خطر لو رفتن داستان
معمولا به دنبال هر مرد بزرگ و موفقی، یک زندگینامهنگار معمولی و یا شاید بزرگ و ویژه وجود دارد، مثلا برای استیو جابز، لینکلن، مالکوم ایکس ری و راکتمن، کاپوتیها و آل کاپونها (و گاهی اوقات این زندگینامه نگاران بیش از یک نفر هستند).
این مسیر برای زنان مشهور غالباً پر دستاندازتر و همچون راهی نرفته است و یا شاید هم تامین هزینه آن سختتر است. رادیواکتیو Radioactive هم مانند فیلمهای هریت Harriet و جودی Judy در سال گذشته، داستانی عظیم را بازگو میکند، داستان زندگی و روزگار ماری کوری، دانشمند پیشگام لهستانی و اولین زن برنده جایزه نوبل که به نظر میرسد در مقابل عظمت داستان، فیلم با بودجه ای بسیار کم ساخته شده است.
این درام جذاب و ناامید کننده اثر مرجان ساتراپی، فیلمی است که ایده های بزرگ آن با تاثیر از رئوس داستان پردازی های سنتی در فیلم سازی محاصره و محدود شده است. هرچند که موضوع کمبود بودجه به تنهایی نمیتواند جهشهای عجیب و غریب و پیچشهای متنوع فیلم، در رفت و آمد میان نمایش یک زندگی نامه صادقانه و رئالیسم جادویی را توجیه کند.
همچنین بخوانید:
نقد و بررسی RELIC – فیلمی ترسناک و در عین حال احساسی
رزمند پایک نقش کوری را بازی میکند که با نام ماریا اسکودوسکا در ورشو و در سال 1867 متولد شد. وی در بیوگرافی نگاری دیگری به نام یک جنگ خصوصی در سال 2018 نیز بازی کرده و همچون قبل، این ستاره از فیلم دختر گم شده، سخت تلاش میکند تا زیبایی ظاهری خود را برای نشان دادن جزئیات ریز حقایق تاریخ به کار گیرد. نقش ماری که او برایمان ساخته، زنی با لباس کار و موهای آشفته را نشان میدهد که وقت چندانی برای بطالت و یا دلربایی در اجتماع ندارد.
ذات و طبیعت او آمیخته با خشنونت، رک بودن و سرسختی است. وقتی در یکی از صحنههای اول، برای درخواست تجهیزات آزمایشگاه به یکی از دانشگاههایی میرود که همگی روسای آن را مردان تشکیل میدهند، این ویژگیها کمک چندانی به او نمیکنند. تنها کسی که در خارج از خانواده او به تحقیقات وی ایمان دارد و رکگوییهای او را تحمل میکند یک شیمیدان فرانسوی به نام پیرکوری (سم رایلی در فیلم مالفیسنت ) است که شریک آینده او هم در زندگی و هم در آزمایشگاه خواهد بود.
داستان عشق آنها و موفقیتهایی که در کنار هم به دست آوردند شامل تحقیقاتشان در زمینه رادیواکتیویته که منجر به پیدایش وسایل بسیاری چون ماشینهای اشعه ایکس تا بمب اتمی شده، هسته اصلی فیلمنامه جک تورن را تشکیل میدهد.
گرچه ساتراپی، هنرمند و نویسنده ایرانی تبار که فیلمهای درخشانی چون پرسپولیس و خورش آلو با مرغ را بر اساس کتابهای کمیک به همین نام ساخته است نمیتواند جلوی خود را در استفاده از سورئالهای اضافی در رادیواکتیو Radioactive بگیرد.
البته این استفادهها بیشتر در خور سبک تخیلی و غیر عملی همانند کارهای جولی تایمور است (یک شیشه کوچک رادیوم که مانند یک خورشید سبز کوچک میدرخشد و یک آسمان شبانگاهی که به اتم تبدیل میشود) تا پرشهای به جلویی که به کلیت داستان کمکی نمیکند و بیشتر شبیه به قطرهای میان دریا هستند، مواردی چون: محوطههای آزمایشگاهی لوس آلاموس، پرتاب بمب در هیروشیما و انفجاری مرموز در چرنوبیل.
حضور آرام و پایدار رایلی باعث میشود که تصویر پایک از چنین زن سخت و خشنی متعادلتر به نظر برسد. زنی که با رفتارش باعث میشود که حتی دخترش (آنیا تیلور-جوی) هم با او بیشتر شبیه به یک مهاجم رفتار کند تا یک دختر. اگرچه در پایان، به راحتی احساس میشود که خود کوری هم آرزو داشته که سخت گیری بیشتری در فرمول رادیواکتیو میکرده. رادیواکتیو Radioactive با وجود تمام جاه طلبیها و احساسات و عواطف، تازه شروع به روشنگری در باره موضوع مورد بحث خود کرده است.
منبع سایت Entertainment Weekly نویسنده Leah Greenblatt