دل این پرونده، زنی بود که جان خود را به طرز غمانگیزی از دست داد و خانوادهاش بهشدت آسیب دید. همین بیهودگی نکته بسیار قابل توجه این ماجرا است. شما از خودتان میپرسید، “اصلاً چطور ممکن است چنین چیزی اتفاق بیفتد؟ در شرایطی که اینهمه شواهد وجود داشت چرا کسی به فکر نیفتاد آن را کشف کند؟” و در زیر آن، کلی موارد مرتبط اجتماعی برای بحث وجود دارد و ما احساس کردیم این پرونده برخی از آنها را روشن میکند. به نظر میرسید برای این که بهدرستی به آن نزدیک شویم، مهم بود این داستان جنایی واقعی را با کمی سبکسری تعریف کنیم، چون نمیتوانید بهدرستی بیهودگی آن را نشان دهید، مگر این که بتوانید مضحک بودن آن را روی صفحهنمایش ثبت کنید.»
زلوگر درباره هاپ واقعی میگوید: «او خیلی سرزنده و پرحرارت است. او به شکلی بسیار کاریزماتیک شما را جذب خودش میکند. نحوه حرف زدن و حرکت دهانش شگفتانگیز است. واقعاً خیلی کم پیش میآید کسی را ببینید که اینقدر مشغول است – ملچملوچ کند، گونههایش را بکشد یا فینفین کند. فکر میکنم همه این رفتارها محرک و گویا هستند.»
زلوگر به «جنبه روانی» تبدیلشدن به هاپ و همچنین عناصر عملی برای «بازآفرینی تقریبی ظاهر فیزیکی» او اشاره میکند: «چطور حرف میزند؟” چطور حرکت میکند؟ چطور راه میرود؟ آدمها چه برداشتی از او دارند، حضور فیزیکی او چگونه است؟»
به گفته زلوگر، «قضیه پم» قرار بود «شبیه تولیدات تلویزیونی قدیمی باشد». سازندگان سریال همچنین کیت موریسون، مجری «دیتلاین» را بهعنوان راوی انتخاب کردند تا به بازگویی دراماتیک یک داستان جنایی واقعی، یک «لایه متا» بدهند.
یک گروه بازیگر تأثیرگذار به زلوگر کمک کردند تا این داستان جنایی واقعی را روایت کند، بازیگرانی شامل جودی گریر در نقش لیا اسکی، دادستان که روشهایش بیشتر از مدل موهایش شکبرانگیز است و برای این که راس (گلن فلشلر) را پشت میلههای زندان بیندازد هر کاری میکند. رقیب او در دادگاه، شوارتز با بازی جاش دومل است، وکیل مدافع راس و یکی از تنها کسانی که پم را همانطور میبیند که واقعاً هست. (اسپویل: لیا و جوئل از هم خوششان نمیآید.)
داستان در زندگی واقعی همچنان ادامه دارد. هاپ که در حال حاضر به جرم قتل گامپنبرگر دوران حبس ابد را میگذراند، در ژوئیه ۲۰۲۱ در پرونده مرگ فاریا به قتل درجه یک و حمله مسلحانه متهم شد، اما هنوز محاکمه نشده است.
کلاین میگوید: «وقتی اتهامات علیه پم مطرح شد، احساس کردیم احترام به داستان بتسی، خانواده او و احترام به حقیقت آنطور که میدانیم خیلی مهمتر است، اما پم به خاطر قتل بتسی محکوم نشده و قرار است در آینده محاکمه شود، بنابراین ما نمیتوانیم بگوییم او بتسی را به قتل رساند یا نه.»
زلوگر در ادامه صحبتهای کلاین میگوید: «از آنجا که این یک پرونده باز است، مواردی بود که باید ازنظر قانونی مراقبت میکردیم، چون بهعنوان قصهگو در برخی موارد گمانهزنی کار نادرستی بود.»
درنهایت، تماشاگران خودشان نتیجهگیری میکنند – هم درمورد جرم هاپ و هم درمورد تصویری که زلوگر از او ترسیم کرده است، اما زلوگر از پایان کار خود در این پروژه خوشحال است… بیشتر به این خاطر که دیگر مجبور نیست با پروتز سر و کار داشته باشد. او با خنده میگوید: «من واقعاً به موارد چسبناک حساسیت دارم.» پس چطور توانست نقش پم را بازی کند؟ او جواب میدهد: «با بنادریل!»
زلوگر میگوید یکی از پرثمرترین جنبههای نقش جدید خود بهعنوان تهیهکننده، یافتن منابع و حمایت از استعدادها بوده است. «نقش مورد علاقه من آوردن تعداد زیادی نویسنده جوان و کارگردانهای تازهکار است.»
خیلی از این افراد و همچنین تیم و شرکای او در بیگ پیکچر، زن هستند. از او سؤال میکنیم برجسته کردن زنان در هالیوود برای او مهم است؟ «خب، استعداد، استعداد است و شما بهمحض این که کسی را ببینید یا متن کسی را بخوانید متوجه میشوید استعداد دارد یا نه. خیلی سریع میدانید باید به او فرصت بدهید یا نه.»
زلوگر افزایش استعدادهای زن – چه جلو و چه پشت دوربین – را نشانهای از تغییر هالیوود میداند و میگوید: «حالا نسلهای جوانتر انتظارات متفاوتی از خود دارند. امروز زنان هیچوقت تصور نمیکنند که نمیتوانند کاری را انجام دهند؛ هیچوقت به ذهنشان خطور نمیکند نباید کاری را انجام دهند. دیدن آن و این که بخشی از آن باشید فوقالعاده است.»
پس از «قضیه پم» زلوگر ممکن است بیشتر در پروژههای تلویزیونی ظاهر شود. او درباره عصر طلایی پخش آنلاین تولیدات تلویزیونی میگوید: «حالا تماشاگران بیشتری برنامهها را میبینند. شخصاً این نکته را دوست دارم؛ چون بهعنوان یک داستاننویس فرصت را دارید زندگی آدمها را جامعتر بررسی کنید – داستانها یا شخصیتها و این خیلی سرگرمکننده است.»
منبع: اینترتینمنت ویکلی، ایندیوایر، هارپرز بازار
تماشای آنلاین سریال «قضیه پم» در نماوا