مجله نماوا، نیما بهدادی مهر
به چهره یک کودک بازیگوش شبیهتر است تا فردی جدی و اندیشهورز؛ میمیک او با آن عینک روی چهره و استخوانبندی خاص بازنمایی نزدیکی از هارولد لوید است؛ همراه با اخم و جدیتی که در یک لحظه دیگر با خنده عوض میشود و پرسونایی متغیر از مرد ایرانی را به مخاطبان مینمایاند. صحبت از فرهاد آئیش است، بازیگری که نه به تمامه کمدین است و نه کاملا پرده نشین حریم درام به شمار میآید. او در هر نقش، پرگار مناسبی روی مسیر دراماتیک شخصیت میکشد و وزنی مناسب با سناریو را به آن نقش میبخشد.
اگر نقش باید تداعی آشنا و کلیشهزدهای از مرد متعصب باشد او مش ماشاءالله میشود که سعی دارد پوپک را به کانال درستی از رفتار همسو با شئونات ایران در فیلم «پوپک و مش ماشاءالله» هدایت کند. اگر قرار است او تداعیگر شمایلی از مرد متقی باشد حواسش به چرخه درام و ماهیت شخصیت است تا میان دو سویه از ایمان باوری و رفتار متقیانه از سوی یک روحانی خوشنام در سریال «پرده نشین» و یک مرد مومن ساده در فیلم چک خطی بکشد و مرزهای رفتار ایمانی را همسو با تراز و عیار آن شخصیتها ایفا کند.
در عین حال اگر قرار است به کابوس شبانه دختران چشم رنگی در فیلم «شبهای تهران» بدل شود نیک میداند که باید آن پرسونای مظلومیت رحمت در اداره و جنون حاد و آنی هنگام شکار دختران چشم رنگی و کشتن آنها را به اندازه نشان دهد تا کاریکاتوری نشود. به واقع فرهاد آئیش به خوبی میتواند از چهرهاش برای بازنمایی شمایلهایی از ترس، مظلومیت، سادگی، مکر، اقتدار، استیصال، جنون، خرافهگرایی و در یک نمای کلی یادکرد مهمی از انسان و ویژگیهای او استفاده کند.
چنین قابلیتی است که او را یک خواننده با صفا و بیریا در فیلم «مکس» مینمایاند که آنقدر صمیمی و بیغل و غش است که میتواند با افراد متفاوتی با پوشش و شیوه نگرش مختلف از جمله وزیر، بازجو، کاندید ریاست جمهوری و دیگر شمایلهای اجتماعی، متناسب با همان فرد و موقعیتش ارتباط بگیرد.
از دیگر سو آئیش میتواند شمایلی از سادگی و خرافه باوری مش رحمت را به عنوان یک خدمتکار خانه زاد در سریال «شمس العماره» به زیبایی نشان دهد و در وجه دیگر او در فیلم «شهر گربهها» به یک بدمن پهلو میزند که در حصاری از دستورهای زیاده خواهانه حاکم شهر گیر افتاده و البته برای آنکه بد مطلق نباشد و کمی از عذاب وجدان خود به دلیل اجرای ایده فریز کردن عمر بکاهد، در نهایت همه عمرهای اضافه شده به حاکم را از او پس میگیرد و به بدن صاحبانشان برمیگرداند.
آئیش در کارنامه خود توانسته تا شمایلهایی مختلف را به لحاظ شعور حسی بازنمایی کند به گونهای که در کلیشههای مرسوم تیپ یا شخصیت نیفتد. بدینسان او در خائن کشی نه فقط یک مصدق نمایشی بلکه بازنمایی مهمی از شخصیتی برند در پهنه سیاست ایران است. بدین منظور او تلاش داشته تا مصدق را در میانهای از ادراک تحقیقاتی خودش و وفادار به شیفتگی مسعود کیمیایی نسبت به این شخصیت بازی کند.
در نهایت برآیند مجموعهای از نقش آفرینیهای آئیش در سینما و تلویزیون، توازن بالای وی در بازتاب احساسات شخصیتی در دل ادراکات فردی از هر نقش را مینمایاند و آئیش را به عنوان بازیگری متشخص، هویتمند، اصیل و استاندارد تثبیت میکند.
تماشای آنلاین سریال «خائنکشی» در نماوا