مجله نماوا، نیما بهدادی مهر
مسیر شهرت و تثبیت برای بازیگری چون لیلی رشیدی از ایفای نقش زنان ملوس، لطیف و شوخ طبع آغاز و در تجربههای اخیر به بلوغی مناسب در ایفای نقش زنان شرور و خبیث رسیده است.
چنین دگردیسی آشکاری در بازیگری آن هم برای لیلی رشیدی که همواره با نوعی لطافت طبع، ناز بیرونی و شوخ انگیزی در ذهن مخاطبان به یاد آورده میشود سبب شده تا دو شمایل آفرینی شرورانه از وی در «روزی روزگاری مریخ» و «شبکه مخفی زنان»، نمایانی ویژهای از ظرفیتهای نوین لیلی در بازیگری باشد.
به واقع اولین شناسهای که در لیلی رشیدی قوت دارد صدای نازک و ملوس وی و طنین ملایم و آرامی است که هنگام بیان کلمات از او ساطع میشود. این نقطه قوت چنان در نقش مادر خانومی در سریال «قصههای تا به تا» جلوه میکند که همچنان تاثیرش را بر کارنامه لیلی رشیدی باقی گذاشته است. مادر خانومی صرفا یک نقش زنانه همراه با کارکرد مادرانه نیست بلکه تطبیقی ویژه با کهن الگوی دیمیتر مییابد.
به واقع آشنایی مادر خانومی با عروسک صورتی رنگ خوش بیان به نام «زی زی گولو آسی پاسی دراکوتا تا به تا» پیش درآمدی است بر پرورش قوه مادرانه در یک دختر جوان ایرانی در دهه ۷۰ که بار تربیتی و آموزشی نیز دارد.
از سویی این همراهی تخیلی با آن عروسک، سبب میشود تا مادر خانومی به مرور از یک دختر کمتجربه به زنی پخته، دارای زاویه دید مناسب به فراز و نشیبهای زندگی و در یک کلام به یک زن مادر صفت بدل شود؛ زنی که داستان مادر بودن و مادر شدن او همواره خاطرهای پررنگ در ذهن متولدان دهه ۶۰ خواهد بود که از مرور نوستالژی زی زی گولو و کلاه قرمزی پلی میزنند به کودکیهایشان و یاد آن روزگاران آرامتر و مردمان پرمهر آن بازه زمانی را همیشه در حافظه خود تازه نگاه میدارند.
این خصایص و ویژگیهای فردی که به صورتی پررنگ در نقش مادر خانومی نمود مییابد در حقیقت برخاسته از شخصیت حقیقی لیلی رشیدی است که او را در شمایل زن ملوس و لطیف تثبیت میکند اما آنچه به عینه میتوان در وضعیت این روزهای لیلی در بازیگری به عنوان یک چرخش هوشمندانه یاد کرد نقش آفرینیهای او در هیبت زنان شرور در دو سریال «روزی روزگاری مریخ» و «شبکه مخفی زنان» در نقشهای لانگوراداس چامچامال و خانوم خانوما است که به رو شدن تواناییهای او در وجه دیگری از بازیگری زنانه ارجاع میدهد.
در حقیقت وجه شرارت و سویههایی از رفتار تبهکارانه و فرورفتن نمادین در جلد بیوه سیاه و بانوی اهریمنی با آن پوشش مشکی و بر چهره زدن نقاب صمیمیت و لطافت برخلاف آن درون سیهاندیش در دو تجربه «روزی روزگاری مریخ» و «شبکه مخفی زنان» سبب شده تا تواناییهای لیلی رشیدی در تغییر زمین نقش آفرینی و میدان دادن به چرخشهای احساسی متغیر در پرسونای بازیگریاش، خبر از ظهور یک ضد قهرمان زن جدید بدهد؛ ضدقهرمانی که صدا و سیمایش تا آن میزان فرشتهگون است که تصور پردهپوشی بر روی ایدههای اهریمنی را در ذهن هیچ فردی راه نمیدهد و همین قابل انتظار نبودن است که این تغییر پرسونا در کاراکتر بازیگری لیلی رشیدی را بارزتر میکند.
اگرچه زمینههایی از این تغییر پرسونا پیش از این در نقشهای گلی در خوک و به ویژه پانتهآ آل داوود در «عرق سرد» نیز نمود یافته بود، اما خوی شریر خانوم خانوما در «شبکه مخفی زنان» که از طریق یک فرد نظامی و گروهی از مردان سیاه پوش، صف آرایی خاصی را در مقابل نواندیشی خواهر خود دلبرجان تاجرباشی تدارک دیده است از اساس با آن تصویر تثبیت شده مهرانگیز و ملایم مادر خانومی در «قصههای تا به تا» در تضادی جالب است و همین نکته ارزشهای این نقش آفرینی جدید را دوچندان میکند.
تماشای آنلاین سریال «شبکه مخفی زنان» در نماوا