اردیبهشت، بهاری آمد و بهاری رفت. در این روزهای پراسترس، باران بهاری شاید تنها چیزی باشد که اثری از سال جدید همراه خود داشته باشد. البته این بار، زیر باران نباید رفت. اما همان شنیدن صدای قطرات باران روی پنجره هم حالی دارد که نمیشود با چیزی عوضش کرد.
از حال و هوای بهاری و اردیبهشتی که چندان طعمش را نچشیدیم بگذریم. در این یادداشت ، نگاهی میاندازیم به مهمترین خبرها و حاشیههای سینمای ایران در هفته گذشته.
حاشیه های سینمای ایران در هفته ای که گذشت – هفته چهارم اردیبهشت
سینماها همچنان تعطیل!
درحالیکه گفته میشد همزمان با عید فطر، که یکی از مهمترین اکرانهای سینمای ایران است، سینماها دوباره بازگشایی میشوند، شورای ملی مبارزه با کرونا، با بازگشایی سینماها تا حداقل نیمه خردادماه مخالفت کرد.
در این شرایط، اکران آنلاین، بیشتر از قبل موردتوجه قرار خواهد گرفت و این استقبال فرصتی است تا نواقص این طرح برطرف شود.( نه مثل ماجرای آموزش مجازی که بعد از چند ماه همچنان با مشکلات عدیدهای روبرو است). بحث قاچاق فیلمها و پخش غیرقانونی از شبکههای ماهوارهای مهمترین معضلاتی است که بسیاری از صاحبان آثار را نسبت به پخش آنلاین فیلمشان دچار تردید کرده است.
بحثی که مربوط به امروز و دیروز و کرونا نیست و خطری مهم برای سینمای ایران است. اما بهواسطه فرصتهایی که نادیده گرفتن قانون کپیرایت برای ما دارد، مشکلاتش را هم نادیده گرفتهایم.
بااینحال، بعد از «خروج» و «طلا» حالا «زیر نظر» به اکران آنلاین درآمده است. اولین فیلم مجید صالحی با تعطیلی سینماها، اکرانش نیمهکاره ماند و اکران آنلاین در شرایط فعلی، بهترین فرصت برای به نمایش درآوردنش است. «دوئت» دیگر فیلمی است که از ادامه اکران انصراف داده است و متقاضی اکران آنلاین شده است. «کشتارگاه» هم دومین فیلم از جشنواره سی و هشتم است که هفته اول خرداد اکران آنلاین را تجربه خواهد کرد.
سینما ماشین، اما همچنان ابتدای مسیر است. بعد از «خروج»، «جهان با من برقص» ساخته تحسینشده سروش صحت، در این طرح به اکران درآمده است و شاید بهزودی فیلمهای بیشتری اکران در سینما ماشین را به اکران آنلاین یا اکران نشدن ترجیح بدهند.
این ور آب دعوا، آن ور آب دعوا
اوضاع عجیبی است. انگار همه انرژی منفی این روزها در فضای مجازی متمرکزشده است. بعد از اجرای جنجالی بنیامین بهادری در «دورهمی» و اعتراضات و شکایتها، به نظر میرسید که این ماجرا فعلاً در کنار مابقی حاشیهها به حاشیه رفته است. اما انتشار نامهای از طرف پوران گلفام، همسر فرهاد مهراد، دوباره این ماجرا را تازه کرد. او کسب اجازه از خودش برای اجرای ترانه کودکانه توسط بنیامین را تکذیب کرد و این اجرا را یک اهانت نابخشودنی به فرهاد دانست. از آن ور آب هم، شهریار قنبری شاعر ترانه اصلی، در پاسخ به پوران گلفام، گفت که نه شعر و نه موسیقی این ترانه مربوط به فرهاد نبوده است.
کلاً که انگار مخالفت با هر مخالفتی، بهترین گزینه است. میگویید نه به جنجال محسن چاووشی نگاه کنید. یکی اینجا، یک توییت میزند و آنسوی آبها، به یکی دیگر برمیخورد. حالا وسط این ماجرا، هرکسی هم باید سمت و سویی بگیرد.
