ریس ویترسپون و کری واشینگتن حضور فوقالعاده جذابی در مینی سریال جدید هولو به نام آتش های کوچک در همهجا Little Fires Everywhere داشتهاند.
این سریال که با اقتباس از رمان پرفروش سلسته انگ در سال ۲۰۱۷ ساخته شده است، نه تنها انتظارات را برآورده میکند بلکه سطح آنها را چندین مرتبه بالاتر میبرد. آتش های کوچک در همهجا Little Fires Everywhere که از ۱۸ مارس شروع به پخش کرده و امتیاز چهار ستارهی کامل را در این شبکه کسب کرده است، تلاقی موفقیتآمیزی است از بازیگری کمنظیر، طراحی لباس فوقالعاده و طراحی تولید عالی به همراه فیلمنامهی ریزبینانهای که نقاط قوت رمان اصلی را برجسته کرده است. داستان آن که در سال ۱۹۹۰ روایت میشود، با تکتک فریمها، تکتک دیالوگها، و تکتک جینهایی که تا بالای کمر آمدهاند شعلهای از معنا و حال و هوا میافروزند که تنوع آن از عامهپسند تا فوقالعاده جدی را در بر میگیرد.
میا (با نقشآفرینی کری واشینگتن) و النا (با بازی ریس ویترسپون) دو مادر در اواخر دههی ۱۹۹۰ هستند که دیدگاههای کاملا متفاوتی در مورد ایفای نقش مادری دارند. وقتی میا و دخترش پرل تبدیل به بخشی از زندگی النا میشوند، جهانبینیهای آنها، شخصیتهایشان و رازهایشان تبدیل به مسیری منتهی به پرتگاه برای خانوادههایشان میشود.
همچنین بخوانید:
نقد فصل اول غیر مومن Unorthodox – سریال یهودی جدید نتفلیکس
آتش های کوچک در همهجا دربارهی وقتی است که آرامش ظریف و دلنشین محلهی شیکر هایتس اوهایو با برخورد و تقابل دو خانواده بر هم میخورد. با ورود به داستان آن در سال ۱۹۹۸، النا ریچاردسون (با بازی ویترسپون) سفیدپوست بلوند و ثروتمند را میبینیم، همچنین شوهرش بیل (با بازی جاشوا جکسون)، و سه نفر از چهار بچهی نوجوانشان که خانهی مجللشان را در حالیکه شعلههای آتش آن زبانه میکشد تماشا میکنند. این خانواده نمیداند چه اتفاقی افتاده است، اما آتشنشانی یک چیز را خوب میداند: کسی در اطراف خانه آتشهای کوچکی روشن کرده است. خانوادهی ریچاردسون، و پلیسها، به نوجوان یاغی خانواده، ایزی (با بازی مگان استات) مشکوک هستند.
آتش های کوچک در همهجا فلشبکی به ورود مادر تنها و هنرمند میا وارن (با بازی واشینگتن) و دخترش پرل (با بازی لکسی آندروود) به شیکر میزند. النا به خاطر حس گناه و شرمندگی، نیمی از کرایهی خانه را به میا میبخشد و پسر جوانترش مودی (با بازی گوین لوییس) را میفرستد تا با پرل دوست شود.
پرل نوجوان به سرعت به مودی و فرزندان بزرگتر خانواده، جاک تریپ (با بازی جردن الساس) و کویین لکسی (با بازی جید پتیجان) علاقهمند میشود. پرل لکسی را تحسین میکند و او را الگو قرار میدهد، و — برخلاف تمایل آشکار مودی به او — عاشق تریپ میشود.
میا که چیزی جز نگاه بالا به پایین و نژادپرستانه از طرف النا ندیده است، به عنوان خدمتکار در خانهی خانوادهی ریچاردسون مشغول به کار میشود تا حواسش به پرل باشد، که رفته رفته بیشتر تحت تاثیر زندگی مادی و مرفه این خانواده قرار میگیرد و بر حسادتش افزوده میشود.
النا و میا شروع به بحث و بگومگو در مورد سبک ترتبیت فرزند میکنند، میا سعی دارد روحیهی یاغیگری و هنردوستی ایزی را تشویق کند، در حالیکه النا تلاش میکند دخترش را مجبور به پوشیدن جواهرات و مروارید کند.
آتش های کوچک در همهجا نیاز به وقت اضافه ندارد تا مخاطبان خود را به وجد بیاورد. در این سریال شاهد یکی از مهارتهای نادر در دنیای تلویزیون هستیم که میتواند از المانهای معمولی و خستهکننده، چیزهای شگفتانگیزی بسازد.
این مطلب برگرفته از نوشتهی کلی لاولر در وبسایت یواساس تودی بود.
حال به بررسی نظر سایر منتقدین میپردازیم:
جن آدامز Jenn Adams | کانسیکوئنس آو ساوند Consequence of Sound
گذشته از صحنههای نوستالژیک و چشمنواز، آتش های کوچک در همهجا Little Fires Everywhere میتوانست داستان خود را در سال ۲۰۲۰ هم روایت کند، چرا که این مسائل در حال حاضر هم مخاطبان زیادی را درگیر خود کرده است. این سریال با گروه بازیگران فوقالعادهای به رهبری ویترسپون و واشینگتن، و با درخشش جید پتیجان، لکسی آندروود، و مگان استات، با جدیت بالایی به موضوع مورد نظر خود میپردازد، و جسورانه به بخشهای هراسانگیز، آزاردهنده و تهوعآور آمریکا نگاه میاندازد.
کریستن بالدوین Kristen Baldwin | اینترتینمنت ویکلی Entertainment Weekly
مینی سریال جدید هولو بسیار عمیقتر و پراحساستر از سریال حومهشهری معمایی است که انتظار دارید. همچنین درام نوجوانی غنی و خوشساختی در دل داستان بزرگسالانهی آتش های کوچک در همهجا Little Fires Everywhere به وجود آمده است. بازیگران جوان آن، مخصوصا استات در نقش ایزی شر و شور، و لوییس در نقش مودی عاشقپیشه، نقشآفرینیهای درخشانی از خود به نمایش گذاشتهاند.
ایمی آماتانجلو Amy Amatangelo | پیست مگزین Paste Magazine
آتش های کوچک در همهجا Little Fires Everywhere میتوانست داستان خود را در عصر حاضر روایت کند. مضمون آن، مخصوصا بخشهایی که به تعریف مفهوم مادر بودن میپردازد، متعلق به تمام زمانهاست. گفتگوهای پیرامون نژاد و امکانات زندگی شاید امروز موضوعیت بیشتری داشته باشند تا دورانی که داستان این سریال در آن روایت میشود. واشینگتن در نقش میا فوقالعاده است، ویترسپون به خوبی نقش شخصیت متوقعی که از متوقع بودن خود ناآگاه است را بازی کرده، شخصیتی که آنقدر در شرایط کنترلشدهای زندگی میکند که ممکن است حتی فراموش کرده باشد واقعا از زندگی چه میخواهد.