مجله نماوا، عباس اقلامی
تینا پاکروان فیلمساز و تهیهکننده سینما در تازهترین تجربه تصویری خود به سراغ ساخت سریال در پلتفرم نماوا رفته است. این سینماگر با سابقه در این تجربه تازه به سراغ وقایع سالهای شهریور ۱۳۲۰ ایران در قالب سریالی رفته که شخصیت اول آن خاتون بختیاری است. زنی جوان با میل به زندگی و پیشرفت در ایرانی که با ظهور پهلوی اول در کشاکش گذر از سنت به مدرنیته است. هنوز میل به سنتها و تحکمها و مناسبات سلطهگرانه به ویژه در بدنه مردسالار جامعه و مردانی چون شیرزاد ملک افسر ارتش شاهنشاهی و همسر خاتون جلوه برتر را دارد. همچنانکه همزمان مانند بسیاری از مردان آن روزگار تلاش دارد غیر از پدر خود رفتار کند و رفتارش با خاتون، مدرن و متمدنانه باشد.
در همین نخستین قسمت از خاتون، او را زنی می بینیم با تمایلات و خواستههایی غیر از زنان زمانه خود که البته از سوی همسرش شیرزاد، درک و شناختی را در این زمینه تجربه نمیکند. زنی که شوهرش در تصور این است که با جواهر میتواند خوشحالش کند اما او با نسخه فرانسوی کتاب ژرمینال امیل زولا شاد میشود. زنی که از میهمانیهای اشرافی بیزار است و در دل همین دورهمیهای آدمهای پرمدعا، جمعی اهل فرهنگ و هنر را با دوستان همفکرش شکل میدهد و کناری میایستند تا از تئاتر و ادبیات و موسیقی گپ بزنند.
در شناسنامه سریال، خاتون زنی معرفی شده در زمره زنانی که روزی روزگاری در ایران برای زندگی جنگیدهاند. و تینا پاکروان در مقام نویسنده و کارگردان سریال، این جنگ برای زیستن مستقل یک زن را به دل رویدادهای پرتلاطم ایران در میانه جنگ جهانی دوم که وقایع شهریور ۱۳۲۰ نقطه عطفی برای آن بود، برده است.
روزهایی پر از ابهام و تردید برای مردم و مقامات ارتش ایران. ارتش و دولتی که میل به جنگ نداشت اما مانند بسیاری از تجربیات تاریخی این سرزمین دچار ملغمهای از خیانت و سادهانگاری و کجفهمی شد و ناگاه ایران در میانه یکی از سهمگینترین جنگهای بشری قرار گرفت.
در نخستین قسمت سریال برای مرحله کاشت و گسترش قصه و تعریف شخصیتها تلاش درخوری شده است تا به شکلی باشد که تماشاگر را مشتاق تماشای قسمتهای دیگر نگه دارد. شخصیتپردازی چند زن سریال به گونهای است که این کنجکاوی را برمیانگیزد که هر کدام از زنان این داستان؛ خاتون، پروین و فهیمه با چه تحولاتی در آینده مواجه خواهند شد. زنانی که انتظار است زنان فعال ایرانی را در طول تاریخ پرتلاطم زنان این سرزمین نمایندگی کنند که از دل جنگ، بحران و سرکوب، افتخار و پیشرفت خلق کردند که در این بین بازی قابل توجه و همراه کننده نگار جواهریان، غزل شاکری و ستاره پسیانی نقش مهمی در برانگیختن این حس کنجکاوانه ایفا میکند.
سریالسازی بر بستر درام تاریخی همیشه با سختیها و حساسیتهای ویژه خود روبرو بوده است. همیشه هستند و بودهاند کسانی که بیتوجه به اینکه سریال تاریخی بنا به ماهیت درام میتواند تغییراتی در متن وقایع ایجاد کند مترصد این هستند تا سازندگان درامهای تاریخی را به وفادار نبودن به اصل مستند رویدادها متهم کنند. غافل از اینکه رویکرد درام و داستانی با رویکرد مستند تفاوت ماهوی دارد.
در چنین فضا و بستری، تینا پاکروان آن گونه که از قسمت نخست سریال پیداست، به نظر میرسد در بخشهای طراحی صحنه، میزانس، چهرهپردازی و رویکردهای زیباییشناسی و جلوههای تصویری تلاش کرده متن و روایت تاریخی آن را به ماهیت اصلی رویدادهای آن مقطع تا آنجا که به پیشبرد درام او کمک میکند، نزدیک نگه دارد. به گونهای که حتی در طراحی لباس فهیمه اکبر که یک شخصیت واقعی تاریخی است، از عکسهای به جا مانده از او بهره گرفته شده. در کنار تمام این ویژگیها نمیشود از موسیقی تأثیرگذار و دلنشین کیهان کلهر نگفت که بر متن روایت و تصویر، خوش نشسته و تجربه موسیقایی دلنشینی را برای تماشاگر خاتون میآفریند.
خاتون در قسمت نخست این انتظار را ایجاد میکند که تینا پاکروان در سریالسازی با خاتون خبر از اتفاق مهمی در رزومه کاری خود میدهد. که البته برای برداشت نهایی بهتر است منتظر تماشای قسمتهای بعد بمانیم.