مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
مایا رودولف دقیقاً دنبال سریال تلویزیونی بعدی خود نبود. این اتفاق زمانی افتاد که آلن یانگ و مت هابارد که رودولف پیشازاین در سریال کمدی درام «برای همیشه» (۲۰۱۸) با آنها کار کرده بود، با یک ایده پیش او رفتند.
وقتی جف بیزوس، بنیانگذار آمازون پس از سالها زندگی مشترک از همسر خود مککنزی اسکات جدا شد، ایدهای در ذهن این دو نویسنده و تهیهکننده اجرایی شکل گرفت: چه میشود اگر یک مجموعه تلویزیونی را بر همسر یک میلیاردر عرصه فناوری متمرکز کنند که او را به خاطر یک زن دیگر ترک میکند؟ حالا این همسر سابق باید زندگی خود را از نو شروع کند، اگرچه نه مطابق با توافقنامه پیش از ازدواج، او این کار را با ۸۷ میلیارد دلار انجام میدهد.
بااینحال، هابارد و یانگ دوست نداشتند سریال کمدی «تاراج» (Loot) را – که پخش آن از ۲۴ ژوئن ۲۰۲۲ در اپل تیوی پلاس شروع شد – با کسی جز رودولف بسازند.
یانگ میگوید: «من و هابارد در سریالهایی مثل “پارکها و تفریحات” و “۳۰ راک” کار کردیم و میدانستیم شکلگیری تعامل بین بازیگران یک کار کمدی در محل کار معمولاً زمان میبرد، متن و نقشآفرینی نیاز به کالیبراسیون و خیلی چیزهای دیگر دارد، اما وقتی بازیگر شماره ۱ شما کسی مثل مایا باشد، کسی که ویژگی “چسب” را دارد و میتواند به همه انگیزه بدهد که بهتر باشند، کارها درست پیش میرود. او در عین حال یک استعداد منحصربهفرد است که هم از پس لحظههای سخت کمدی برمیآید و هم میتواند یک درام احساسی را مدیریت کند.»
هیچ حد و مرزی در مقابل شما نیست
از بخت خوب یانگ و هابارد، رودولف شیفته موضوع «خلق مجدد» شد، بهویژه برای زنی چهل و چند ساله که زندگی و هویت او تا حدی زیادی در زندگی شوهرش پیچیده شده است. او میگوید: «و چه احساس مزخرفی است که مجبور شوید زندگی خود را از نو شروع کنید.» رودولف اشاره میکند زنهای زیادی را میشناسد که در دوران همهگیری، خود را در این موقعیت که “من یک تغییر میخواهم.”» دیدند.
بعد وقتی آن دو گفتند این زوج توافقنامه پیش از ازدواج ندارند، رودولف فوراً احتمالات را در نظر گرفت. او که همچنین از طریق شرکت تولید خود، انیمال پیکچرز یکی از تهیهکنندگان این سریال است، میگوید: «فکر میکنم تمایل دارم کارهایی انجام دهم که کمی جادویی به نظر میرسند و به خودم گفتم، “۸۷ میلیارد دلار؟ اوه، ما عملاً میتوانیم هر کاری انجام دهیم.” اگر غمگین، شاد، افسرده، علاقهمند به محیط زیست، علاقهمند به هر چیزی اجتماعی یا سیاسی باشید، هیچ حد و مرزی در مقابل شما نیست و فکر کردم در شرایط کنونی واقعاً هیجانانگیز است و حس خوبی ایجاد میکند.»
بنابراین رودولف برای بازی در نقش مالی نواک، همسر جان نواک، غول فناوری (با بازی آدام اسکات) قرارداد امضا کرد. درحالیکه به نظر میرسد این زوج زندگی خوبی با هم دارند، مالی متوجه میشود همسرش به او خیانت میکند و بلافاصله درخواست طلاق میکند. مالی میتواند عمارت فوق مدرن محل زندگی خود را نگه دارد (گروه تولید برای تصویربرداری از یک ملک ۲۱ خوابه در بل ایرِ لس آنجلس، معروف به «یک» که اخیراً به قیمت ۱۲۶ میلیون دلار فروخته شد استفاده کرد.) همینطور میلیاردها دلار و یک بنیاد خیریه که مالی تا پیشازاین اتفاقات اطلاعات زیادی درمورد آن نداشت. مالی که به دنبال فرار از زندگی قدیمیاش است تصمیم میگیرد روابط خود را با بنیاد خیریهاش گسترش دهد و دوباره با دنیای واقعی مرتبط شود و در این راه میکوشد خودش را از نو پیدا کند.
