در دو هفتهی گذشته، سه فیلم جدیدی بر روی پرده رفتند که بر اساس داستانهایی مربوط به صد سال پیش ساخته شدهاند. «آوای وحش» با بازی هریسون فورد یکی از این فیلمهاست، فیلمی که بر اساس رمان کوتاه سال ۱۹۰۳ جک لندن ساخته شده است. کارگردان آتمن وایلد نیز بر روی «اما»، جدیدترین اقتباس رمان زمستان سال ۱۸۱۵ جین آستن کار کرده است. سومین فیلم نیز اثر جدید لی وانل، مرد نامرئی The Invisible Man است.
همچنین بخوانید:
نقد فیلم زنی که فرار کرد The Woman Who Ran – جدیدترین اثر کارگردان کرهای هونگ سانگ سو
با این وجود مرد نامرئی The Invisible Man به قدری با رمان علمی تخیلی اچ. جی. ولز سال ۱۸۹۷ تفاوت دارد (همچنین با اقتباس ترسناک و بینظیر سال ۱۹۳۳ یونیورسال پیکچرز با بازی کلود رینس) که گاهی اوقات هیچ کس نمیتواند ردپای این داستان را در فیلم ببیند. فیلم تمرکزش را از روی شخصیت روانی نامرئی داستان (که کتاب بیشتر به آن پرداخته است) برداشته و بیشتر به هدف این آزار و اذیتهای مرد نامرئی میپردازد. نتیجهی کار داستانی جدید، هیجانانگیز و پر از خون و خونریزی شده است.
الیزابت ماس («مد من» و «داستان ندیمه») در نقش سیسیلیا، یک معمار اهل سنفرانسیسکو که در یک رابطهی مخرب با آدرین (الیور جکسون-کوهن) گیر افتاده است، بازی میکند.
آدرین یک دانشمند ثروتمند رشتهی نورشناسی است که بیش از این بارها به سیسیلیا گفته است او هیچگاه از دست الیور خلاص نخواهد شد.
در صحنهی نفسگیر آغازین فیلم، سیسیلیا تلاش میکند به کمک خواهرش امیلی (هریت دایر)، از خانهی آدرین فرار کند. بعد از آن فیلم به چند هفتهی بعد از این فرار میپردازد. سیسیلیا در این مدت پیش دوستش جیمز (آلدیس هاج)، که یک کارآگاه پلیس است، و دختر نوجوان او سیدنی (استورم رید) مانده است.
با اینکه با دیدن تصاویری از جسد غرق خون آدرین و ظرفی حاوی خاکستر با نام او در دفتر تام، برادر آدرین حالا دیگر خیال سیسیلیا باید آرام شده باشد، اما او نمیتواند این فکر که آدرین هنوز زنده است و بیسر و صدا در حال تعقیب اوست را از ذهنش بیرون کند. بیسر و صدا و نامرئی، او را تعقیب میکند. سیسیلیا باور دارد آدرین زنده است و به طور نامرئی قصد دارد به او و کسانی که او به آنها علاقه دارد آسیب برساند.
فیلمبرداری و انتخاب قابهای مرد نامرئی The Invisible Man به ساخت ماهرانهی روند کند القای تنش به مخاطب، کمک زیادی کرده است.
در برخی از صحنهها، تنها حرکت دوربین از گوشهی یک اتاق به درون یک راهروی خالی میتواند مخاطب را هیجانزده کند و او را بترساند. در یک صحنه دوربین از پایین یک نردبان به بالا نگاه میکند و تنها چیزی که میتوانیم از میان یک زیرشیروانی تاریک ببینیم صورت سیسیلیا است، صحنهای خیرهکننده و در عین حال ترسناک، چرا که مطمئن نیستیم آیا خطر پشت سر او است یا درست پایین او؛ حتی اطمینان نداریم آيا این خطر واقعی است و یا تنها زایدهی تخیلات سیسیلیا است.
علاوه بر تصاویر زیبای فیلم، مرد نامرئی The Invisible Man گاها میتواند فیلمی خشن باشد و صحنههایی ترسناک زیادی در خود دارد، تا جایی که یکی از صحنههای مرد نامرئی The Invisible Man، یکی از بهترین صحنههای ترسناکی است که پس از مدتها در فیلمهای ترسناک دیدهام.
با اینکه این فیلم بیشتر دربارهی انتقال حس ترس به مخاطب است، اما در عین حال فیلمی بسیار تاثیرگذار است.
داستانی با حال و هوای ماجراهای #MeToo (جنبشی که در شبکههای مجازی به راه افتاد و به پردهبرداری از آزار و اذیتی که زنان متحمل شده بودند پرداخت) زنی که برای فرار از یک رابطهی مخرب هر کاری از دستش برمیآید را انجام میدهد، اما در نهایت در کابوسی گیر میافتد، کابوسی که در آن هیچکس اتفاقاتی که بر را باور نمیکند.
مرد نامرئی The Invisible Man بیست و هشت فوریه بر روی پرده رفت.
و حالا نظر منتقدین دربارهی این فیلم:
جاش لارسن در لارسن آن فیلم نوشته است:
“ میتوان گفت فارغ از هر نقشی که الیزابت ماس جلوی دوربین میبرد، همواره یک جور وحشیگری در چشمان او دیده می شود؛ چیزی که به مرد نامرئی The Invisible Man حال و هوای خاصی بخشیده است.
«مرد نامرئی» گاها میتواند دربارهی باور زنانی باشد که در برابر مردان قدرتمند میایستند. چیزی که در فیلم به عنوان نمادی از ترس به چشم میخورد به توهم تغییر شکل داده و وقتی که سیسیلیا خودش را رها شده و تنها میبینید به استیصال و تردید میانجامد. ماس برای بازی در صحنهی پایانی فیلم برگ برندهی دیگری را رو کرده و بازی بینظیری را از خود به یادگار گذاشته است.”
ریچارد روپر منتقد شیکاگو سانتایمز در نقد خود نوشته است:
“الیزابت ماس یکی از بهترین بازیهای حرفهی کاریاش را در این فیلم به تصویر کشیده است و بار داستان در تمام قسمتهای فیلم بر دوش اوست. از تمام شگفتیهایی که مرد نامرئی The Invisible Man برای مخاطب به همراه دارد، این نکته که متوجه میشویم سیسیلیا تنها یک شخصیت مصمم و زرنگ یک فیلم ترسناک که در برابر قربانی شدن مقاومت میکند نیست، بلکه او قهرمان زن یک جور فیلم نوآر است، بیشتر از همه شگفتیآور است.”