مجله نماوا، سامان بیات
در سال ۱۳۵۲ سریالی از پرویز کاردان به روی آنتن رفت که «خانه به دوش» نام داشت. مردم کوچه و خیابان سریال را با نام مراد برقی می شناختند. مراد برقی نام شخصیت اصلی فیلم بود. آدم یکلاقبایی که حتی هنوز هم در اذهان مردم مانده است. مراد برقی با بنز قراضهی خود که یاقوت نام داشت در خیابانها به دنبال مشتری برای لوازم و وسایل برقی میگشت. او میخواهد در کنار فروش وسایل در قالب یک تکنسین درجه یک عقاید و نظرات خود را راجعبه لوازم الکتریکی به مردم بقبولاند. او در ظاهر فروشنده است اما زیاد به کار وارد نیست. یک بار به آلمان و یک بار به کویت سفر کرده و این را جزو افتخارات خود به رخ مردم میکشاند. مراد برقی در انتظار معجزه و اتفاقیست که به پولی هنگفت برسد. روزی گذرش به خانهای میافتد و به دختر کوچک خانه دل میبندد. اما مشکل اینجاست که تا شش دختر بزرگتر ازدواج نکنند جعفرآقا به ازدواج او رضایت نمیدهد.
سریال «خانه به دوش» در سال ۱۳۵۲ با رای مخاطبان تلویزیون در مجله تماشا به عنوان محبوبترین برنامه تلویزیونی معرفی شد. نویسندگان این سریال احمد بهبهانی، پرویز خطیبی، ایرج جنتی عطایی، مهدی قریشی و پرویز کاردان بودند.
مدتی از پخش سریال نگذشته بود که خانمی از پرویز کاردان بهخاطر این سریال شکایت کرد. او مدعی بود که داستان سریال، حکایت زندگی اوست. پس از مدتی کشمکش مشخص شد که تنها یک شباهت اسمی باعث ایجاد این قضیه شده است. خانم در ملاقاتی که با کارگردان سریال داشت گفته بود که جوانی در خانهاش اجارهنشین بوده و بعد از مدتی به خواستگاری او آمده، و بعد از شنیدن جواب رد قسم خورده از صاحبخانه انتقام بگیرد. او گمان کرده که عوامل سریال از طرف جوان مستاجر برای انتقام گرفتن اجیر شده اند! پس از این واقعه نام شخصیت فیلم به نام دیگری تغییر کرد تا سوءظن شاکی برطرف شود.
کاردان در مصاحبهای که در سال ۱۳۵۲ با مجله تماشا داشته (شماره ۱۱۵ ص ۵۰) درباره نحوه ساخت سریال میگوید: «ما داستان کلی را در ذهن داشتیم. هر هفته خرده پیرنگی تعریف میکردیم و به آن شاخ و برگ میدادیم چون گاهی همهی بازیگران در دسترس نبودند. گاهی به مسافرت میرفتند و ما مجبور بودیم هر بار داستانی نو بنویسیم که با آنچه که داریم کار پیش برود.»
یکی از نقدهایی که به سریال وارد بود انتخاب بد بازیگران زن بود. بازیگران زن چهرههای آشنایی نبودند و مخاطب نمیتوانست با آنها ارتباط برقرار کند. کاردان در این باره میگوید: «در تلویزیون کمبود بازیگر زن داشتیم و مجبور بودیم با آنچه که هست بسازیم. مثلا محبوبه بازیگر اصلی ما اصلا بیان گرم و خوبی نداشت و ما مجبور بودیم به اقتضای این عیب او کاراکتر کمحرف و خجالتی بسازیم که مجبور نباشد زیاد صحبت کند.»
کاردان برای ساخت این سریال ماشین را سفارشی ساخت. ماشین بنزی که یاقوت نام داشت. کاردان با کمک چند آهنگر و مکانیک این ماشین را ساختند. اما در آن دوران آنقدر معروف شد که مردم در کوچه و خیابان جلوی آن میپریدند که به ماشین دست بزنند. کار تا جایی بالا گرفت که در مجلات از مردم خواستند که جلوی یاقوت نپرند چرا که ماشین قراضه است و امکان دارد ترمز نگیرد. عوامل فیلم شاکی بودند که هرکس که ماشین را تنها جایی ببیند رویش یادگاری مینویسد، رنگ میپاشد، نقاشی میکشد و حتی گاهی دسته جمعی روی آن مینشینند.
سرور احمدی دختر جوانی بود که نقش محبوبه را بازی میکرد. تخصص اصلیاش بازیگری تئاتر بود و پیش از این سابقه کار با عباس جوانمرد، عزت الله انتظامی و داود رشیدی را داشته. مینو نقش مادر خانواده را بازی میکرد و در سریالهای داش پالکی و سرکار استوار بازی داشته. ناصر گیتیجاه نقش جعفرآقا را داشت و اصغر سمسارزاده با این فیلم به شهرت رسید. اصغر ترقه شخصیتی شد که هنوز مردم آن را به یاد دارند.
پیش از پخش سریال چند نمایش تلویزیونی توسط کاردان با شخصیت مراد برقی اجرا شده بود. گروه نئاتری کاردان پدید نام داشت.
«خانه به دوش» در ۸۳ قسمت از تلویزیون ملی ایران پخش شد و به یکی از پرمخاطبترین مجموعههای تلویزیونی تبدیل شد. سریالی که نقل است در حین پخش خیابان و کوچهها از جمعیت خالی میشد.