یانگ میگوید «تاراج» ازنظر طراحی بهطور قابل توجهی کمدیتر از «برای همیشه» است. با توجه به وضعیت جهان، او و هابارد مشتاق بودند سریالی بسازند که «کمی مثبتتر و تماشای آن کمی سرگرمکنندهتر باشد.»
رودولف برای نقش آرتور، حسابدار بیدست و پا اما دوستداشتنی بنیاد خیریه مالی، نت فاکسون را پیشنهاد کرد که او را از روزهای حضور در مدرسه و تئاتر گراوندلینگز در لس آنجلس میشناخت. میکائلا جی رودریگز (در نقش سوفیا سالیناس مدیر بنیاد)، جوئل کیم بوستر (در نقش نیکلاس دستیار وفادار مالی) و ران فانچس (در نقش هاوارد پسرعموی او و یکی از کارمندان بنیاد) نیز به رودولف پیوستند. با توجه به پیشینه کمدی گروه، اغلب با آغاز تصویربرداری بازیگران شروع به بداههپردازی میکردند.
یک معجزه
یانگ میگوید: «این روزها جمعکردن بازیگران، بهویژه بازیگرانی به این خوبی، یک معجزه است چون ۵۰۰ سریال هست، همه سریال دارند. ما واقعاً احساس میکنیم تمام بازیگران سریال ما میتوانند بازیگران اصلی سریالهای خودشان باشند. بدیهی است با مایا شروع کردیم و همین که از حضور او مطمئن شدیم بقیه را انتخاب کردیم. یکی از قطعههای کلیدی ما میکائلا جی بود.»
او ادامه میدهد: «نوشتن شخصیت سوفیا کار سختی بود چون میخواستیم یک نقطه تعادل برای شخصیت مالی داشته باشیم، اما وقتی ایده بازی میکائلا جی در نقش سوفیا مطرح شد، واقعاً به ما کمک کرد درباره شخصیت او تصمیم بگیریم. سوفیا نوعی جاذبه اخلاقی دارد، حسی از اقتدار و هرچند ثروت و موقعیت مالی را ندارد، اما کسی است که میتواند از جهاتی همتای او باشد.»
رودریگز که سال گذشته برای کار خود در سریال «ژست» رایان مورفی و برد فالچک، نامزد دریافت جایزه امی بهترین بازیگر زن در یک سریال درام شد، میگوید: «هیچوقت فکر نمیکردم روزی با مایا رودولف کار کنم. فکر میکردم “ژست” یک اتفاق بود و احتمالاً محو میشوم – این حس ناامنی را در خودم داشتم. این تفکرات ناگهان ذهن شما را درگیر میکند و با آسیبهای روحی همراه است. بعد با بارقه امید مواجه میشوید و به خودتان میگویید، “اوه، من سزاوار این هستم که در کنار این بازیگر شگفتانگیز و برجسته برنده جایزه امی باشم.”»
سوفیا بهعنوان نماینده تماشاگر، کارهای مالی را بهعنوان «یک ثروتمند بیمار» زیر سؤال میبرد. رودریگز میگوید: «من عاشق تفاوتهای کامل و محض این دو زن بودم و قطعاً میخواستم در آن فرو بروم.»
بوستر نیز که اخیراً فیلمنامه کمدی درام «فایر آیلند» از هولو را نوشت و در آن بازی کرد، درمورد فضای کاری سریال «تاراج» میگوید: «خیلی خوب است که هنگام بازیگری احساس امنیت کنید. ازنظر کمدی همه پشت شما هستند… و خیلی خوب است که هر روز سر کار بیایید و در مقابل مایا رودولف قرار بگیرید، در چند سانتیمتری او باشید و گرما و شوخطبعی او شما را در بربگیرد. این که هر روز سر کار بروم واقعاً برای من مثل فرار بود.»
