اولین نکتهای که در مورد فیلم رابرت بروس Robert the Bruce میتوان گفت این است که این فیلم در زمان مناسبی ساخته نشده است. این فیلم در مورد شاه اسکاتلند در قرون وسطی، نه تنها ۲۵ سال پس از فیلم موفق شجاعدل با درخشش مل گیبسون در نقش اصلی، ساخته شده است، بلکه کمی پیش از اکران آن، فیلم پادشاه یاغی ساخته شبکه نتفلیکس با بازی کریس پاین، با حالوهوایی مشابه با آن منتشر شده است. انگوس مکفادین بازی در نقش اصلی رابرت بروس Robert the Bruce ، که در ادامه داستان شجاعدل ساخته شده است، را بر عهده دارد و علاوه بر آن تهیهکننده و یکی از فیلمنامهنویسان آن نیز است.
مکفادین بیش از ده سال درگیر ساختن این فیلم درام بود. اما متاسفانه این فیلم به کارگردانی ریچارد گری به دلیل بودجه کم و نحوه روایت آن، آنطور که انتظار میرفت از آب درنیامده است. این فیلم سختترین و بحرانیترین بازه زندگی شخصیت اصلی داستان را روایت میکند و تاثیر آن را در تمام فیلم میتوان دید.
داستان در سال ۱۳۰۶ (ده سال پس از وقایع فیلم «شجاعدل» اتفاق میافتد. اما رابرت یکم، با بازی مکفادین ۵۶ ساله، پیرتر از سن خودش به نظر میرسد) و با تاجگذاری رابرت اول آغاز میشود.
همچنین بخوانید:
نقد فیلم پایان ها آغازها Endings Beginnings – داستانی حوصلهسربر علیرغم حضور بازیگرانی جوان و جذاب
اما او محبوبیت و قدرت یک پادشاه را ندارد، ارتش او فقیر است و با اینکه اکثریت مردم هنوز از او حمایت میکنند اما گروههای قدرتمند مخالف او هستند. رییس یکی از این گروهها، رقیب او جان کومین (با بازی جارد هریس که متاسفانه تنها در چند صحنه او را میبینیم) است که رابرت در یک درگیری در اوایل فیلم، او را از پا درمیآورد.
پس از اینکه شاه انگلستان برای سر رابرت جایزه تعیین میکند، او در مبارزهای به شدت زخمی میشود و به خانه زن بیوه روستایی پناه میبرد. موراگ (با بازی آنا هاچیسون) به همراه پسرش اسکات (گابریل بیتمن) و دو پسر برادر فوتشدهاش در این خانه زندگی میکند. در واقع فیلم با صحنهای آغاز میشود که در آن موراگ در حال داستان گفتن برای بچهها، از دستآوردهای شاه رابرت یکم تعریف میکند.
در نتیجه رابرت بیشتر طول فیلم را دراز کشیده و در حال بهبودی یافتن در خانه موراگ میگذارند. در اینجاست که داستان از ریتم میافتد، حتی تلاش برادر شوهر موراگ برای رسیدن به رابرت و تحویل دادن او، برای گرفتن انتقام برادرش و هم برای دریافت جایزه مژدگانی، هیجانی به فیلم اضافه نمیکند.
در واقع داستان به حدی کند و حوصلهسربر پیش میرود که فیلم طولانیتر از مدت زمان واقعی آن به نظر میرسد و با خود فکر میکنید کاش رابرت زودتر بهبود یابد و تکانی به فیلم بدهد.
در نقطه اوج فیلم شاهد یک نبرد جدی با شمشیر هستیم، اما دیگر برای نجات فیلم دیر شده است. نکات دیگری نیز باعث میشود که نتوان رابرت بروس Robert the Bruce را فیلمی قوی دانست: فیلم در مونتانا ضبط شده است تا شباهتی به طبیعت اسکاتلند داشته باشد که البته اصلا اینطور نیست. بازیگران غیراسکاتلندی فیلم نیز همه به طرز ناموفقی سعی در اضافه کردن لهجه اسکاتلندی دارند و داستانهای جانبی غیر ضروری فیلم مثل دیدار موراگ با زن جادوگر روستا (با بازی ملورا والترز) جایی در روند داستان فیلم ندارد.
تلاش مکفادین برای زنده کردن دوباره یکی از مهمترین نقشهای زندگی حرفهایش قابل تقدیر است و او به خوبی از پس نمایش جنبه درونگرا و خسته این شخصیت برآمده است. با این وجود، رابرت بروس Robert the Bruce را نمیتوان دنباله قابل قبول و باارزشی برای شجاعدل دانست.
این مطلب از نوشته فرانک اشک در سایت هالیوود ریپورتر گرفته شده است.