یغما گلرویی تاختن به خوانندگان غرب نشین را محکوم کرد و چاووشی را بدل بیکیفیت یکی از همین خوانندگان نامید. راستش ماجرا را از اول که نگاه کنید، اصلاً معنی این جنجال را نخواهید فهمید. اعتقاد مذهبی محسن چاووشی چه تضادی با تلاش برای آزادی زندانیان توسط یک خواننده خارج از کشور دارد؟ چرا نمیتوانیم بهجای قضاوت، در صلح و آرامش، به کار خودمان برسیم؟ آنهم وقتیکه خواننده اصلی غربت نشین، با لبخند و دلجویی سعی دارد قائله را ختم کند.
اینسوی آبها هم اوضاع چندان آرام نیست. خانه سینما و سازمان سینمایی حالا بیش از هرزمانی در مقابل هم قرارگرفتهاند. درحالیکه احتمال میرود جشن خانه سینما لغو شود، خانه سینما در بیانیهای نسبت به روند معرفی شورای صنفی جدید واکنش نشان داد. خانه سینماییها میگویند سازمان سینمایی درصدد است شورای صنفی نمایش را دولتی کند. مدیر اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی هم با واردکردن اتهامات مالی به محسن امیر یوسفی خیلیها ازجمله پژمان موسوی، خبرنگار رسانهای را به واکنش و حمایت از امیریوسفی واداشت. منیژه حکمت هم از دیگر سینماگرانی بود که به توییت شبانه حسین انتظامی واکنش نشان داد و احترام او به نهادهای مدنی را زیر سؤال برد. بههرحال تنش میان خانه سینما و سازمان سینمایی همچنان ادامه دارد.
بازی نمیکنیم، اما دیده میشویم
ریحانه پارسا و مهدی کوشکی پدیدههای جدید فضای مجازی هستند. یک روز خبر ازدواجشان، یک روز نظرشان راجع به جدایی. ریحانه پارسا که بهجز یک سریال آبکی تلویزیونی اثر مهم دیگری در کارنامهاش ندارد. مهدی کوشکی هم باوجود سالها فعالیت در تئاتر و سینما، قبل از این جنجالها، چهره کمتر شناختهشدهای بود. حالا به لطف این ماجراها همه نامشان را شنیدهاند و چهرهشان را میشناسند. سلبریتی مداری باعث میشود که برخی برای در مرکز توجه ماندن هر کاری بکنند. لایو شبانه با هر موضوعی که به فکرتان برسد، تبلیغات عجیبوغریب و اظهارنظرهای عجیبوغریبتر.
این وسط معلوم نیست نوید محمدزاده هم حوصلهاش سر رفته است یا واقعاً قرار است بهزودی نقش جوکر را بازی کند.
در میان همین حاشیههای پدیدههای تازهوارد است که بهروز بقایی بعد از مبارزه با کرونا از بیمارستان مرخص میشود، بعد از «پایتخت» و «نون خ»، «زیرخاکی» هم بدون پایان کارش را تمام میکند و کسی هم احتمالاً تا چند هفته آینده سراغی از پایان این مجموعهها نخواهد گرفت، همانگونه که کسی از بقایی سراغی نگرفت.
رکوردشکنی کیایی ادامه دارد
فصل اول «هم گناه»، اولین مجموعه نمایش خانگی مصطفی کیایی و با بازی پرویز پرستویی با یک رکوردشکنی پایان یافت. «هم گناه» با ده میلیون دقیقه تماشا در کمتر از بیستوچهار ساعت آمار بازدید از مجموعههای نمایش خانگی تا به امروز را شکست. کیایی که سال گذشته با «مطرب» گیشه را تسخیر کرد، حالا در شبکه نمایش خانگی هم با موفقیت پیشتاز است.
منوچهر هادی اما رقیب جدی برای کیایی است. گرچه به نظر میرسد که «هم گناه»، «دل» را شکست داده است، اما هادی دستخالی نیست. او قصد دارد با سری دوم «عاشقانه» به شبکه نمایش خانگی بازگردد. این مجموعه که «گیسو» نام دارد، چند روز پیش محمدرضا گلزار را بهعنوان اولین بازیگرش معرفی کرد. باید دید «گیسو» داستان «عاشقانه» را از کجا پی خواهد گرفت و حالا که مهناز افشار نیست، تکلیف کاراکتر گیسو چه میشود.