رودولف درباره شخصیت مایا توضیح میدهد: «او آشکارا در حال گذر از یک نقطه عطف کامل در زندگیاش است. او با پیامدهای طلاق دست و پنجه نرم میکند. مایا باید از خود سؤالهای خیلی سختی بپرسد که قبلاً هرگز واقعاً به آن فکر نکرده بود، مانند “میخواستم با زندگی خود چه کنم؟ زندگیام را صرف حمایت از رؤیای یک نفر دیگر کردم. حالا با زندگی خودم روبهرو هستم، چه میخواهم؟” و فکر میکنم اینها سؤالهای عالی و دیالوگهای خوب هستند، بخصوص برای زنان.»
درحالیکه کل گروه بهآرامی اما با اطمینان مالی را به سمت یک شخصیت متعارف (با درجات مختلف موفقیت) هدایت میکند، آرتور، مردی ملایم که خودش نیز بهتازگی طلاق گرفته است، بهویژه در رشد او مؤثر است.
فاکسون میگوید: «ازآنجاییکه هر دوی آنها در این لحظات انتقالی زندگی خود هستند، در مواردی به هم نیاز دارند. من فکر میکنم آرتور به مالی یک چشمانداز کوچک میدهد و بهنوعی به او یادآوری میکند نفس بکشد، مثل این که “از چیزهای ساده لذت ببر. همهچیز نباید همیشه اینقدر بلند و پر سر و صدا باشد. میتواند خاموش و صمیمی و واقعی باشد و این اشکالی ندارد.” برعکس، مالی به آرتور کمی اعتمادبهنفس و انرژی و تمایل میدهد که از منطقه راحتی خود بیرون بیاید و اینقدر بزدل و محفوظ نباشد.»
زندگی در کنار پل توماس اندرسون
رودولف که حالا نزدیک به ۵۰ سال دارد، از پل توماس اندرسون، کارگردان و شریک زندگی قدیمی خود چهار فرزند دارد. او هرچند وقت یک بار در فیلمهای اندرسون بازی میکند. شروع آن با «خباثت ذاتی» بود که رودولف چهار روز پس از زایمان در آن مقابل دوربین رفت. او اذعان میکند: «زمانبندی کمی فشرده بود، اما من هر کاری که پل بخواهد انجام میدهم.»
در «لیکریش پیتزا» تازهترین فیلم اندرسون، نهفقط رودولف بلکه هر چهار فرزند و خیلی از دوستانشان نیز بازی کردند. رودولف میگوید این تصمیم از سر ناچاری بود، چون آنها در اوایل همهگیری فیلمبرداری میکردند و میخواستند مطمئن باشند در صحنه فیلمبرداری همه را میشناسند و به آنها اعتماد دارند. «بنابراین در آن مقطع، فقط جهان ما بود و ما را نجات داد چون همه باید در کنار هم میماندیم. از این گذشته، بچههای من باید پدرشان را میدیدند که یک فیلم میسازد و ما همه بخشی از آن هستیم. پرل، بزرگترین بچه من واقعاً آن را دوست داشت – همه بچهها دوست داشتند.»
هنوز خیلی زود است که بدانیم فرزندان اندرسون و رودولف که بین ۸ تا ۱۶ سال سن دارند، راه پدر و مادر خود را در صنعت سرگرمی دنبال میکنند یا نه. رودولف نه تعجب میکند و نه دلسرد میشود. تا به امروز فقط دختر بزرگ آنها «ساقدوشها» (۲۰۱۱)، فیلمی را که رودولف با آن خیلی معروف شد، دیده است. رودولف میگوید: «او با آدمهایی بزرگ شد که پیش من میآمدند و میگفتند چقدر آن فیلم را دوست دارند و یک روز گفت، “چرا من نمیتوانم آن را ببینم؟” بنابراین فیلم را گذاشتم و بعد یادم افتاد، “ایوای، فیلم با صحنهای ناجور شروع میشود.” بعد “لیدی برد” را تماشا کردیم و من گفتم، “اوه، پس “ساقدوشها” مشکلی ندارد!”»
منبع: هالیوود ریپورتر، د رپ